رفتن به محتوای اصلی

«سخیف» نامیدن جشن هنر شیراز و دشمنی خامنه‌ای علیه خانواده پهلوی

«سخیف» نامیدن جشن هنر شیراز و دشمنی خامنه‌ای علیه خانواده پهلوی

مسعود آذر


خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، هرازگاهی به بهانه‌ای پای اعضای خانواده پهلوی را وسط می‌کشد و از آنها انتقاد می‌کند.

او اخیرا در یک سخنرانی‌ در روز دوم آبان‌، برگزاری «جشن هنر شیراز» را در راستای «دین‌زدایی از شیراز و استان فارس» ارزیابی کرد و آن را «سخیف» دانست و خطاب به حکومت پهلوی و دست‌اندرکاران آن جشن گفت: «غلط کردند کسانی که در آن دوره خیال کردند با اقدامات سخیفی مانند جشن هنر شیراز می‌توانند شیراز را از حرم اهل‌بیت و مرکز دین و ایمان به نقطه فساد برگردانند.»

تصویر

رهبر جمهوری اسلامی ایران در این دیدار سپس به «برخی» از طرفداران عملکرد حکومت پهلوی در داخل کشور تاخت و گفت «امروز نیز برخی تفاله‌ها و پسماندهای آن تشکیلات در کشور عزیز ما به دنبال جدا کردن هنر از معنویت و حماسه‌اند.»

پیش از علی خامنه‌ای، آیت‌الله خمینی نیز در چند نوبت علیه «جشن هنر شیراز» صحبت کرده بود. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ششم مهرماه ۱۳۵۶ در شهر نجف عراق گفته بود «شما نمی‌دانید که اخیرا چه فحشایی در ایران شروع شده است... گفتنی نیست که چه فحشایی در ایران شروع شده است. در شیراز عمل شد و در تهران می‌گویند بناست عمل بشود.»

روح‌الله خمینی از سکوت روحانیون و علما انتقاد کرده و گفته بود «من نمی‌دانم چرا حرف نمی‌زنند! این همه فحشا دارد می‌شود - و این دیگر آخرش هست یا نمی‌دانم از این آخرتر هم دارد! در بین تمام مردم - جمعیت - نمایش دادند اعمال جنسی را! خود عمل را! و [آقایان‌] نفسشان در نیامد. دیگر برای کجا گذاشته‌اند؟! برای کی؟»
آقای خمینی پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز چندبار به برگزاری جشن هنر شیراز اشاره داشت و گفته بود: «خداوند به این مردم مظلوم ترحم کرد... خدا رحم کرد شما را متحول کرد، تمام جوان‌های ما را از آن منجلاب نجات داد.»
آقای خمینی پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز چندبار به برگزاری جشن هنر شیراز اشاره داشت و گفته بود: «خداوند به این مردم مظلوم ترحم کرد... خدا رحم کرد شما را متحول کرد، تمام جوان‌های ما را از آن منجلاب نجات داد.»
علی خامنه‌ای و جشن هنر
رهبر جمهوری اسلامی ایران معمولا وقتی می‌خواهد درباره حکومت پهلوی سخن بگوید از کلماتی مانند «دوران نحس پهلوی» و «رژیم منحوس پهلوی»، «دودمان پهلوی» و... استفاده می‌کند و بارها درباره برنامه‌های فرهنگی و هنری زمان گذشته اظهار نظر کرده است.
آقای خامنه‌ای اصرار و تاکید دارد که وجه مذهبی شهر شیراز را برجسته‌تر از جایگاه ادبی و هنری این شهر نشان دهد.

او در یازدهم اردیبهشت‌ ۱۳۸۷ در یک سفر ۹ روزه وارد استان فارس شد. او در این سفر بارها تکرار کرد که «شیراز سومین حرم اهل‌بیت» است و در جمع مردم این شهر گفت: «رژیم پهلوی و حزب کمونیست توده تلاش فراوانی داشتند ایمان و اعتقادات جوانان این منطقه را سلب و هویت غرب‌زده یا شرق‌زده را بر آنان تحمیل کنند، اما حضور قوی مردم و روحانیت این استان در مبارزه با رژیم شاهنشاهی نشان داده که این توطئه‌ها راه به جایی نبرده است.»

آقای خامنه‌ای در همین مراسم خطاب به مردم شیراز طرح‌های حکومت شاه را «مفسده‌انگیز» خواند و گفت: «بنده خودم در سال‌های آخر دهه‌ سی- شاید حدود سال‌های ۳۹ یا ۴۰- در همین شهر و توی همین خیابان زند و مراکز گوناگون دیگر، شاهد نمونه‌ها و مظاهر فسادی که آن روز به عمد ترویج می‌شد، بودم... این همین طور ادامه پیدا کرد تا دهه‌ پنجاه و جشن هنر شیراز و قضایائی که شاید همه می‌دانید؛ شاید هم بعضی جوان‌ها نشنیده باشند و ندانند. این یک جریان بود.»

آقای خامنه‌ای همچنین در سال ۱۳۹۰ در دیدار با شماری از مردم شیراز گفته بود: «رژیم طاغوت خواست از روحیه‌ ادب و هنری که در این استان است، استفاده کند تا آنجا را مرکز گسترش فساد قرار دهد. همان روز هم مردم زدند تو دهن رژیم.»

او تاکید دارد که مردم شیراز برعکس سیاست «رژیم طاغوت» به حرم احمدبن‌موسی (شاهچراغ) ارادت و علاقه نشان می‌دادند و بخاطر چنین کاری نسبت به مردم شیراز «اظهار اخلاص» می‌کند.

نتایج یک نظرسنجی سراسری دولتی در پاییز ۱۴۰۲، نشان‌دهنده فاصله گرفتن شدید مردم ایران از ایدئولوژی حکومت و گرایش آشکار آنها به یک نظام غیرمذهبی است.

«پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» از طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد ایران محرمانه است و به صورت رسمی و به تفکیک شهرها در اختیار عموم قرار نگرفته‌ است اما بررسی داده‌های استانی این نظرسنجی محرمانه نشان می‌دهد که مردم استان فارس در کنار استان‌های گیلان، البرز و ایلام، کمترین گرایش دینی و مذهبی را دارند و درصد شرکت مردم استان فارس در برنامه‌های مذهبی، انجام مناسک مذهبی مانند نمازخواندن و روزه گرفتن و شرکت در نماز جماعت بسیار پایین است.

۸۵ درصد مردم فارس در این نظرسنجی گفته‌اند دینداری مردم نسبت به ۵ سال قبل کمتر شده است و بیش از ۸۰ درصد نیز پیش بینی کرده‌اند که دینداری مردم این استان در ۵ سال آینده کمتر نیز خواهد شد.

رسانه‌های ایران همچنین گزارش تحقیقی از دانشگاه شاهد تهران را در سال ۱۳۹۴ منتشر کردند که نتایج آن تحقیق نیز نشان می‌داد که شیراز سکولارترین شهر ایران است. در آن زمان معاون وقت سیاسی و اجتماعی فرمانداری شیراز «به شدت» این آمار و پژوهش را رد کرد و این اخبار را صرفاً خوراکی برای شبکه‌های اجتماعی دانست.

بررسی «پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» در سال ۱۳۸۳ هم نشان داده بود که شهر شیراز سکولارترین شهر ایران است و پس از آن تهران، رشت و سنندج قرار داشتند.

خیال‌انگیز چون سمرقند
«شیراز» خیال‌انگیزترین شهر ایران است مثل سمرقند. چه کسانی که به این شهر سفر کرده‌اند و چه کسانی که نرفته‌اند، نام این شهر را که می‌شنوند حس لطیفی از جنس شعر و ادب و هنر و هوای دلپذیر و بوی نارنج در ذهنشان تداعی می‌شود. این حس چنان در تار و پود ذهن ایرانی‌ها ریشه دوانده است که اگر قرار باشد که جشنی در یکی از شهرهای ایران گرفته شود به طور قطع شیراز به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردش یکی از گزینه‌های اصلی است.

در سال ۱۳۴۶ فرح پهلوی «سازمان جشن هنر شیراز» را بنیان نهاد. این جشن هنری شامل تئاتر، موسیقی، سینما، نقاشی و... بود و اهداف بلندپروازانه‌ای برای آن تعریف شده بود. جشن هنر شیراز می‌خواست پلی میان هنر شرق با غرب و محلی برای تلاقی هنرهای سنتی و نوین باشد. پایه‌گذارانش می‌خواستند هنر و هنرمند را به بطن توده مردم ببرند و زمینه آشنایی و ارتباط هنر ایرانی با جهان هنر را فراهم کنند.

فرح پهلوی نخستین جشن هنر را در روز دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۴۶ افتتاح کرد. برگزاری این جشن ده روز در زمینه‌های مختلف ادامه یافت.

جشن هنر شیراز معمولا در پایان تابستان در شهریورماه یا اواخر مردادماه برگزار می‌شد و زمان برگزاری جشن بسته به اتقاقات آن سال مانند برگزاری بازی‌های آسیایی در تهران ( ۱۳۵۲) تغییر می‌کرد. تمرکز و توجه جشنواره سال به سال با هم فرق می‌کرد؛ چنانکه یک سال روی موسیقی و سالی دیگر روی آیین‌ها و نمایش متمرکز بود.

جشن هنر شیراز یازده‌ سال ادامه داشت و آخرین جشن هنر در روز ۲۶ مرداد ماه ۱۳۵۶ با تکیه بر تئاتر برگزار شد.

روزنامه اطلاعات در ۱۸ مرداد ۱۳۵۷ از ابهام در برگزاری جشنواره هنر شیراز خبر داد و نوشت: «با اینکه قرار بود دوازدهمین جشن هنر شیراز از پانزده شهریورماه کار خود را آغاز کند اما تاکنون از سوی مسئولان اطلاعاتی درباره چگونگی برگزاری این جشن ارایه نشده است.»

روزنامه اطلاعات در ادامه نوشت: «از سوی دیگر پوستر این جشن از ماه‌ها قبل چاپ و آماده توزیع شده است اما هنوز توزیع نشده و تلویزیون نیز مردم را در جریان برنامه‌ها قرار نداده است.»

یک هفته بعد، ۲۵ مرداد، سازمان جشن هنر در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «امسال جشن هنر در شیراز برگزار نخواهد شد».

 

راست و دروغ‌های جشن هنر شیراز
با گذشت نزدیک به پنج دهه از آخرین جشن هنر شیراز، رسانه‌ها و خبرگزاری‌های ایران، به خصوص رسانه‌های حکومتی، نگاهی سراسر انتقادی به جشن هنر شیراز دارند و نتیجه برگزاری آن را «زیان‌بار» ارزیابی می‌کنند و تکیه کلام و تمرکز مطالب آنها بر «گسترش فساد و فحشا» در آن جشن است.

نگاهی به محتوای مطالب رسانه‌ها در دوره پس از انقلاب ۱۳۵۷ نشان می‌دهد که اکثر این مطالب از یک سبک و سیاق و ادبیات استفاده کرده‌ و بسیار شبیه هم هستند. تمرکز این نوشته‌ها بر روی تعدادی از برنامه‌ها و به طور مشخص اجرای چند نمایش‌ است که با حاشیه‌ها و انتقاداتی روبرو شدند و با توجه به شرایط فرهنگی دهه ۴۰ و ۵۰ اعتراضاتی را به دنبال داشتند.

وب‌سایت‌ها و رسانه‌هایی مانند خبرگزاری فارس و روزنامه کیهان عموما حاشیه‌های جشن هنر را برجسته‌ کرده و به آنها بال و پر می‌دهند و اشاره‌ای به اجرای نمایش‌ها و کنسرت‌ها در مکان‌های تاریخی مانند تخت جمشید، نقش رستم، آرامگاه حافظ، گنبد عضد، خانه‌های قدیمی، کاروان‌سراها، خیابان‌ها و قهوه‌خانه‌ها و اهمیت این رویدادها در معرفی تاریخ و فرهنگ ایرانی نمی‌کنند.

رسانه‌های نزدیک به حاکمیت در ایران وقتی می‌خواهند درباره جشن هنر شیراز قضاوت کنند هیچ‌گاه مطلبی درباره حضور آهنگ‌سازان بزرگ جهان، نمایش آثار فیلمسازانی مانند لوئیس بونوئل، فیلمساز بزرگ اسپانیایی و اینگمار برگمن، فیلمساز شاخص سوئدی، اجرای هنرهای آئینی و مذهبی مثل تعزیه «حضرت عباس»، اجرای نمایش «آلیس در سرزمین عجایب» در یک میوه فروشی که شیرازی‌ها را هیجان‌زده کرده بود و... نمی‌نویسند ولی بدون استثنا به کتاب «غرور و سقوط» نوشته آنتونی پارسونز، سفیر بریتانیا درباره جشن هنر شیراز استناد می‌کنند و به عنوان سندی برای اشاعه فساد و بی‌بندوباری در این جشن بخش‌هایی از آن را بازنشر می‌کنند.

آنتونی پارسونز در کتابش به دنبال علل سقوط حکومت پهلوی است و در بررسی عوامل انقلاب ۱۳۵۷ نگاهی به نقش ملکه فرح پهلوی در دستگاه حکومت دارد و به اقدامات و برنامه‌های او به چشم احترام‌آمیز و قابل تقدیر نگاه می‌کند اما در ضمن، با توصیف یکی از نمایش‌های جنجالی خیابانی، تاثیرگذاری جشن هنر شیراز را زیر سوال می‌برد و می‌پرسد «آیا تشکیل فستیوال بین‌المللی سالانه فرهنگی شیراز با نمایش‌های بی‌معنی و مبتذل آن سودی برای ایران داشت؟»

نویسنده کتاب در یک جمع‌بندی از عملکرد فرح پهلوی می‌نویسد «تمام این کارها قابل تحسین و ستایش بود و فعالیت شهبانو در مجموع به تعدیل جنبه‌های مادی تمدن بزرگ شاه کمک زیادی می‌کرد اما دلم برای او می‌سوخت زیرا آنچه در مخیله شهبانو برای آینده فرهنگی و هنری ایران وجود داشت... قابل هضم به نظر نمی‌رسید... اثر سیاسی برنامه‌هایی نظیر جشن هنر شیراز خیلی شدید بود و بسیاری از برنامه‌های این جشن که بی‌جهت به هنرهای رادیکال و نو اختصاص یافته بود، به هیچوجه با مقتضیات جامعه ایرانی تطبیق نمی‌کرد.»

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی بی سی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید