تحریمهای اقتصادی ایران: از ابزار فشار سیاسی تا معاملهگری اقتصادی
تحریمهای اقتصادی علیه ایران، که به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن حکومت جمهوری اسلامی به کار گرفته شدهاند، در ظاهر به هدف محدود کردن فعالیتهای هستهای و موشکی و همچنین جلوگیری از حمایتهای نظامی و مالی ایران از گروههای تروریستی منطقهای وضع شدهاند. اما نگاهی دقیقتر به وضعیت تجارت جهانی و مناسبات اقتصادی ایران نشان میدهد که این تحریمها در برخی موارد نهتنها کارکرد اصلی خود را از دست دادهاند، بلکه به ابزاری برای سودآوری بیشتر برای برخی شرکتهای خارجی و حتی حکومت ایران تبدیل شدهاند. در این مقاله، به بررسی ساختار و ناکارآمدی تحریمهای موجود میپردازیم و چارچوب یک تحریم واقعی و مؤثر را ترسیم میکنیم.
تحریمهای کنونی: ظاهر تحریم، واقعیت معامله
آنچه که امروزه بهعنوان تحریمهای اقتصادی علیه ایران مطرح است، در عمل چیزی بیش از یک نمایش سیاسی نیست. با وجود تمامی ادعاهای مطرحشده درباره محدودیتهای شدید اقتصادی، تولیدات ایرانی همچنان در بازارهای جهانی یافت میشود و از سوی دیگر، کالاهای آخرین فناوریهای غربی بهوفور در ایران وجود دارند. این تناقض آشکار نشان میدهد که تحریمها بهطور کامل نتوانستهاند مانع از جریان تجارت بینالمللی ایران شوند. بهویژه، شرکتهای چینی و دیگر کشورهای آسیایی همچنان بزرگترین خریداران نفت ایران هستند، که این خود نشانهای از ضعف ساختاری تحریمهاست.
یکی از مهمترین دلایل این ناکارآمدی، حضور شرکتهای واسطه و کشورهایی است که به عنوان خریداران و فروشندگان غیررسمی عمل میکنند. برای مثال، چین بهعنوان یکی از مهمترین خریداران نفت ایران، بخشی از این نفت را برای شرکتهایی خریداری میکند که صاحبان آنها عمدتاً شرکتهای غربی و حتی آمریکایی هستند؛ همان شرکتهایی که خود بهطور رسمی تحریمهایی علیه ایران وضع کردهاند. در واقع، این تحریمها به نوعی تبدیل به ابزار کسب سود شدهاند: شرکتهای خارجی نفت ایران را با قیمتهای پایین خریداری کرده و سپس محصولات خود را به واسطهها با قیمتهای چند برابر به ایران میفروشند. در نتیجه، تنها گروهی که از این وضعیت ضرر میکنند، مردم عادی ایران هستند که با فقری روزافزون مواجه میشوند.
نقش حکومت ایران در تشدید تحریمها
حکومت ایران نهتنها قربانی تحریمها نیست، بلکه به نظر میرسد که در برخی موارد از این وضعیت سود میبرد. فساد گسترده در دستگاههای دولتی و وابسته به نهادهای نظامی، به ویژه سپاه پاسداران، باعث شده که حاکمان ایران و فرزندان آنها از طریق واسطهها و بازارهای سیاه به بخش قابلتوجهی از منافع ناشی از این تجارت غیررسمی دسترسی داشته باشند. به همین دلیل، حکومت ایران بهطور آگاهانه اقداماتی در سطح بینالمللی انجام میدهد که منجر به افزایش فشارهای تحریمی شود؛ زیرا هرچه تحریمها شدیدتر باشند، راه برای سودآوری بیشتر این نخبگان بازتر است.
به عبارتی، تحریمها تبدیل به یک معامله برد-برد برای حکومت و شرکای خارجی شده است: حکومت ایران با فروش ارزان منابع ملی خود به کشورهای ثالث و واردات کالاهای گرانقیمت از واسطهها، به منافع مالی کلانی دست مییابد، در حالی که مردم عادی قربانی این تجارت غارتگرانه هستند.
چارچوب یک تحریم مؤثر
حال این سوال مطرح میشود که تحریمهای مؤثر باید چه ویژگیهایی داشته باشند تا بتوانند واقعاً بر رفتار حکومت ایران تأثیر بگذارند و در عین حال فشار کمتری بر مردم وارد کنند؟ تحریمهایی که صرفاً تجارت با ایران را محدود کنند، کافی نیستند؛ بلکه باید بهطور دقیقتر خریداران و فروشندگان خارجی و همچنین واسطههایی که در این معاملات دخیل هستند، تحت فشار قرار گیرند. در ادامه، به چند ویژگی کلیدی یک تحریم واقعی و مؤثر میپردازیم:
1. تحریم خریداران و فروشندگان خارجی:
خریداران محصولات ایرانی و فروشندگانی که کالاهای خود را به ایران میفروشند، باید بهطور کامل از تعامل اقتصادی با ایران محروم شوند. هر کشوری که از ایران نفت یا گاز خریداری میکند، یا هر شرکتی که محصولات خود را از طریق واسطهها به ایران میرساند، باید با مجازاتهای جدی مواجه شود. این امر به ویژه در مورد کشورهای بزرگی مثل چین و هند که از خریداران عمده نفت ایران هستند، اهمیت دارد. بدون فشار مستقیم بر این کشورها و شرکتهای آنها، هیچ تحریمی مؤثر نخواهد بود.
2. بستن مسیرهای واسطهگری:
واسطهها و شرکتهای ثالث که تحریمها را دور میزنند و به تجارت غیررسمی با ایران ادامه میدهند، یکی از اصلیترین مشکلات در اجرای تحریمهای فعلی هستند. برای مؤثر بودن تحریمها، باید نظارت شدیدی بر این شرکتها و کشورهایی که از مسیرهای غیررسمی وارد تجارت با ایران میشوند، اعمال شود. مسیرهای قاچاقی که ایران از طریق کشورهای همسایه مانند عراق، ترکیه و افغانستان استفاده میکند، باید مسدود شوند.
3. تحریم کامل سیستم مالی ایران و شرکتهای مرتبط:
برای جلوگیری از تراکنشهای مالی مرتبط با ایران، باید فشار بیشتری بر سیستم مالی جهانی وارد شود. بانکها و مؤسسات مالی که در تسهیل مبادلات اقتصادی ایران دخیل هستند، باید تحت تحریم قرار بگیرند و داراییهای آنها مسدود شود. بدون دسترسی به سیستم مالی بینالمللی، حکومت ایران توانایی خود را در مدیریت تجارت جهانی از دست خواهد داد.
4. تحریم نخبگان حکومتی و منافع شخصی آنها:
یکی از نقاط ضعف تحریمهای فعلی، عدم تمرکز بر نخبگان حکومتی و افراد وابسته به سپاه پاسداران است. این افراد باید بهطور مستقیم هدف قرار گیرند، بهطوری که داراییهای مالی آنها در خارج از کشور مسدود و سرمایهگذاریهای بینالمللی آنها قطع شود. همچنین باید ممنوعیتهای جدی برای سفر این افراد و خانوادههایشان به کشورهای خارجی اعمال شود.
5. جلوگیری از صادرات و واردات غیررسمی:
مسیرهای غیررسمی که ایران از آنها برای دور زدن تحریمها استفاده میکند، باید بهطور کامل مسدود شوند. کشورهای همسایه و مسیرهای قاچاقی که به ایران اجازه میدهند تا به تجارت خود ادامه دهد، باید با فشارهای بینالمللی مواجه شوند تا این راهها بسته شوند.
نتیجهگیری
تحریمهای فعلی علیه ایران، نهتنها ناکارآمد هستند، بلکه به نوعی تبدیل به یک معامله پرسود برای حکومت ایران و شرکتهای خارجی شدهاند. این تحریمها نهتنها فشار چندانی بر حکومت وارد نکردهاند، بلکه باعث شدهاند که منابع ملی ایران بهطور ارزانقیمت فروخته شوند و کالاهای گرانقیمت خارجی به واسطهها وارد کشور شود. برای اعمال یک تحریم واقعی و مؤثر، باید تمامی مسیرهای واسطهگری مسدود شده و فشار مستقیمی بر خریداران و فروشندگان خارجی اعمال شود. همچنین نخبگان حکومتی و منافع مالی آنها باید هدف قرار گیرند تا حکومت ایران نتواند از شرایط تحریم برای سودآوری بیشتر استفاده کند. تنها در این صورت است که میتوان به تغییر رفتار حکومت ایران و بهبود وضعیت مردم امیدوار بود.
اسماعیل مرادی 06.10.2024
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید