
احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح طلب، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: روزگار تلخی است!
نخستین بار و آخرین بار سید حسن نصرالله را در سال ۱۳۷۱ در سفرش به تهران دیدم. به تازگی به عنوان دبیرکل حزبالله لبنان، انتخاب شده بود.
در سفرش به تهران یک کنفرانس خبری در محل هتل بزرگ آزادی گذاشت که من از طرف روزنامۀ اطلاعات در آن شرکت کردم. با انرژی و شور و نشاط فراوان سخن میگفت. پرسش من از او سخت چالشی بود. رو در هم نکشید و با حوصله پاسخ داد.
بعد از آن هم سخنرانیها و اخبار مربوط به او را دنبال میکردم. در هر بحران و جنگی در شبکۀ المنار لبنان حاضر میشد و با حرارت تمام مخاطبانش بخصوص نیروها و حامیان خود را در جنوب لبنان به هیجان میآورد.
تصور آنکه آن سخنرانیها دیگر انجام نخواهد شد، سخت است. روزگار تلخی است خدا خودش آن را شیرین کند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
نقد دیدگاه زید ابادی
منصفانه بنظر نمیرسد با نفی قلم به دستان «مخالف مشروط » اوضاع و احوال ،صحنه نقد و ارائه پیشنهاد را برای برون شد از اوضاع فاجعه با رفعلی ، با بودن خیل عظیم مصرف کنندگان محافظه کار و عافیت طلب درون میهنمان که برامده از نگرانی«نشات گرفته از بی رحمی و سنگ دلی مجموعه حکومت و کشتار » ..که مسبوق بسابقه است / عرصه «حد اقلی فعلی » را بر قلم زنان هزینه پرداز ضمنا پر خواننده ، «موافق و طبق خواست حکومت » تنگ تر نمائیم / ... چنانچه در تعقیب اخبار باشیدر ژیم در همین حد هم تحمل ندارد و دستگیری های اخیر -دلیل بارز ان / عزیزان میخواهند با نوعی رفرم ارام بدون تخریب زیر ساختها و سرمایه های ملی از ان مهمتر جان عزیز ادمیان که در این وادی اغلب جوان خواهند بود و....در این مرحله با همه اما و اگرها ومحدودیت ها ،نقشی مثبت با توجه به منافع ملی ایفاء نمایند .... طبعا با توجه به انکار موجودیت فلسطین و ساکنین ان بوسیله اسرائیل و این همه کشتار نمیتوان ساکت بود و بیتفاوت
روز شیرین مردم ایران
آقای زید آبادی برای کی اشک می ریزی!؟ برای مرگ کسی که حذفش از صحنه سیاسی منطقه بیش از هر ملتی مردم ایران را خوشحال کرد، اشک می ریزی و روزگار را تلخ می بینی!؟ در حالیکه مردم ایران برای حذف مزدور گوش بفرمان علی خامنه ای شیرینی پخش می کنند، تو آرزو می کنی خدا دوباره روزگار را شیرین کند!؟ یعنی مزدور دیگری با توانمندی های حسن نصرالله پیدا شود تا باز هم در رکاب خامنه ای منطقه را به آتش بکشد؟ اینست نتیجه سالها فعالیت سیاسی و زندان و شکنجه ای که برادران حزب الهی بر سرت اوردند؟ گاهی از مواضعی که می گیری آدم شاخ در می آورد. با چه امیدی هنوز پای در رکاب خامنه ای و نظامش داری!؟
افزودن دیدگاه جدید