روز موعود نزدیک است.
آزادی فرا خواهد رسید! شب را نهایتی است!
سر انجام
زمانه سیاه سپری می شود
روشنائی بر آستانه ایستاده است.
باران فرو خواهد نشست آسمان صاف خواهد شد.
آرامش فرا خواهد رسید.
شور بختی ها پایان خواهند گرفت!
اما تا این همه فرا رسد
چه رنج ها که بر ما نخواهد رفت !
ترانه اتریشی
پس در کدامین هنگام این غم،این اندوه ،این گرد پاشیده شده ناامیدی،یاس،خبرهای تلخ از چهره این سرزمین وباشندگان آن زدوده خواهد شد؟
پس درکدامین هنگام شادی جای گزین اندوه خواهد گردید؟ کدامین هنگام سنگینی این گورهای بینشان، این اعدام های شبانه بی گناهان از روی قلبهای یک ملت برداشته خواهد شد؟
در کدامین روز؟ در کدامین ساعت ؟ عدالت بر تخت داوری خواهد نشست؟ گل خنده عدالت بر لبان مادران خواهد شکفت ؟کدامین هنگام دزدان ،تاراج گران حکومتی از مسند های خود بزیر کشیده خواهند شد؟ کودکان با آرامش وسیر از سر سفره بر خواهند خواست ومادران و پدران به شادی بر سفره های پر وکودکان نشسته بر کنار آن خواهند نگریست ؟دیگر آه حسرت نخواهند کشید وعرق شرم از نگاه به کودکان گرسنه خود بر جبینشان نخواهد نشست . کودکان کار برای لقمه ای نان زیر بار فشار خرد نخواهند شد .
کی این همه پلشتی ،زشتی وابتذال زاده مغز های علیل در ترکیب با فرصت طلبان نابکار نان بنرخ روز خور بی همه چیز از این جامعه رخت بر خواهد بست؟
حداقل خواسته در سرزمینی ثروتمند با تاریخی کهن وغنی .
این وضع شایسته این رزمین ومردمان آن نیست.
آستانه صبر ملتها تا چه میزان است؟ با قتل هر بیگناهی وجدان جامعه آسیب میبیند.دیدن سیمای کودکان گرسنه ،دیدن این همه اجحاف وزور از جانب نا لابق ترین افراد این جامعه بر مردم و تکرار هر دم فزاینده آن کرختی وبی تفاوتی را دامن میزند. هیچ امری خطرناکتر از روح کرخت شده یک ملت نیست!
زمانی که آه مظلومان، مویه مادران و فریاد گرسنه گان بر تن جامعه ننشیند قلب ها را بدرد نیاورد ،حس همدلی درون قلب ها جوانه نزند.بازو در بازو گره نخورد،کلمه زییای ای تو من! برلب ها جاری نگردد! سخنی ازبر تخت نشستن عدالت ودر بر کشیدن این زیباترین خواسته های انسان آزادی!وعدالت! در میان نخواهد بود!.
در زندگی ملت ها زمان هائی معینی وجود دارد که روح اجتماعی زیر بار فشارزندگی ؛سرکوب دائم ،حضور گسترده نظامیان تا بن دندان مسلح،خشونت حیوانی حکومت با توسل به لشگری از لمپن ها ،لات های کف خیابانی ،قوالان وافراد بی هویت، تربیت شده در زیر دست اراذل واوباش سخت ضربه می خورد وبیحسی بر وجودش مستولی می گردد.
زمانی که حکومت های فاشیستی در تقابل با مبارزه مردم و خواست آزادی نقاب از چهره برمی دارند.کوچکترین اعتراض مردم را با شدید ترین وجه پاسخ می دهند. بخاکشان می کشانند تا مردم دست از خواسته های خود بر دارند! اراده ،هویت فردی، گروهی ،هم یاری ،هم دلی و هم گامی خود از دست بدهند! زانو بر زمین زده نا امید از توانائی خود در برابر غول استبداد تن به زندگی رقت بار در زیرنگاه حاکم مستبد بسپارند. نا امید از توانائی خود قبول کنند که مقاومت وایستادگی در مقابل چنین نیروئی ممکن نیست!
در چنین فضائی ،در چنین لحظاتی است که قهرمانان یک ملت از درون مردم بر میخیزند و حماسه می آفرینند حماسه مهسا را جان می بخشند .سرکوب می شوند .عقب می نشیند با تجربه ای تلخ وروحی انباشته از نفرت نسبت به سرکوب کنندگان . حال امروز این ملت مانند آـتشفشانی است که از درون می جوشد .اندکی از جوشش فرو می افتد. اما در فرازی دیگر عظیم تر ،با شکوه تر فوران می کند. گذازه ای از مردم که آگاهانه در مسیر هائی که به بنیاد حکومت می رسد جاری می شود. کدام نیروی سرکوب قادر به ایستادن در برابر این سیلاب جوشان مردمی است ؟ تمامی غریدن ها ،اعتراض ها ،تظاهرات مداوم آحاد مختلف مردم از یک سو .بالا رفتن ناتوانائی ها ی حکومت در پاسخ گوئی به حداقل نیاز های مردم ،افشای روزانه دزدی های میلیاردی که دیگر هیج آبروئی نه برای حکومت اسلامی ونه مبشران آن باقی نگذاشته. فرا گیر تر شدن دامنه فقر خبر از روز موعود تسویه حساب می دهد. روزی که زیاد دور نیست زمانی که بالای نود درصد یک ملت حکومتی را نمی خواهند ! یعنی که روز موعود نزدیک است ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
البته که گفتار درمانی خوبه ولی!
از ۱۴۰۰ سال پیش مسلمین کشور ما را اشغال کرده و ۱۴۰۰ ساله که هرچه خواستند بر سر این ملت آوردند و گفتند بزک نمیر بهار میاد.
وقتی برای اولین بار برای کلاس اول چارقد سرم کردند؛ گفتند موقتیه و این نیز بگذرد. اینک نوه ی من هم با چارقد مدرسه میرود و هنوز منتظر ناجی هستم.
من براین باورم که تا این ویروس یا غده ی بدخیم اسلام ناب محمدی از تن ملت ایران کنده نشود؛ ۱۴۰۰ سال دیگر هم در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید.
آیا امیدی هست که ملت ایران یک بار برای همیشه از شر این بیماری رها شود؟
افزودن دیدگاه جدید