تیم ملی فوتبال ایران به فینال رقابتهای جام ملتهای آسیا نرسید؛ این تکراریترین جملهای است که رسانههای فارسیزبان، از جام ملتهای ۱۹۸۰ تاکنون منتشر کردهاند. آخرین قهرمانی فوتبال ملی ایران در این مسابقات به سال ۱۹۷۶ برمیگردد. به عبارتی تیم ملی ایران هرگز در زمان حیات جمهوری اسلامی، به فینال یا قهرمانی این مسابقات نرسیده است.
این بار قطر، تیمی که روی کاغذ و براساس آمار همواره مقابل ایران شکستخورده و ازپیشبازنده بود، در نیمهنهایی، ایران را متوقف کرد.
ترکیب ایران؛ به ترکیب برنده دست نزدند
قابل پیشبینی بود که کادر فنی تیم ملی ایران، با تکیه بر نمایش قابلقبول بازیکنان در آرایش ۱-۲-۳-۴ بازی گذشته برابر ژاپن، در این مسابقه هم از همان «سیستم برنده» استفاده کنند.
سیستم و چیدمان نخستین تیم ملی با رهبری امیر قلعهنویی مقابل قطر، همانی بود که مقابل ژاپن دیده بودیم. تغییرات کوچک هم گریزناپذیر به نظر میآمد. مهدی طارمی با پشت سر گذاشتن دوران محرومیتش به ترکیب اصلی برگشته بود و جای محمد محبی را گرفته بود. در دفاع چپ هم احسان حاجصفی جای میلاد محمدی را گرفت.
در دفاع چپ به نظر میرسید که قلعهنویی سعی دارد با استفاده از رامین رضاییان و حاجصفی، دایره حملات در کنارهها را گسترش دهد و پشت دو مدافع کناری قطر را هدف بگیرد.
اما دقیقا خلاف این موضوع در نیمه اول ثابت شد. این قطر بود که با پیشبینی احتمالی این برنامه ایران، نه تنها دو مدافع کناریاش را در زمین خودی نگه میداشت که حتی با پاسهای بلند مکرر به پشت رضاییان و حاجصفی، سعی میکرد خط دفاعی ایران را عقب نگه دارد. همچنین با همین شیوه توپ را در زمین ایران حفظ میکرد تا موقعیتهای جدید خلق کند.
گل اول ایران و آنالیز شگفتانگیز قطر
ایران دقیقه چهارم به گل نخست رسید. گلی که سردار آزمون با ضربه آکروباتیک از داخل محوطه جریمه وارد دروازه قطر کرد، محصول ذهنی آرام و هنرمند بود. پس از این گل به نظر میرسید که ایران آماده پیروزی ساده و احتمالا پرگلی خواهد شد.
این قطعا بهترین اتفاق برای تیمی بود که داشت با سه هافبک تخصصی دفاعی مقابل قطر بازی میکرد. مشابهسازی ژاپن با قطر جایی خطرناک میشد که میدانستیم خط دفاعی قطر مانند ژاپن متزلزل نیست و خط میانی این تیم هم مانند ژاپن میلی به تصاحب توپ و استفاده از پاسهای کوتاه نخواهد داشت.
از سویی دیگر حرکات تیمی بازیکنان قطر آرامآرام نشان داد که آنها با آنالیزی کامل و بسیار دقیقتر از آنچه تصور میشد برای دیدار با ایران وارد زمین شدهاند.
قطر دقیقه هفدهم به گل تساوی و دقیقه ۴۴ به گل دوم رسید. گل دوم قطر، نه تنها نشاندهنده سطح آنالیز از ضعفهای مشهود خط دفاعی ایران و اشتباهات رضاییان در جاگیری و پرس بازیکنان حریف داشت که حتی نشان داد قطریها روی ضعف علیرضا بیرانوند برای استفاده از «دست مخالف» هم به شناخت کامل رسیدهاند.
پایان نیمه نخست و شوک شکست تیم ملی در پایان ۴۵ دقیقه، یادآور یک جمله از قلعهنویی پیش از بازی با ژاپن بود. سرمربی تیم ملی مدعی شده بود که «از ماهها قبل» تیم ملی ژاپن را به همراه دستیارانش آنالیز کرده است. همان میزان شناختی که بازیکنان ایران در بازی یک چهارم نهایی از بازیکنان و بازی تیمی ژاپن داشتند را در نیمه نخست قطریها مقابل ایران نشان دادند.
قطر که با آرایش ۲-۵-۳ در زمان حمله و ۲-۳-۵ در زمان دفاع بازی میکرد، در هر دو موقعیت تصاحب یا از دست دادن توپ، برنامههایی کامل داشت.
کادر فنی قطر از ماهها قبل میدانستند که میان ایران، کره جنوبی و ژاپن یک تیم در نیمهنهایی حریف احتمالیاش خواهد بود.
آیا ایران براساس خواستههای قطر بازی میکرد؟
در نیمه دوم، تیم ملی به روش هجومیتری روی آورد. میلاد محمدی برای بستن راه نفوذ بازیکنان قطر جای حاجصفی را گرفت و محبی جانشین ابراهیمی شد. با این تغییر، روش تیم ملی به ۱-۳-۲-۴ تغییر کرد.
ایران دقیقه ۵۱ با تصمیم کمک داور ویدیویی به یک ضربه پنالتی رسید که علیرضا جهانبخش آن را گل کرد. با وجود اینکه بازیکنان تیم ملی در حرکتی انگیزشی، با برداشتن توپ و دویدن به طرف مرکز زمین، عزم خود را برای رسیدن به گلهای بیشتر نشان دادند، اما تغییری در جریان حرکت تیم ملی صورت نگرفت.
قطر موفق شده بود مرکز زمین را ببندد و همین موضوع باعث میشد تمام برنامههای هجومی ایران صرف ارسال توپ به کنارهها و سانتر برای مهاجمانی شود که اساسا تخصص و هنرشان در «بازی با پا» تعریف شده بود. چه طارمی، چه جهانبخش.
این روند با پاسها و سانترهای اشتباه مکرر جهانبخش در سمت راست و محمدی در جناح چپ، بیشتر به سود قطر دنبال میشد. میزبان سعی داشت با پس گرفتن توپ بلافاصله حملهای جدید را در کمترین زمان ممکن طرحریزی کند.
دلیل انتقال سریع توپ به خط حمله، فقط قرار گرفتن در موقعیت ضدحمله نبود. قطر میدانست که دو دفاع میانی ایران با سن بالا و سرعت کم، متزلزل هستند. رضاییان حتی با تاکیدهای فراوان قلعهنویی برای جلو نکشیدن و باقی ماندن در زمین خودی باز هم نفوذ میکرد و خط دفاعی را تنها میگذاشت. قطر از همین ضعف و اشتباهات، برای رسیدن به گل سوم بهره برد.
ضعف خط دفاعی ایران حتی پس از گل سوم قطر هم خودنمایی کرد؛ اخراج شجاع خلیلزاده به دلیل دریافت کارت قرمز مستقیم و البته پس از بازبینی صحنه توسط کمک داور ویدیویی.
آیا از دست قلعهنویی کار دیگری برمیآمد؟
قلعهنویی در روزی که طارمی، جهانبخش، رضاییان، بیرانوند و عزتاللهی، بدترین نمایش خود را در ماههای اخیر به نمایش گذاشتند، سعی کرد در آخرین دقیقههای مسابقه از تمامی داشتههایش روی نیمکت استفاده کند.
سرمربی تیم ملی ایران با توجه به تنها روش باقی مانده برای رسیدن به گل، شهریار مغانلو و رضا اسدی را برای «سر زدن» وارد زمین کرد. او در روزی که بخش عمدهای از ستارههای قابل اتکای تیمش، نمیتوانستند کیفیت واقعی خودشان را نشان دهند، تمام راهها را برای بازگرداندن توان به بدن نیمهجان تیم ملی آزمود.
بیش از ۱۰ دقیقه وقت تلفشده و حملات گسترده ایران، یک برخورد توپ با تیرک دروازه را به همراه داشت. قطر موفق شده بود حتی در آخرین دقیقهها کنارههای زمین را هم به روی ایران محدودتر کند و تیم ملی برای رسیدن به هدفش لحظهبهلحظه احساسیتر بازی را دنبال میکرد.
ایران در نهایت در روزی شکست خورد که نمیتوانست به هیچ یک از تصمیمهای داور هم اعتراضی داشته باشد.
به این ترتیب حسرت رسیدن تیم ملی ایران به فینال جام ملتهای آسیا چهار سال دیگر تمدید شد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید