
بار دیگر داد و فریاد “احزاب و محافل مختلف چپ و راست اما بسیار پر مدعا وبی عمل” گوش فلک را پر کرده است، آنها وارد یک مسابقه تازه در تقبیح وتخریب عدهای از شخصیتها مخالف رژیم که “جرمی تازه مرتکب” شده و برای ایرانیان در سال جدید آزادی و عدالت آرزو کردهاند، شدند. از فالانژهای سلطنتی چون شهرام همایون و تقی زاده گرفته تا افرادی از رعایای مرحوم بنیصدر، تا افراد وابسته به برخی سازمانها و احزاب چپ، سوسیالیست و کمونیست، و ملی و سایتهای دنیای مجازیشان، هر یک مشروحا، اندر مضرات و خطرات این ابتکار بسیار ساده آن “مجرمین”، برای آینده جنبش و کشور قلمفرسایی کردند. در این میان البته بعضی از آنها ابتدا با روی خوش از جنبههای مثبت آن توئیت ساده گفتند تا کمی بعدتر، با متهم کردن آنان به “گناهان کبیره”، حتی بد تر از دسته قبلیها، به مذمت آنان بنشینند.
در حالیکه ١١۰روز از شروع جنبش ژینا گذشته و پیامهای مکرر از زبان مبارزان میدانی، در ضرورت همکاری واتحاد سازمانها و احزاب و شخصیتهای مخالف جمهوری جلادان، به خارج رسیده است، نه تنها هیچ یک از این محافل و احزاب و سخنگویانشان از ابداع و کاربست هر ابتکار نو وسادهای برای همکاریهای فرا جناحی با یکدیگر در مسیر حمایت از جنبش داخل باز ماندند، بلکه، بعد از هر ابتکاری توسط دیگرانی که گروه خونی شان با آنها نمیخواند، به شکلی باور نکردنی و وقیح طلب کار هم از آب در آمدند.
صفحات نشریه به پیش، پیک نت، راه توده، کار آنلاین، اخبار روز، اخبار هفته، کانال یک با رسانه شهرام همایون و پادوهایش و صفحات مجازی فیسبوکی و تلگرامی وابسته به آنها و... همگی از اتهامات و ادعاهای مفت و طلبکاریهای رنگوارنگ اشباع شده است.
ای کسانی که که خود را طرف این صحبت حس میکنید! مگر کسی مانع شما بوده که رهبرانتان حداقل نیمچه گامی عملی به سوی همکاری با یکدیگر براساس مشترکاتشان بر دارند؟ فقط در این صورت میشد حس کرد که شما هم نبضتان با نبض جنبش در داخل میزند و در جهت کمک به آن عمل میکنید.
شمایان به جای تخریب ابتکارات دیگران که در نزد انبوهی از هموطنان مقیم خارج و داخل مقبولیت دارند؛ حتی اگر باهم یکی هم بشوید جزئی کوچک از سرمایه اجتماعی آنان را هم نخواهید داشت. کمی تامل پیشه میکردید تا شاید بخود بیایید و تکانی بخورید، و نشان دهید که اهل فکر هستید. رهبران و مسئولین شما تا کی باید در دایره تنگ عوام سیاسی پیرامون خود در مورد “نقش بیبدیل احزاب در پیریزی آزادی و دموکراسی” برای کشور خطابههای غرا ایراد کنند؟ یعنی شما هنوز هم درک نکردهاید که احزاب با ساختارها و اعتقادات کهنه و فرسوده، قادر به ایفای هیچ “نقش بیبدیل” و یا همآوردی با شخصیتهای معرف جنبشهای اجتماعی نوینی که اساسا خارج از حیطه تاثیر و نفوذ احزاب قدیم و جدید شکل گرفته و تکامل مییابند، نمیباشند و فقط هنگامی از لختی و کرختی و کهنگی رها میشوند که به نیازهای آن جنبشها روی خوش نشان داده وبا آنها همراه شوند. انتظار از شما هم همین بود که در یابید بدون شنیدن پیام همبستگی و همکاری در سطح کلان و پیوستن به آن، منشاء هیچ تاثیری خصوصا در جهت اهداف تعریف شده خودتان هم نخواهید بود.
ماشاءالله ادعاها و طمطراقتان در ٧ آسمان هم جا نمیگیرد، اما قادر به طرح و پیگیری حتی یک همکاری ساده حقوق بشری با بقیه همترازان خود هم نشدید؟ اگر همت و غیرت به خرج میدادید شاید میتوانستید با دیگران به خاطر کشور و مردمتان، و یا هم حداقل برای خدمت به همان طبقه کارگر و اقشار زحمتکشی که گویا جواز نمایندگیشان، توسط مرکز غیبی تاریخ منحصرا به اسم شما صادر شده است باهم کنار میآمدید، “گور بابای دیگرانی که شمایان آنها را پورن استار، بیسواد، غیر سیاسی، سلبریتی، پوپولیست، وابسته و مزدور سعودی، دهاتی و آمریکایی و جنگطلب و غیره مینامید”.
ای کاش، به جای انداختن باد در غبغبتان فقط یک کمی از احزاب کردی خودمان و مرکز همکاری آنها یاد میگرفتید. آنها هم به کنار که شما عارتان شد از آنها چیزی بیاموزید، اقلا التماس و پیام پسران و دختران و مردان و زنانی را که در گوشه گوشه کشور، دوش به دوش یکدیگر تا پای جان مشغول کارزاری پر هزینه و تاریخساز با دشمنان آزادیاند، میشنیدید.
بیزاری از شما و دگمهایتان در هوا موج میزند. گفتمان شما تهی از هر احساس انسانی است. چشمان شما شیشهایست، سخنان شما مثل دستانتان عین یخ سرد است، بوی کپکزدگی افکار شما تهوعآور است. قلبتان مثل مغزتان منجمد شده است. گندهگوئیهای تکراری و پوچتان تحمل ناپذیراند و...دست از سر دیگران بر دارید، دست از سر یاران و همراهان جنبش زن-زندگی-آزادی بر دارید.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
مطالب مرتبط:
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید