دوست گرامی، یک خواننده قدیمی…
دوست گرامی،
یک خواننده قدیمی و همان خواننده قدیمی
بهجای نقد محتوای مقاله یا بیان دیدگاههای متفاوت، شما عملاً از مدیریت سایت درخواست کردهاید که به دلیل مواضع سیاسی من، از جمله انتقاد از رضا پهلوی یا دفاع از بخشی از مبارزه مجاهدین، مقالاتم را سانسور کند یا انتشارشان را متوقف سازد.
اگر واقعاً باور دارید که مسیر آزادی، دموکراسی و حقوق بشر از دل گفتوگو، تنوع دیدگاهها و احترام به نقد میگذرد، باید به جای تلاش برای حذف نویسندگان، به محتوای نوشتهها پاسخ دهید.
نکته تأسفبار این است که بسیاری از کسانی که بهدرستی علیه سانسور در جمهوری اسلامی اعتراض میکنند، وقتی با نقدی در فضای آزاد روبهرو میشوند، همان ابزار را در فضای اپوزیسیون به کار میبرند: حذف، انگزنی، و پروندهسازی.
آیا انتقاد از یک چهره سیاسی یا حمایت از بخشی از یک جریان مبارز، آنهم با استدلال و در چهارچوب گفتوگو، باید منجر به محروم شدن یک فرد از حق نوشتن و حضور در فضای رسانهای شود؟
من آمادگی دارم درباره هر بخش از مقالهام گفتوگو و بحث کنم، اما سانسور، تهمت و تلاش برای ساکت کردن صدای دیگران را نشانه ضعف استدلال میدانم، نه دفاع از حقیقت.
در مقاله:
۱. هیچگونه توجیه یا کمرنگسازی جنایات در غزه در متن مورد نظر دیده نمیشود، بلکه نقد اصلی به تناقض در اولویتبندی و سکوت گزینشی برخی از روشنفکران ایرانی است؛ کسانی که با جدیت در برابر وقایع جهانی موضعگیری میکنند، اما در برابر درد و رنج مردم خود، از جمله سرکوب در ایران، اعدامها، وضعیت کردستان و ... اغلب سکوت اختیار میکنند یا واکنشی بسیار سطحی دارند.
۲. محکوم کردن جنایات اسرائیل در غزه نهتنها ضروری، بلکه وظیفه انسانی است؛ اما اگر این محکومیت با نادیده گرفتن جنایات گروههایی چون حماس یا سکوت درباره فجایع گسترده دیگر (مانند قتلعام کردها، کشتار در روندا، جنگ اوکراین، سرکوب مردم ایران و...) همراه شود، این پرسش پیش میآید که آیا ما حقیقتاً دغدغه حقوق بشر داریم یا صرفاً درگیر مواضع سیاسی گزینشی هستیم؟
۳. بیایید از دوگانههای فرسودهای مانند "یا با ما یا علیه ما" عبور کنیم. هدف از این نقد، برانگیختن توجه به رنجهای فراموششده مردم خودمان در کنار همدردی با مردم فلسطین، اوکراین یا هر جای دیگر است.
با احترام، مرادی
In reply to چرا جنایت در غزه را کمرنگ می کنی؟ by یک خواننده قدی…