خودقاضیان عقده ای!
هشدار به وجدانهای بیدار و مسئول!
اندکی رزم آزمایی بدون رفتن به نخجیرگاه ژرفاندیشی.
«پسندی و همداستانی کنی ............. که جان داری و جانستانی کنی؟»
میازار موری که دانه کش است ........ که جان دارد و جان شیرین، خوش است».
این صحبت مختصری که میکنم خطاب به تمام آنانیست که خونریزی و جانستانی را میپسندند و با جانستانان و خونریزان همداستان میشوند و همآواز. کسانی که با انسانهای خونریز به هر بهانه و اتّهام و دلیل و غیره و ذالک که میخواهد باشد، همدست و همسو و همخوان میشوند، بی چون و چرا اثبات میکنند که به ذات خودشان خونریز و جانستان هستند و مستحق مجازاتند و هرگز و هیچگاه و اصلا و ابدا از مسئله ای به نام «دادگزاری»، نه تنها هیچ بویی نبرده اند؛ بلکه با شدّت تمام به تداوم خونریزی و قتل و کشتار، شهوت جنون آمیز دارند به امراض و کمپلکسهای روانی مبتلایند. هیچکس نمیتواند با تایید و تصدیق ترور جنایتکاران یا اعدام آنها ادّعا کند که به خونخواهی و دادگزاری در حقّ انسانهایی اقدام کرده است که به ناحقّ کشته شده اند.
اقدامهایی که در حقّ مجرمین میشود و به ترور یا اعدام یا ابعاد شنیع دیگر آلوده باشند، نه تنها پروسه دادگزاری قربانیان را تامین و تضمین نمیکنند؛ بلکه تلاشهای آن عزیزان از دست رفته را برای آفرینش باهمستانی صلح آمیز و جامعه ای متشکّل از انسانهای فرهنگیده و آگاه و مسئول و بیدارفهم که حتّا جانشان را برای ایجاد و دوامش در دایره خطر گذاشتند، در لجنزاری از دور باطل کشتارگری مدفون و سر به نیست میکنند.
شعور و فهم فرهیخته میخواهد تا دریابد که جامعه را نمیتوان با استقرار کردن چوبه دار در هر گوشه اش و ریختن ممتد خون مُجرمان، چفت و بست آن را حفظ کرد و به دوامش امیدوار بود. اگر روزی روزگاری، طیف آخوند جماعت از دامنه اقتدار و قدرت، عزل و خلع شدند، تمام آنانی که به مصادر جدید اجرایی منسوب میشوند، باید ششدانگ حواسشان را جمع کنند تا قطره خونی از دماغ هیچ فردی نریزد؛ وگر نه با تمام جنایتکاران حاکم در گذشته و پس از خلع آخوند جماعت، بی هیچ چون و چرایی، اینهمانی دارند و تبهکارند. رسیدن به جرایم آدمیان نباید با کشتن آنها، پاسخ داده شود. هر گونه کشتاری که از طرف حکومتگران و تحت ارگانهای ذیربط اجرا شود، مسئولیّتش دامن نه تنها حکومتگران را باید بگیرد؛ بلکه دادخواهانی که تقاضای «قصاص و مقابله به مثل» نیز میکنند در زمره جنایتکاران و تبهکاران محسوب میشوند.
رسیدگی به جرایم مُجرمین باید به عهده انسانهای صالح و فرزانه و بی طرف که دانشی عمیق از «حقوق و آدمیگری و شناخت ژرف غرائز و سوائق آدمی» داشته باشند، محوّل شود؛ در غیر اینصورت رودخانه خونریزی و کشتار در جامعه ایرانیان به شکلهای مختلف تکرار خواهد شد و تداوم مصیبتهای تاریخ مردم ایران، هرگز پایانی نخواهد پیدا کرد. هرگز.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان