رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
عاقبت اندیشی فرزانه وار

دروود بر بیدین گرامی!
توضیحی مختصر.
شاید شما داستان «شیخ زنگوله پا» را شنیده باشید که از او پرسیدند برای چی زنگوله به پا کرده ای؟. جواب داد: «به این دلیل، زنگوله به پا کردم تا مورچه ها را فراری بدهم و زیر پای من، له نشوند!».
بالطّبع، وقتی که ما چنین داستان و حکایت و لطیفه ای را میشنویم از خنده روده بر میشویم و به ساده لوحی حکایت کنان قهقهه میزنیم. امّا در این حکایت، نکته ای بسیار کلیدی نهفته است که نیندیشیدن در باره آن، خبطی هرگز نابخشودنیست. مثالی دیگر بزنم. «اعلامیه جهانی حقوق بشر» با آنهمه پسزمینه تاریخ کشمکشها و خونریزیها و کشتارها و جنایتهایی که انسانها در حقّ یکدیگر کردند، فقط برای «حدّاقل» رعایت جان و زندگی انسانها به تصویب رسید و تقی لقی تا اندازه ای رعایت میشود؛ وگر نه آدمها، همدیگر را از صبح تا شب، فقط میدریدند و تکه پاره میکردند.
من نه تنها در باره ماجرای «اشتائوفنبرگ»، مطالعه کرده ام [فیلمی نیز از زندگی او با بازیگری درخشان تام کروز ساخته شده است]؛ بلکه کلّا ماجراهایی از این دست را در تواریخ جوامع مختلف بررسی و مطالعه عمیق کرده ام.

مثلا در همان جامعه خودمان، ماجرای ترور «ناصرالدّین شاه به دست میرزا رضا کرمانی». یا فرض کنیم «کمیته مجازات» و امثالهم. ولی من وقتی می آیم و بر اصل کلیدی پرنسیپ فرهنگ باهمستان مردم ایران که بر شالوده «تجربیاتی بسیار ظریف و ژرف و ریشه دار و تکان دهنده در خصوص مسله جان و زندگی» که در تصویر اسطوره ای «زال و سیمرغ» مصوّر شده است، تاکید مبرم میکنم، بی شک به خطرات بسیاری متوجّه و هوشیار و بیدارم که پُرسمان عواقب «جان آزاری و جانستانی و قتل و خونریزی» میتوانند در جامعه بشری به طور کلّی و جامعه ایرانی بالاخص ایجاد کنند. اگر تمام مقالات و کتابهای مرا از تقریبا سی سال پیش تا همین ثانیه های گذرا مطالعه کرده باشید، من شاید و به جرآت میتوانم بگویم تنها استثناء مابین ایرانیان باشم که حکومت فقاهتی را از لحظه به قدرت رسیدن تا همین ثانیه های گذرا هیچگاه و هرگز به رسمیّت نشناختم و مصدر اقتدار و قدرت بودن آنها را فاقد «حقّانیّت/مشروعیّت/لژیتیماتسیون میدانم. اینکه دست اندرکاران حکومت فقاهتی، مُجرم و جنایتکار هستند، هیچ شکّی نیست. امّا مُجرم بودن آنها به هیچ ایرانی – ولو متضرّر باشد – چنین حقّی را نمیدهد که سر خود به انتقامگیری و ترور متوسّل شود و در مقام «دادستان و قاضی مصدر دادگاه بی طرف» به اجرای حکم اقدام کند. اگر قرار باشد که هر کسی برای «دادخواهی و دادگزاری» به قصاص متقابل اقدام کند، آنگاه پرسش من از شما و کسانی امثال شما این است که «تفاوت خودتان» با آنهایی که مصدر قتل و کشتار هستند، در چیست؟.
خواهش میکنم کژ برداشت نکنید. من به مجازات دست اندرکاران حکومت فقاهتی به همان میزان یقین استوار دارم که تک تک دادخواهان با حسرت در آرزوی رسیدن روز «دادرسی» هستند. ولی همانطور که گفتم، حاضر نیستم برای «مجازات کردن خاطیان» به ریختن خون آنها اقدام کنم یا با خونریزان همآواز شوم. مسئله، خیلی غامض و پیچیده تر از آن است که ما بخواهیم هر از گاهی انقلابی راه بیندازیم و از همدیگر انتقام بگیریم. روزی روزگاری باید برای همیشه بر اینگونه انتقامگیریها خط بطلان کشید و زندگی باهمستان را به گونه ای دیگر رقم زد؛ طوری که «ارجمندی و عزّت و کرامت بشری»، قربانی «سوائق و غرائز و نفرتها» نشود.
بی شک پس از خلع و عزل حکومت فقاهتی، هستند ایرانیان دانا و با شعور و فهمیده که به دادرسی در خصوص تبهکاران و جنایتکاران فقاهتی برسند و دادگزاری را در حقّ اعمال آنها اجرا کنند. ولی تا آن روز نباید از «ترور و سر خود قاضی شدن»، استقبال کرد.؛ زیرا ناخواسته، زمینه های هرج و مرج و خودسریهای تبهکارانه را تایید و تصدیق کرده ایم؛ ولو در زبان و رفتار انکار کنیم.
در این باره ارجاع میدهم شما و دیگران را به واکنش «نلسون ماندلا» در زمانی که به ریاست جمهوری انتخاب شد و سفید پوستان به جلو دفتر او رفتند و گفتند حالا که مصدر قدرت هستی، بیا و در حقّ ما، «آپارتاید» را اجرا کن. ولی ماندلا با خنده و لبخندی دوست داشتنی پاسخ داد که «اگر روزی روزگاری از سر حماقت و جهل و قدرتپرستی و امتیازخواهی، در حق دیگرانی که هموطن شما بودند و هستند، جنایتی شده است، دلیلی نیست که من نیز مقابله به مثل کنم. ما از یک مادر و میهنیم و باید بفهمیم که فرزندان متفاوت هر مادری، برای مادر، فرزندند و جگر گوشه اش؛ ولو بعضی از فرزندان، خطاکار بوده باشند و مُجرم. ما حقّ مقابله به مثل نداریم.
برخورد ماندلا با سفید پوستان را میتوانید در یوتوب سرچ و پیدا کنید.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

ی., 19.01.2025 - 19:18 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید