رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
امراض عقده ایهای بیمایه

مجدّدا دروود بر کیانوش عزیز!
پسگردنیهایی آبدار برای متوهمّین زیر چادری!

فقط انسانی میتواند «نظر/دیدگاه» داشته باشد که خودش با مغز خودش به اندیشیدن توانمند باشه و تجربیات و تامّلات فردی خودش را بتواند در کلام فردی بدون آویزون شدن به آئوتوریته ها و مراجع و معلومات اکتسابی و رونویسی شده و قورت داده و کپیه برداری و نشخواری و تقلیدی و امثالهم عبارتبندی کند. نظر دهنده اصیل، قبل از هر چیز باید ثابت کند که تمام پیام و منظور مقاله نویس/نویسنده/متفکّر/فیلسوف/استاد را بدون هیچ پیشداوری و حُب و بُغضی فهمیده است.

امّا کسی که ذهنیّتش در چارچوبهای شابلونی محکوم و ذلیل و به صلیب کشیده شده است، اگر تمام عمرش زر زر نیز بکند، آخرش بر یک چیز گواهی مطلق میدهد: حماقت و بلاهت وجودی.
معمولا انسانهای صاحب نظر با خواندن مطالب دیگران و اندیشیدن و تامل کردن در باره آنها به مواضع ذیل متمایل میشوند: - یا با محتویات مطلب، موافقت کامل دارند و دلیلی نمیبینند تا بخواهند چیزی را تایید و تصدیق کنند که فهم و شعورشان به صحت آن، گواهی داده است.
- یا میفهمند و نسبت به برخی ابعاد با نظرات نویسنده، موافق نیستند و میکوشند دقیقا فقط بخشی را که موافق نیستند با استدلال و منطق یا طرح پرسش به چالش بیاورند و از هر گونه شعارپردازی و زر مفت زیادی زدن و رجزخوانیهای عقده گونه پرهیز میکنند؛ زیرا نمیخواهند نشان دهند که ابلهانی به تقصیر و بی شعورانی مدّعو هستند.
- یا عمرا و اساسا نمیفهمند و ابله به تقصیر هستند و فقط بلندگوی تکرارگویی مزخرفاتی هستند که در مغز نداشته خودشان تلنبار کرده اند و استفراغات خودشان را همچون فاضلاب در پای مطالب دیگران تخلیه میکنند. تا امروز در پای مقالات من، خیلی به ندرت، گروه دوم به میدان آمده اند. امّا گروه سوم به وفور آمده اند و مستراب عقده های وجودشان را خالی کرده و رفته اند بدون آنکه طرفی بر بسته باشند از اینهمه حماقت و بلاهت وجودی خودشان.
نکته آخر اینکه. هر کسی ترکی حرف زد، «ترک» نیست. ترک اصیل، «بابک خرّمدین« بود. ترک اصیل، «ستّار خان و باقر خان» بودند. ترک اصیل، «احمد کسروی« بود. ترک اصیل، «مهستی گنجوی» بود. ترک اصیل، «نظامی گنجوی» بود. ترک اصیل، «محمّد حسین شهریار» بود. ترک اصیل، «صائب تبریزی» بود. ترک اصیل،«برهان الدیّن خلف تبریزی» بود. ترک اصیل، «صمد بهرنگی» بود. ترک اصیل، «غلامحسین ساعدی» بود. ترک اصیل، «حسن انوری» است. ترک اصیل، «محمّد جواد مشکور» بود. اینها ترکهای اصیلی بودن که با اصلات وجودیشان، ریشه ها و پایه های دمکراسی را در تاریخ ایران به سهم خودشان پی ریختند. ترک اصیل، صدها عزیران و بزرگانی همچون اینان بودند و هستند که حاضر نبودند و نیستند، هیچگاه اینقدر خود را حقیر و خوار جلوه دهند که فقط تا نوک دماغشان را ببینند. نخیر!. تُرکی حرف زدن به معنای تُرک بودن نیست. ترک بودن، خایه دار و دلیر بودن در اصالت وجودی و مرد میدان همآوردی بودن به نام و تصویر خود است.کسی که خودش را در دهها چادر و چاقچور میپیچه، ترک نیست؛ بلکه یک ابله مغرض و عقده ایست.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان

س., 21.01.2025 - 15:39 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید