ب
ب
دلم میخواست از ته دل به کیانوش تبریک بگویم اما اگر بگویم به خودم و او دروغ گفته ام. اول نکته ای مثبت را بگویم. آنچه من از کیانوش یاد گرفتم دقت او در تشخیص نقش امنیتی ها در اپوزیسیون بود. برای من باورش سخت بود که اطلاعات رژیم برای حتا کم اثر ترین نیروهای اپوزیسیون این همه وقت و انرژی صرف کند. اما کیانوش با توجه به تجربه قبلی که با نیروهای امنیتی از قبل سروکار داشت مرا به این امر توجه داد.
اما در مورد خود سایت... از این سایت بسیار بیش از اینها بر می آمد و میتوانست همان شود که کیانوش از آغاز در نظر داشت و با من در میان گذاشت و دلیل نوشتن من در این سایت نیز بود. هدف او نزدیکی نیروهای اپوزیسیون بود. با کیانوش از طریق پلاتفرم پالتاک آشنا شدم. پالتاک محیطی بود که در آن میشد هنوز تاسف نیروهای چپ را در بی عملی خلخالی در بدار کشیدن دولتمردان رژیم پیشین را هرچند به عیان نمی گفتند اما از لابلای سخنان شان دریافت. این که به اتاق شان میرفتم و پس از نتظار طولانی و تحمل شماتت ها و انتقادات ده پانزده «رفیق» چپ، 5 دقیقه ای مهلت دفاع میدادند که آنهم با دخالت ادمین ها و تذکرات و بهرحال جان همه به لب می آمد تا من تمام کنم و تازه در پاسخ بسیاری معترض بودند که چرا به نماینده ستمشاهی میکروفون داده شده. بعدها همین وضعیت در سایت ایران گلوبال آن زمان با نامی دیگر فکر کنم «فرهنگ گفتگو» بوجود آمد. همچنان معترش بودند که چرا من امکان نوشتن دارم. و این در شرایطی که من جای نوشتن کم نداشتم. از سابق که در کیهان لندن و بخصوص هفته نامه نیمروز که ستون خودم را ثابت داشتم گرفته تا سایت گویا و سایتهای دست راستی. اما من هم تشخیص کیانوش را داشتم. اولین کسی بودم که پیشنهاد همکاری نیروهای جمهوریخواه و مشروطه خواه را در کیهان لندن حدود 35 سال پیش دادم و تابو را شکستم. لذا طبیعی بود که دعوت کیانوش را برای همکاری در ایران گلوبال بپذیرم. پس از سختی های کار که اوایل بطور کلی چپ ها مخالف نوشتن من بودند و کم کم عادت کردند، بعد نوبت به نیروهای کرد رسید که دستکم شش ماهی و گاه تا یک سال بحث های بی پایانی در گرفت و به نیک و بد کار پرداخته شد اما دو طرف به اندازه کافی از مواضع هم آگاه شدند و بحث ها به دلیل تکراری بودن پایان یافت. پس از آن بود که تعدادی نمایندگان گوناز تی وی فعالیت مشترک شان را باهم در این سایت آغار کردند و به رهبری یونس شاملی و یحیایی و نام های ناشناس وقتی از پس مباحث بر نیامدند به هر روش غیر انسانی و زشت و نژادپرستانه دست یازیدند. بعد ها این عده بخوبی نشان دادند که مشکل شان بیشتر روانی بود تا سیاسی اگر نه مثل هم میهنان کرد به بحث های منطقی سیاسی بسنده می کردند و به شعارهای نژادپرستانه دست نمیزدند. اینجا بود که نقش کیانوش بعنوان مدیر سایت میتوانست موثر واقع شود که متاسفانه کیانوش به وظیفه خودش عمل نکرد و این بر میگشت به درک کیانوش از آزادی بیان. کسانی در این سایت نظرات نژادپرستانه و توهین آمیز نسبت به میلیونها هم میهن ما روا میداشتند و آنها را فاشیست و کوه نشین و هندی و بسیار زشت تر میخواندند و این ساده لوحی را من هرگز بر کیانوش نبخشیدم و نمی بخشم که با همه توان اطلاعاتی اش چطور تشخیص نداد که این بحثهای نژادپرستانه غیر سیاسی منشاء وزارت اطلاعات دارد. افراد اجازه دارند که به یک هم میهن دیگر نسبت های زشت ناموسی بدهند و بارها تکرار شده. این ناروایی ها به هم میهن ما رضاپهلوی بخشودنی نیست. تاسف آور است که کیانوش میتواند این افراد را بلاک کند و نمی کند. در همین حال که این سطور را میخوانید چند روزی است که فردی با نام محمد جرجندی زاده که شاید نام تقلبی باشد نوشته های زیر را گذاشته. مسلما این نوشته از جانب مسئولین سایت بازبینی و با آگاهی کامل در سایت گذاشته شده. برای بار چندم به بانو یاسمین نسبت های زشت داده شده. این را بخوانید و خود قضاوت کنید. برای همین است که این گونه نوشته ها نگذاشت بحث های مربوط به ایران در این سایت آنگونه که باید پا بگیرد و کیانوش خود مسئول این وضعیت است. کیانوش کاری کرد که هدف او زیر ضرب برود و نتیجه لازم گرفته نشود.
محمد جرجندی زاده در ویدیوی «رضا پهلوی در مورد جنبههای مختلف زندگی شخصی و عمومی خود صحبت کرد» که در سایت میتوانید ملاحظه کنید چنین نوشته :
ر فارسی به زن دوم برای مردی…
عنوان مقاله حضرت شاهزاده تام مورلی (ع)
در فارسی به زن دوم برای مردی میگویند هوو!
اگر زنی دو شوهر داشته باشد یا یک شوهر و یک دوست پسر این وضعیت به مرد دوم هم میشه هوو گفت؟
قبلا موبایل یاسمین پهلوی هک شد و تصاویری عاشقانه لو رفت که مردی به اسم تام مورلی با یاسمین بوده!
بنظر من رضا پهلوی باید در این مورد هم روشنگری میکرد که چجوری با شوهر دوم همسرش یا شاید هم دوست پسر همسرش کنار میاد؟
البته این که نوشتم نتیجه تخیل من نیست بر اساس انچه در نت موجود است تا اینجا اظهار نظر کردم.
و اما با توجه با سابقه تام مورلی (tom morley) که بایگر پورن بوده باید شاهین نجفی میپرسید به نظر شما در ایران فردا پورنوگرافی باید آزاد باشه یا ممنوعه؟ اما خب نجفی سلطنت طلب است و مشخصه که کنترل شده و مصلحتی مصاحبه میکند. این مهمه که بدون سانسور پرسید و نترسید اگر امروز خود را سانسور کنیم یا دیگری ما را سرکوب کند فردای ج.ا. هم باز همین آش و همین کسه است