چرا بعضی ها دوست دارند،
سالام
جناب بهنام چنگایی،ازشما بعیدبود،که چنین مقاله بی در وپیکربنویسی!یامن نسبت بشما و تفکرتان آشنانبودم ام!
فکرکنم ،بهتراست ،بجای نوشتن چنین نفرت نامه ایی بجای نشستن در کشورهای غربی سری به امارات عربی وقطر وعربستان وحتی عراق بزنی،بتراست.
تا باچشمان مبارکتان سرزمین همان آورندگان اسلام و عرب هایی که روحتان را به اشتباه وبانگاه تنفرتسخیرکرده اند،را ببینی.
که آنها کجاهستندوما کجا!
جناب چنگایی.
لطفا مقداری صبورباشیذ و با قوانین علمی به مسایل نگاه کنید،
من درکتان میکنم،من اسم اینگونه برخوردرافرافکنی می بینم،تا عملکرد همفکران خودرا اززیر ضرب خارج کردن است.
راستی جناب چنگایی ،بفرمایید،چرا درایران ودرافغانستان و تاجیکستان فقط اینگونه عملکردها ودرعصرفوق مدرنیسم صورت میگیرد؟
یکی رابا روشنفکری همچون تفکرشما می آورند،تاروسری ازسرزنان بکند،یکی رابا عمامه می آورند،که روسری بزورسرزنان کند؟
اینجا گهگاهی مقالاتی ازیک عرب بنام آقای بنی طرف میگذارند،ایشان عرب هستند،چراایشان بشماهای حاکم صدساله با ادبیات تو برخوردنمی کند؟
جناب چنگایی،همفکران شما درست 57 سال ازکودتای 1299 دراین سرزمین حکومت ویکه تازی کردند،چزا نتوانستند؟زمان کم بود؟نفت وگازصادرنمیشد؟
یادتان رفته که همین زنان؛یاپدر ومادران همین زنان صددرصد بیرون ریختند،وهمفکران شمارا به صورت بیرون انداختند؟
شماکه سن تان میرسد،
بفرمایید،الان چی میخواهید؟برنامه تان چیست؟
جناب چنگایی،چرا تابحال شماها از ایجادفرماسیونری درایران بتوسط کمپانی هندشرقی چیزی نمی نویسید؟
چرا ازسازمان مخوف ماسونی 130 ساله و ازاهداف آنهاچیزی نمی نویسید؟
چرا از نام گذاشتن همان معبودخودرضا پالانی برای فرزندان خود،که همه حتی حوزه علمیه را اوربتوسط انگلیس گذاشت
چیزی نمی نویسید
جناب چنگایی،نتیجه دیکتاتوری وملل ایران راندیدن همین میشود،نتیحه نوکری به غرب همین میشود،
نتیجه تفکرفاشیستی همین میشود.
نتیجه تفکر یک زبان ویک دولت ویک پرچم همین میشود.
راستی شماها چرا هیچ وقت از ایجاد تفکرات مختلف در حکومت قاحارها و ایجادتفکر آنارشیسم
عمدی و ازایجاد تفکر موازی با مشروطه قاجار که یک عوامفریبی عمدی بود،چیزی نمی نویسید.
برای شما واقعن متاسفم.