جامعه بیمار اسلامی.
........................
انسان ستیزی،غرب ستیزی، دیگراندیش ستیزی، نشان از وجود توحش ماقبل تاریخ بجا مانده از عقدههای ارضاء نشده ضد بشری و غیرانسانی است.
زندگی شورنگیز فیلسوف اجتماعی. راسل نیز میتوانست خود را اسیر دین و فرقه و ایده آلیسم و متافیزیک و خرافات و توهم و خودشیفتگی کند، ولی بجای آن، دنبال منطق و ریاضیات و روشنگری و انسانیت و حقوق بشر و نوزایی و رنسانس را گرفت !
سه موضوع مهم خلاقیت نظری راسل، متفکر،فیلسوف،و ریاضی دان انگلیسی، عبارتند از تاریخ فلسفه،تئوری شناخت،و درسهای اخلاق. او ریاضی دانی بود که سپس فیلسوف،فعال ومصلح اجتماعی گردید.ازجمله تقاضاهای اخلاقی وی در طول عمر 98ساله اش؛ صلح بجای جنگ،همکاری بجای رقابت، و عشق بجای تنفر بود.وی اعتراف کرد که علاقه شورانگیزش به زندگی براساس سه شوق همدردی با دیگران،علاقه به شناخت،و نیاز به عشق و محبت، بود.
راسل فلسفه را وسیله ای برای اعتراض اجتماعی سیاسی، دفاع از شرف و حیثیت زحمتکشان،ودفاع از صلح میدانست و میگفت فلسفه استفاده روزمره وعملی ندارد بلکه هدف آن شناخت خود وجهان است. او کوشید تا فلسفه را به علم منطق،دستور زبان، و جمله بندی صحیح، تقسیم کند و میگفت با کمک یک زبان ریاضی،سمبولیک وهنری باید از سوء تفاهم،چند معنی بودن، و تضاد منطقی زبان عامیانه با زبان محاوره ای ،جلوگیری کرد.
برتراند راسل تا پایان عمرشکاک ماند چون او ایمانی به مقوله های متافیزیک مانند آزادی و روح ابدی و خدا و غیره نداشت گرچه پرسشهای متافیزیکی را موجب پویایی وزنده ماندن رشته فلسفه میدانست. او فلسفه خودرا اتم گرایی منطقی نامید ومیگفت شناخت بر اساس جزء گرایی بوجود می آید.وی یکی از مشهورترین فیلسوفان تجزیه و تحلیلی وجزء گرایی است ومیگفت راه شناخت از پل ریاضیات وعلم منطق میگذرد چون فلسفه غرب بعد از 2700 سال شکست در راه تشکیل بهشت زمینی واین جهانی، سراغ ریاضیات و علم منطق رفت.
راسل پایه گذار منطق مدرن ریاضی بود که در آغاز قرن 20 بخشی ازتاریخ ریاضیات ورشته فلسفه گردید. چپ ها او را نماینده یک نوع نظریه شناخت شکاکانه، تجزیه و تخلیل گرایی منطقی پوزیویستی و متفکر لیبرال بورژوا با ایدههای انساندوستانه آبستراکت میدانند که ایدههای صلحجویانه و سوسیالیستی را تبلیغ میکرد ومخالف با ساختن بمب اتم و جانبدار خلع سلاح جهانی و دشمن جنایات جنگی امریکا در ویتنام بود. وی پایه گذار فلسفه آنالیزی منطقی نیز است که امروزه درکشورهای انگلیسی زبان مرسوم و متداول میباشد.
راسل مدعی بود که دستورزبان راباید با کمک علم منطق ازنوساخت تا ساختارجهان را دقیقتربیان کند. وی اشاره نمود که ریاضیات برای او محلی است جهت آرامش روان تا انسان دچار تنهایی وافسردگی نگردد چون انسان در حین اشتغال به ریاضیات احساساتش را باید کناربگذارد.
ازجمله کوشهای راسل دفاع از ازادی وحقوق زنان و تبلیغ ایدههای سوسیالیسم غربی ومبارزه علیه خشونتهای استالینیستی و مبارزه با غرض ورزی های ضد کمونیستی و مبارزه علیه فاشیسم و علیه سوء استفاده از مالکیت خصوصی بود.اوخودرا تحت تاثیر فلسفه لایبنیتس و فرجه و آویکله؛ ریاضی دان یونان باستان میدانست.
راسل در کنار برگسن و سارتر و کامو از جمله فیلسوفان قرن 20 بود که در سال 1950 به دریافت جایزه نوبل ادبیات نائل آمد. او این جایزه را بخاطر کتاب "ازدواج واخلاق" که مبلغ روابط آزاد عشق و زناشویی بود از آن خودساخت. در این کتاب راسل عمل ازدواج را باقیمانده آداب و رسوم ارتجاعی مسیحیت نامید وخواهان رابطه وزناشویی بدون ازدواج شد.
برتراند راسل بین سالهای 1970-1872 درانگلیس زندگی نمود.درآنجا یکبار به دلیل مخالفت با جنگ جهانی اول به 6 ماه حبس محکوم گردید ودر امریکا به سبب اعتراض به جنگ ویتنام ازدانشگاه اخراج شد. در انگلیس تودههای سنتی و ناسیونالیست و راست گرا با کاندید شدن او برای مجلس عوام مخالفت کردند.
از جمله آثار راسل - اصول منطقی ریاضیات- تاریخ فلسفه درغرب- ازدواج واخلاق- متفکرین فلسفه غرب- فلسفه ماده- الفبای نظریه نسبیت- تسخیرخوشبختی- آزادی وسازمان گرایی- و اتوبیوگرافی من- هستند. او مقالاتی نیزپیرامون آنارشیسم، بلشویسم، سوسیال دموکراسی آلمان، و انتقاد از مسیحیت و ادیان سازمانی، منتشر کرد.