شاه و قانون اساسی
نظام پادشاهی و مردم ایران دوبار این بخت را داشتند که به دمکراسی و ایجاد حکومت ملی بر اساس قانون اساسی مشروطه برسند.
این موقعیت بادکتر مصدق آغاز گشت و پا نگرفته با کودتا به پایان رسید.
بخت دوم با بختیار آغاز گشت که با دشمنی همه جانبه از همه سو روبرو شد.
در هر دو دولت شاه از نخست وزیران خود دفاعی نکرد و با شرکت در کودتا علیه مصدق آغازگر دوران تلخی درایران شد.
در جلسه ای که شاه برای آخرین بار درآن شرکت داشت، در پاسخ به پرسش یک نظامی که در نبود اعلاحضرت از چه کسی دستور بگیریم؟ شاه به بختیار اشاره کرد.
بختیار برای انجام کاری از جلسه بیرون رفت وشاه بقول خود وفا نکرد و حسین فر دوست دوست خیانت کارخود جاسوس انگلیس را به فرماندهان ارتش معرفی کرد.
مشروطه خوان میدانستند چرا باید شاه سلطنت کند ونه حکومت. شاه درحقیقت سلطنت نکرد بلکه مدیر عامل کشور ایران بود و ووووو.