کار کار انگلیساست
اکنون «نسلِ نو» با «اندیشه های پراکنده» و بدونِ داشتنِ سابقه و تجربهٔ مبارزاتی به میدان آمده است. لذا با اینکه «نسلِ نوین» است؛ امّا هنوز ذهنش با گرد و غبارِ آموزه هایِ دروغینِ گذشتگان آلوده است و نتوانسته است ذهنِ خود را پاک کرده و به «آیینهٔ جهان نما» تبدیل شود تا واقعیّتها را ببیند و زنجیرهایِ «تفسیرهایِ کُهنه» را پاره کُند و این بزرگترین نقطهٔ ضعفِ «جنبشِ ملّیِ نسلِ نوین» است. پاک شدن از این آلودگیهایِ ذهنیِ کُهنه نقطهٔ آغازِ بسیار خوبی خواهد بود و شاخ و برگهایی نو خواهد رویانید و گُل و میوه خواهد داد. «نسلِ نوین» باید اینرا بداند که نمیتوان با «پارچهٔ کُهنه و پوسیده» و «نَخهایِ پوسیده» و «طرحهای کُهنه و تاریخ گذشته»؛ «لباسی نو و طرحی نو» ساخت و پوشید و گرنه «خِشتکِ شلوارش» و یا آستینِ پیراهنش دیر یا زود پاره میشود. «نوین» یعنی «همه چیز نوین».