مومنت مومنت
انقلاب مُرد..... انقلابی دیگر باید
گاهی به دنبالِ «خاتمیِ شیّاد» افتادید و بی شرفهایی به نامِ «کانونِ وحدت» راهنمایِ راهتان شدند و «دیّوس فرزانه» را «امام خامنه ای» خطاب کردند (طبر زدی ها).... سپس «سبزِ کثیفِ بنی هاشمی» شدید و دیّوسهایی مانندِ «اصلاح طلبان» را که دستهایشان تا «کِتف» در خونِ مردم آغشته است و سفره هایشان با غارتِ ثروتهایِ ملّی رنگین است را «رهبرانِ خود» قرار دادید.... سپس «بنفش» شدید.... و پلّه به پلّه با دستهایِ خودتان؛ گورِ خودتان و آیندگانتان را کَندید.
دریاچهٔ آذربایجان و رودخانه ها و تالابها و مُردابها و جنگلها را به شوره زار و زمینهایِ سوخته تبدیل کردید. نگویید که شماها نبودید و کار کارِ رژیم بود؛ زیرا با «دروغ گفتن» نمیتوان «آینده ای پاک» ساخت. همهٔ شما در این ۴۳ سالِ اخیر به شیوه هایِ گوناگون به این رژیم کمک کردید. اکنون کفگیرتان به تَهِ دیگ خورده است و به فکرِ «انقلاب» افتاده اید. حتّی «بازاریانِ قُرمساق» نیز که همیشه در کنارِ رژیم و یارِ غارِ رژیم بوده اند نیز دیگر آینده ای برایِ خود نمی بینند و «انقلابی!!!» شده اند.
اکنون «نسلِ نو» به پا خاسته است و دیگر افکارِ متعفّنِ شماها را نمیخواهد. «نسلِ نو» میگوید: «یا در سرنگونیِ رژیمی که ساخته اید؛ با ما همراه شوید... و یا گُم شده و سدّ راهِ ما نباشید.»
اکنون یا با «نسلِ نو» تا به آخر بایستید... و یا «گُم شوید».