عباس میلانی در کتاب «معمای…
عباس میلانی در کتاب «معمای هویدا» یا ابوالهول ایرانی چنین روایتی از چگونگی مرگ هویدا را بازگو میکند. به نقل از این کتاب:
«به محض آنکه پای هویدا به حیاط رسید، یکی از کسانی که در پشت سرش میآمد هفت تیری به دست گرفت و گلوی هویدا را نشانه رفت و دو تیر خالی کرد (در ترجمه فارسی که در ایران به چاپ رسیده نام هادی غفاری حذف شدهاست). هویدا به زمین افتاد و خون از رگ گردنش فواره میزد… هویدا که میدانست زخمی مهلک برداشته به شخصی به نام «کریمی» که در صف همراهان خلخالی بود رو کرد و به تمنا خواست که جانش را بستاند. کریمی هم، ظاهراً از سر لطف، هفت تیر را به دست گرفت و تیر خلاصی بر جمجمهٔ هویدا زد[۳۲]
دکتر فرشته انشاء میگوید که خودش جسد را دیده و جای دو گلوله بر گردن و یکی بر شقیقه وجود داشتهاست. همچنین یکی از پزشکان قانونی به وی گفته که گلولهها از فاصله زیاد شلیک شده و در نتیجه این یک اعدام بودهاست.[۳۳] ظاهراً یک نوار که گفته میشده ویدیویی از این اعدام محرمانه است و به وسیله روزنامهنگاری که اکنون ساکن فرانسه است گرفته شدهاست و دکتر انشا تلاش فراوانی کرده تا نسخه ای از آن را خریداری کند اما موفق نشد