رفتن به محتوای اصلی

راه سوم حامد اسماعیلیان و پاسخی از مهرنوش موسوی و هوشنگ اسدی

راه سوم حامد اسماعیلیان و پاسخی از مهرنوش موسوی و هوشنگ اسدی
تهیه و تنظیم:
هوشنگ اسدی
‏   حامد اسماعیلیان, راهِ سوم
‏در یک سو جمهوری اسلامی قرار دارد. حکومتی که سابقه‌ی چهل و پنج سال آدمکشی و قتل و ترور و جنایت را یدک می‌کشد. حکومتی که بر زمین و دریا و در آسمان آدم می‌کشد و اِبایی از خونریزی و کشتار ندارد. در این سو آدمکش بزرگ علی خامنه‌ای را می‌بینیم که متوهمانه در هر گوشه‌ی خاورمیانه سرک می‌کشد و در سخنرانی در جمعِ بی‌حافظه‌گان و فراموش‌کاران و ندیمان، خود را مخیر می‌داند که درباره‌ی وارد کردن ایران به جنگ تصمیم‌گیرنده‌ی نهایی باشد. او‌ می‌گوید خودش به همراه کارشناسان تصمیم نهایی را خواهند گرفت. اگر منظورش از کارشناسان ولادیمیر پوتین و ژنرال‌های روسی نیست لابد مجسمه‌های بلاهتی را می‌گوید که یونیفورمِ لجنیِ سپاه را بر شکم‌های فربه خود راست و ریس می‌کنند و دست به دکمه منتظرند با ذکر کلمات مقدس‌شان در جایی بی‌گناهی را به قتل برسانند.
‏در آن سو دولت امروزِ اسراییل است. دولت بنیادگرایی که تمام معاهده‌های بین‌المللی را به هیچ می‌گیرد و در ازای هر عضوی که از تروریست‌های حماس یا حزب‌الله می‌کشد تعداد زیادی غیرنظامی را هم قربانی می‌کند. نه وقعی به قرارِ آتش‌بس می‌نهد و نه در واقعیت به دنبال نجات گروگان‌هاست. فقط می‌داند گسترش جنگ به کشورهای دیگر محبوبیت نیم‌بندش را در داخل افزون می‌کند و شانس باقی ماندن در قدرت را بالا می‌برد.
‏در این میانه ما کجا ایستاده‌ایم؟ آیا جایی به جز ایستادن در کنار مردم‌مان پیدا می‌شود؟ چرا همواره باید در انتخاب دوگانه‌ها دچار تردید شویم؟ بسیاری از ما از جمهوری اسلامی آسیب‌های جبران‌ناپذیر دیده‌ایم، عزیز از دست داده‌ایم، عمر و جوانی را از کف داده‌ایم، ناگزیر به ترکِ وطن و خانه شده‌ایم یا به سختی در ایران زندگی می‌کنیم اما لازم است بدانیم که مقصران این وضعیت هرگز مردم ایران نیستند. متهمان، حاکمان جمهوری اسلامی هستند. سخن گفتن از بمبارانِ زیرساخت‌ها و نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها نباید چنین آسان بشود. استیصال یا نفرت نباید متوجه مردمان ما بشود.
‏همواره راه سومی وجود دارد. می‌توان هم به جمهوری اسلامی نه گفت و هم به جنگ. می‌توان در صورت وقوع جنگی گسترده در کنار جمهوری اسلامی نایستاد و در سوی دیگر هم پشتیبان دولتی خارجی نبود که می‌خواهد به ایران حمله‌ی نظامی کند. حکومت جمهوری اسلامی پشتیبانی اکثریت ما را در صورت وقوع جنگ ندارد و حمایت از حمله‌ی نظامیِ دیگران به ایران هم قضاوت بی‌رحمانه‌ی تاریخ را به دنبال دارد.
‏راه سوم در به هم پیوستن ماست که می‌خواهیم به این کابوس پایان بدهیم. راه سوم در پیوند داخل و خارج از ایران است که می‌داند مردم ایران شایسته‌ی زندگی در صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز با دنیا هستند، شایسته‌ی زندگی در سایه‌ی دموکراسی، آزادی و‌ عدالت.
‏راهِ سوم از انقلاب می‌گذرد.  https://www.facebook.com/share/p/ZiZzQQ2PhGaoaC1u/
 
-----------------------------------------------------
مهرنوش موسوی 
حامد گیان اجازه میخواهم دو نکته را اینجا مطرح کنم. اول از همه باید بگویم چرا شما سوال را اینجوری جلو خودت گذاشتی که طرفدار کدام راهی؟
 چرا انقلاب و همبستگی مردم بر علیه دشمن مشترک که جمهوری اسلامی باشد در یک طرف ترازو در مقابل حمله اسراییل است؟
مگر ما اصلن اراده و کنترلی داریم که اسرائیل چه بکند یا نکند؟ راه ما فقط و تنها یک چیز است. نه دو چیز، نه سه چیز. ما فقط و تنها به سرنگونی جمهوری اسلامی فکر میکنیم. اگر سوالی این وسط مطرح باشد این است که این سرنگونی را در شرایط مختلف چگونه دنبال میکنیم. یعنی اگر اسرائیل یا هر دولت دیگری با تحریکات خامنه ای وارد ماجراجویی نظامی شد، ما چگونه سر نخ را ول نمی کنیم و در آن شرایط کجا می ایستیم و چگونه این امر مهم سرنگونی را دنبال میکنیم. جواب شما با تمام تفاصیلت روشن نیست. نماز جمعه این هفته فراخوان جنگ طلبانه خامنه ای به جهان بود. یعنی اسراییل بیا ما را بزن! اگر فردا یا پس فردا اسرائیل مراکز نظامی یا بیت رهبری را بزند، شما چه خواهید گفت؟ کنار تابلوی کسانی می ایستید که به اسم وطن پرستی از جمهوری اسلامی دفاع میکنند؟
 بطور قطع و تا جایی که شما را میشناسم جواب یک نه محکم است! آیا کار و زندگیمان را ول میکنیم برویم جبهه ضد جنگ علیه اسراییل درست کنیم؟ اینجا جواب من روشن است. میگویم نه! میگویم از بستر شرایطی که خارج اراده ماست فوری باید به کمک مردم ایران شتافت بریزند حکومت را خلع سلاح و جمع کنند. این تفاوت غزه و لبنان با ایران است. به اعتقاد من تنها راه ممانعت از گسترش جنگ این نیست شرایط نادیده گرفته شده و یا خودمان را بیندازیم به ریل های انحرافی، تنها راهش این است در بحرانی ترین شرایط جنگی هم فوری مردم از موقعیت استفاده خلع سلاحشان کنند، پایین بکشند، در تهران پرچم سفید بلند کنند و بگویند بس است. ما جمعشان کردیم. ما مردم ایران با هیچ کس دشمنی نداریم. ما همه کشورها را به رسمیت میشناسیم. اینجا ایران است و این پرچم را برای صلح بلند کرده ایم. در غزه همچون جنبشی بلند نشد. بر عکس حماس را با انتخابات مردم تحمیق شده سر کار آورده بودند. زدن غزه و جنایتی که نتانیاهو کرد از نظر من ممنوع است. جنایت است. حتی اگر مردم بلند نشدند نباید میکرد. 
من فقط میخواهم روی یک تفاوت مهم انگشت بگذارم و آن روحیه و اراده مردم ایران است که امید برقراری صلح در موازات سرنگونی است. آخرین نکته ام این است که این که مردم ما بلند شوند و با انقلاب نظام را بیندازند، اصلن آپشنی نیست که هیچگاه در قیاس با چیز دیگری مطرح بشود. تمام سوال در باره چگونگی انجام این مهم در شرایط مختلف است. یکی از این شرایط حمله نظامی است. در باره حمله نظامی هم به اعتقاد من نمیشود یک موضع ایدئولوژیکی کلی گرفت. انهم به خاطر ترس از به قول شما قضاوت بیرحمانه تاریخ! تاریخ اگر بخواهد قضاوت کند خواهد گفت جنگ طلب این ایستگاه خامنه ای و حکومتش بودند. نه مردم و نه اپوزیسیون. 
من از شما میپرسم وقتی متفقین بونکه هیتلر را زدند، بمب روی سرش ریختند، جنگ طلب این صحنه چه کسی بود؟ آیا تا الان شما در تاریخ خواندید که بگویند نیروهای متفقین جنگ طلب بودند؟ همه میگویند مسئولیت جنگ جهانی دوم گردن هیتلر و فاشیستهاست. آیا باید چپ آلمان تظاهرات علیه متفقین راه می انداخت چرا که با توپ و تانک و بمب بالاخره جنگ دوم را تمام کردند؟ چکار باید میکردند؟
 میدانید چقدر از مردم آلمان و لهستان و ایتالیا و….در قیام علیه هیتلر کشته شدند؟ من اکیدن مخالف حمله به ایران هستم، اما چرا باید مخالف نقطه زنی بیت رهبری هم باشم؟ حسن نصرالله را هم با خواهش و تمنا نکشت. بمب روی سرش انداختند. ایا باید به جای همراهی با خوشحالی مردم، مثل چپ های هپروت و حاشیه اطلاعیه ضد جنگ صادر میکردیم؟ کشتار مردم بی دفاع محکوم است. اما گرفتن تونل های حماس و سقط کردن فرماندهانش چرا بد است. یادتان نرود که یک دلیل کشتار مردم بیدفاع غزه علاوه بر جنایت پیشگی نتانیاهو استراتژی سپر انسانی خامنه ای در غزه است. زیر بیمارستان تونل زده اند تا مردم جلو باشند. همین کار را هم با ایران کرده اند. مطمین باشید. میخواهم بگویم جوابهای کلی و ایدیولوژیکی و همیشگی به درد ما نمیخورد. ما بدهکار هیشکی در تاریخ نیستیم. ۴۵ ساله علیه این حکومت هزینه دادیم. 
در ۲۰ سال اخیر سه تا قیام بزرگ و یک انقلاب داشتیم. اگر موفق شده بودیم در این اخرین اقدام، اصلن گزینه حمله نظامی مطرح هم نمیشد، چون جنگ طلب اصلی و جنایتکار جنگی را گرفته بودیم و الان محاکمه میکردیم. همین الان اگر اسراییل بدون آسیب به مردم خامنه ای را در نماز جمعه زده بود، ما اطلاعیه علیه اسراییل نمی دادیم. با مردم می رقصیدیم و شیرینی پخش میکردیم. ما چکار کنیم که دولتی که زده اسراییل است. ما که قدرت انتخاب نداشتیم و ما که سفارش نداده بودیم. کاش سوئد میزد! کاش لوکزامبورگ میزد تا تاریخ میز جنگ را با ما حساب نمیکرد.»
-------------------------------------------------------------
 
🔸هوشنگ اسدی 
✍️می توان با نیت پاک انسانی سخنانی گفت.  ادبیات رویاپردازنه کلاسیک برای بیدار نگه داشتن وجدان های باقی مانده زمانی کارکرد داشته است ، اما متاسفانه در شرایط پیچیده جهان معاصر نه تنها بکار نمی آید بلکه به بخشی از پروپاگاندای ضد خود تبدیل می شود . 
🔸قرار گرفتن عمده چپ سنتی ایران در کنار رژیم ، در بزنگاه های تاریخی در واقع ریشه در همین ساده لوحانه دیدن جهان بیرون است. 
🔸حامد گرامی ازت همیشه حمایت کردم و نقش شما را در جنبش براندازانه رژیم نکبت اسلامی مهم می دانم. آنچه شما اشاره می فرمایید صدای اعتراض به ماهیت جنگ است، نه راه حل سوم. 
🔸میتوانیم همدردی خود را با قربانیان جنگ از هر سو داشته باشیم ، اما واقعیت زمینی چیز دیگری است. تا زمانی شاخک های رژیم اسلامی در منطقه فعال هستند ، چه با وجود دولت «راست » نتانیاهو و چه بدون آن ، جنگ و نابودی اسراییل هدف خواهد بود.  دفاع اسراییل از بقای خود را باید با چشم باز دید،  و سپس در یافتن راه حل تامل کرد.
🔸  حزب‌الله ،حماس ،جمهوری اسلامی در عمل ثابت کرده اند که خواهان محو اسراییل هستند ، آنها را نمی توان با گفتار درمانی صلح خواهی به میز مذاکره کشاند. 
🔸راه حل سوم شما،  متاسفانه یک آرزوی زیباست ‌،  راه حل اول، دوم  و  سومی وجود ندارد ،  سرنگونی رژیم اسلامی تنها راه حل است و آنهم نه توسط اسراییل که چنین هدفی ندارد (قطعا آرزو می کنند )،   بلکه وظیفه مردم ایران است . 
زدن نیروهای نیابتی در واقع کوتاه سازی دست رژیم است که شاید مسیر صلح با سرنگونی خود رژیم امکانپذیر  گردد، به عبارتی شرایط جنگ کاهش می یابد اگر خیمه های قدرت نیابتی رژیم تضعیف گردند .
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

هوشنگ اسدی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

تله موش فقیه

حامد اسماعیلیون میتونه با یک ترفند هوشیارانه حکومت فقاهتی خامنی ای را خودش تنها به چالش بکشه و در تله بیاندازد.
۱- برای این طرح میتواند از ایرانیان طرفدارش بخواهد که به عضویت سازمان او در آمده و او را همراهی کنند. تعداد میلیون ها ایرانی به او خواهند پیوست.
۲- کاندید ریاست جمهوری بشود و این را مکتوب به سازمان ملل و سازمان های حقوق بشر اعلام کند.
۳- شرط ریاست جمهوری را "برچیدن ولایت فقیه" اعلام کند. یعنی اگر رای گرفته رییس جمهور شد اولین کار این است که با برچیدن "ولایی حکومت" ایران را مثل فرانسه یک جمهوری سکولار اعلام کند.
۴- که رد صلاحیت خواهد شد. موضوعیت رد صلاحیت را به دادگاه لاهه و سازمان ملل گزارش کند.
- این شکایت به پشتوانه ی ایرانیانی که عضو سازمان هستند امکان پذیر است.
۵- تاسیس سازمانی برای رسیدن به این امر مثل "ANC" آفریقای جنوبی.
- آیا کسی ایمیل حامد اسماعیلیون را دارد ؟ همین متن را به او ایمیل کند شاید پذیرفت؟

--------------------------------
جناب ادمین سایت ایران گلوبال - این پیام ترجیحا به خود حامد اسماعیلیون است اگر ایمیل او ر دارید لطفآ این پیام را به او داده و اینجا منتشر نفرمایید. اما اگر ایمیل او را ندارید اشکالی ندارد منتشر کنید.

د., 07.10.2024 - 00:30 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید