رفتن به محتوای اصلی

سیمرغِ باغِ صبح اند
29.08.2012 - 08:38

 

سیمرغِ باغِ صبح اند

 

سیمرغِ باغِ صبح اند

این روشن آشنایان

دام از چه می نهی گول؟

بر راه وُ رسمِ توفان

کُشتی تو روشنی را!؟

خورشید کی بمیرد

هر ذره اش طلوعی

در ذاتِ پیکرِ داد

مستانِ صبحِ ساغر

هستند وُ میگساران

آتشگه اند وُ تابان

بالنده در کران ها

نازم به مطربِ ماه

کین گونه می خرامد

بُستانِ بوسه رقصان

فانوسِ لاله در راه

ظلمت چه چاره سازد؟

با روشنانِ دستان

انشای شعله بر شب

با خطِ خون نوشتند:

گر تو طلسم وُ سنگی

بشکسته باد بنیاد

مشاطه گانِ زشتید

از روشنی گریزان

گیرم تنیده باشید

بر راهِ خانه مان تار

از هم گسسته بادا

این تار وُ پودِ لرزان

آن دوزخی که خوانید

آغازتان وُ پایان

 

2012 / 8 / 29

http://rezabishetab.blogfa.com‍

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.