رفتن به محتوای اصلی

فرصت برای نجات جان یکایک افرادی که در اردوگاه اشرف گرفتار آمده اند
20.12.2011 - 14:12

 تورج

متاسفم که فرصت برای نجات جان یکایک افرادی که در خاک عراق و در اردوگاه موسوم به اشرف بدست سازمان مجاهدین خلق بنام مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و ارتجاع و استبداد , بدست رهبران نالایق و متواری این فرقه و سازمان به گروگان گرفته شده اند , بسیار کم است!در وحله اول آرزو میکنم که رژیم جنایتکار و آدمکش و دست نشانده آمریکا در عراق , از هرگونه حمله و تهاجم به این فرزندان مردم گرفتار ایران خودداری نمایند. در وحله دوم بنظر من که متفاوت با خواست این فرقه و سازمان میاندیشم , دفاع از جان یکایک این انسانهای شریف و مبارز در توافق و استمرار ماندگاری و اقامت در آن خاک نا امن و پر آشوب که هر روزه دهها بمب و همچنین دهها انسان بیگناه بدست کشتارگران مسلمان و همفکران ایدئولوژیک همین فرقه صورت میگیرد نمیباشد , بلکه برعکس , تنها امنیت جانی یکایک آنها در پرتو اخراج و انتقال یکایک آنها به یک و چند کشور امن اروپایی میباشد و بس!اگر آنجا امنیت میداشت که رهبرانشان بهمراه صدها نفر از نزدیکانشان یاران صدیق و خام فکر و دل خود را ترک نمیکردند و به کشورهای غربی برای حفظ جانشان بگریزند!!بنا بر این براحتی میتوان فهمید که در آنجا هیچگونه امنیت برای ماندگاری , حال چه رسد به مبارزه با آن رژیم آنهم با دستان خالی با رژیم جمهوری دزد و آدمکش اسلامی , برای شما ساکنین شهر شرف وجود ندارد و نخواهد داشت!به عقیده من بایستی رهبران متواری و نادرست و غیر صادق و خائن این سازمان باید شکست مبارزه و استراتژی خود را در این مبارزه نابرابر با این رژیم جمهوری اسلامی را باید با استناد به فاکتها و تئوریهای سیاسی خود را بپذیرد!باید پذیرفت که در هر مبارزه ایی هرچند روشن و امیدوار کننده , شکستی هم وجود دارد! اعتراف به شکست میتواند راهگشای کسب تجربه و مبارزه جدیدتری با دشمن و برای پیروزی محسوب گردد!بنظر من قصور در انتقال و جابجایی افراد گرفتار این سازمان را , گذشته از علت خارجی و ماهیت رژیم جنایتکار دولت عراق که تحت مسئول رژیم جمهوری اسلامی میباشد را , من خود رهبران این سازمان پر افتخار مجاهدین خلق میدانم!چرا طی این سالهای متمادی که دولت عراق بارها برای تخلیه خاک خود که به شما هشدار داده بود اقدام ننمودید؟ چرا تا بحال به انحاء مختلف با سرکوب بسیاری از منتقدین درون تشکیلاتی خودتان برای خروج از روابط تان , برای مانع گردیدن از خروج آنها متوسل به سرکوب گردیدید؟ چرا تا بحال از مقامات جهانی بطور جدی برای انتقال خود از خاک اشرف استمداد طلب نکردید؟ چرا پس از تهاجم نظامی اول دولت مالکی جنایتکار به یاران اسیر و گرفتار و بی دفاع خود , که تازی وار با قشون مسلمان خود به شما حمله بردند و چندین نفر از یاران بیدفاعتان را ناجوانمردانه کشتند , اقدامی برای خروج نکردید و فقط اقدام به مظلوم نمایی و استمداد به حمایت و پشتیبانی برای امنیت محیط نا امن آنجا کردید؟ چرا در تهاجم دوم مغول وار دولت مالکی جنایتکار به فرزندان مردم و یاران بیدفاع خود , که 36 کشته و بیش از 500 نفر مجروح بجا گذاشتید , کما فی السابق دست به مظلوم نمایی و استمداد کمک و پشتیبانی برای ماندگاری و اقامت در آن خاک نا امن نمودید , که متاسفانه در حال حاضر هم با وجود 11 روز به پایان ضرب العجل برای تخلیه آن خاک و محل گرفتار , شما همچنان در آنجا هستید و بهانه ایی برای تهاجم این وحوش مسلمان تازی هم فکر و هم ایدئولوژی خود , به خود میکنید؟؟ در این فرصت کوتاه باقیمانده شما رهبران متواری مجاهدین و دیگر رهبران و گردانندگان گرفتار خاک عراق و متواری چه انتظار معجزه ایی را از این دولت آدمکش و مردم آزادیخواه و متواری ایرانی و پراکنده در سطح دنیا و مجامع بین المللی دارید؟ بنظر من در نهایت و در بهترین شکل ممکن آن , ممکن است چند ماهی برای تخلیه خاک عراق و با دخالت دیگر کشورهای غربی و جهانی اخراج شما را بتعویق بیاندازند!من بر این باور هستم که شما هم با خرید وقت مانند جمهوری کثیف و دزد و آدمکش اسلامی که برای پیشبرد سیاستهای اتمی و مخفی خود و با بازی دادن جهان وقت میخرد , شما هم با اتخاذ همین سیاست در خاک عراق زمان برای ماندگاری خود میخرید که چه بسا سنگی به دری بخورد و راهی از درون و برون جامعه گرفتارمان گشوده شود , و شما هم از آنجا سینه خیز به داخل خود را وارد کنید!!!من شک نداشته و ندارم که شما و جریانتن کوچکترین جایگاه و پایگاه و اعتباری در داخل مردم ایران نداشته و ندارید! من تنها از خروج یکایک آن بچه های گرفتار از خاک عراق حمایت میکنم. تردید ندارم که خروج تمامی این بچه ها از آن کشور به کشورهای آزاد غربی , یعنی انهدام تشکیلات و آن سازمان پر افتخار مجاهدین خلق شما , که خودتان بدرستی این مهم را درک کرده و میکنید!انتقال و خروج این افراد به کشورهای آزاد موجب آزادی انتخاب و اندیشیدن آنها بدور از هرگونه اجبار و تعصبی در خلوت و این دنیای آزاد میباشد. اکثریت آنها بلافاصله از این سازمان جدا میگردند!!بسیاری از آنها بدنبال زندگی خود خواهند رفت! شما بنام مبارزه زندگی و حتی خانواده و پدر و مادر و فرزندان آنها را از این بچه ها جدا نمودید! آیا این در قاموس فرهنگ و تربیت اسلامی و انقلابی و ناب محمدی شما جنایت نیست؟! اگر نامش جنایت نیست, پس چه چیزیست!بیساری از این بچه ها اگر پایشان به خارج و این کشورهای آزاد غربی باز گردد , تردید نداشته و ندارم که تعداد زیادی از آنها نتنها تجربیات مبارزاتی و اسارت خود را در نزد شما برای دیگران فاش میسازند , بلکه تعدادی از آنها خاطرات خود را بطور مکتوب مینویسند و آنرا به مردم و تاریخ آیندگان ما تقدیم و اهداء خواهند نمود , و بیشک آنها از من نوعی شهامت بیشتری از خود در مبارزه و ایستادگی در مقابل شما نشان خواهند داد!!با سپاس / تورج

 

ساشا

ابعاد گسترده مساله خروج مجاهدین از عراق و سدها و مانع ها :...........باید گفت که رژیم مالکی که به قول اقای تورج "تازی "وار و "مسلمان" به "اشرف "حمله کرده ه اند قبل از انکه رفیق رژیم باشد دست نشانده همان بقول خودتان دولت آمریکا میباشد. پس مساله نژآدی نیست و بجای مغول هم میتوان حمله نادری شاه نادر را به هند یادآور ی کرد که مطمئنا هندی ها آنرا نیز با همان حمله "تازی ها " مقایسه میکنند. اما این حضرات مجاهد خود هم مسلمان میباشند و هم طرفدار محمد "تازی "بقول شما میباشند وبر حسب مکتب همان "امام حسین " بقول شما "تازی "رفتار کرده و میخواهند در راه عقیده البته بخوانید رهبر خود "شهید "شوند ! البته رهبران نه ! رهبرانشان در کشورهای اروپایی جا خشک کرده اند و مطمئنا مسعود رجوی هم در یک جای ا من میباشد فقط قربانیان را به میدان جنگی که خود مهیا کننده اش میباشند میفرستند چرا که سازما ن مجاهدین مدتهاست که همیشه در اطلاعیه هایش سخن از "فاجعه انسانی "میکند چرا که چون بخوبی میداند که در جهت جنگ "حسینی " است با این تفاوت که حد اقل خود حسین در صحنه کربلا به عنوان رهبر هم حضور داشت و هم کشته شد ولی مسعود رجوی و مریم رجوی جای امن را برای خود برگزیده اند و دیگران را به جلو میفرستند ودر این رابطه نیز سازمان مجاهدین اطلاعیه میدهد و فریاد "جنگ صد برابر "میکشد و مریم رجوی به جهان مرتبا این تهدید را میفرستد که یا خواسته های ما را قبول کنید که البته رئیس سازمان ملل و نماینده سازمان ملل در عراق این خواسته های مسعود رجوی را "غیر واقعی "خوانده است ، یا هر گونه جابجایی "اعلام جنگ " است . واقعیت ا ین است که سه جریان اجازه کار را نمیدهند . در راس آن ها رهبری مجاهدین ا ست که با خواسته های غیر واقعی خود مانند "بدست گرفتن امنیت وحفاظت توسط امریکایی ها، کلاه آبی های ساازمان ملل و شرکتهای امنیتی آمریکایی " عملا سه خواسته ای را مطرح میکند که رژیم عراق زیر با ر آن نخواهد رفت چرا که میخواهد ژست "حاکمیت ملی "بگیرد هرچند نوکری امریکا را میکند و کدام "حاکمیت ملی "؟ و قرار دادهای میلیاردی یک طرفه با شرکتهای آمریکایی برای غارت نفت عراق میبندد. دومین جریان ، رژیم است که میخواهد این ها را سرکوب کند و فشار به رژیم عراق میاورد . البته رژیم عراق بخاطر وعده های بین المللی و وجه بین المللی و نظارت بین المللی خواستار یک درگیری خونین نیست ، ولی رژیم ایران چرا و سومین جریان نیز ادعاهای دروغین سران اروپایی و آمریکایی میباشد که از یک طرف سران این گروه را در نزد خود راه داده و پناه دا ده اند ولی از طرف دیگر پذیرش افراد عادی واعضای عادی مجاهدین را "خطرناک "میدانند. مثلا روزنامه بیست دقیقه سوئیس جنجال به پا کرده است که سوئیس میخواهد "کمونیستهای جنگجو "را بپذیرد و دولت سوئیس که به گفته این روزنامه "تحت فشار "امریکامیخواهد چند نفر از این ا فراد را بپذیرد پرونده یازده تن از افراد مجاهد مستقر در عراق را برای پناهندگی در سوئیس رد کرده است به بهانه "خطرناک "بودن ویا کشورهایی مانند آلمان و هلند و بعضی دیگر کشورهای اروپایی زیر بار پذیرش این افراد نمیروند حتی کسانی که قبلا حتی در این کشورها اقامت داشته اند . مثلا در آلمان گفته میشود که افراد خارجی که در "اردوگاههای آموزشی نظامی "شرکت داشته اند حق اقامت ندارند وبه این بهانه از پذیرش افراد مجاهد خود داری میکنند. خود آمریکا هم که بقول خود مجاهدین مسئولیت دارند ابدا و اصلا به روی خودنمیاورند که حرف پذیرش این افراد ر ا بزنند. پس باید گفت رژیم مالکی هشت سال به این افراد و دیگر طرفداران حقوق بشر زمان داده بوده است که از عراق خارج بشوند و این حرف را هم بتازگی نمیزند سالهاست که این کار را میکند و البته از نظر قوانین بین ا لمللی هم کسی خواسته رژیم عراق را زیر علامت سوال نمیبرد چرا که مطابقت با قوانین بین المللی دارد که اگر کشوری منافعش در خطر باشد حتی حق پس گرفتن پناهندگی افراد را دارد. مثلا در آلمان طبق دو اصل میتوان پناهندگی را حتی پس گرفت . اول اینکه شخص دروغ گفته باشد دوم اینکه بر ضد منافع آلمان اقدام کرده باشد ویا حتی اگر تابعیت المانی هم یک خارجی گرفته باشد دولت آ لمان میتواند این حق تابعیت را پس بگیرد اگر شخصی علیه منافع آلمان اقدام کرده باشد. حال رژیم عراق افراد مجاهد را به عنوان پناهنده به رسمیت نمیشناسد ودر واقع اگر هم مجاهدین چیزی به امضا رسانده اند با همان پنتاگونیها این کار را کرده اند و با امریکاییها ونه با دولت عراق ودر زمان صدام هم هیچگونه تقاضای پناهندگی نداشته ونکرده اند وهیچ پرونده ای هم در انجا یافت نمیشود که انها در زمان صدام به عنوان پناهنده اقامت داشته اند. حق جابجایی نیز حد اقل تا زمانی که شخص پناهندگی اش -توجه داشته باشید ما راجع به پناهندگی فردی و نه سازمانی و جمعی که در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست سخن میگوییم - به رسمیت نیافته است حد اقل در آلمان حق ترک محدوده ای که منطقه ای است که در آن زندگی میکند ندارد. حق کجا اقامت کند نیز به دست دولت های حاکم است تا زمانی که پناهدنگی اش قبول شود وبعد میتواند بر اساس قوانین کنوانسیون ژنو همه جا تردد کند ویا اقامت گزیند. ومجاهدین هم خود را پناهنده میدانند که هیچ سندیتی برای ان وجود ندارد و هم میخواهند که بطور دستجمعی پناهندگی بگیرند که این هم در هیچ کجای دنیا رسمیت و نرم وعرف نیست . بحث این نیست که رژیم عراق ضد مردمی است یا مردمی بحث خواسته های سران مجاهدین است که در هیچ شکل بین المللی ان نیز به رسمیت شناخته نمیشود و همچنین عدم پذیرش کشورهای اروپایی که بدروغ خود را طرفدار حقوق بشر و حقوق ا فراد "اشرف "معرفی میکنند ولی به پای عمل حاضر به پذیرش این افراد نیستند هرچند که راس انها را پذیرفته اند. رهبران مجاهدین نگران محاکمه افرادی هستند که در جنایت وترور دست داشته اند این هم نه در ایران بلکه در عراق واز شکایت دستگاه قضایی عراق نگران میباشند چرا که سازمان مجاهدین شریک فعال وا ستراتژیک صدام بوده اند و در جنایاتی دست داشته اند واز محاکمه افراد از جمله سران جنایتکار خود وحشت دارند که البته به گفته بعضی از گزارشها سازمان مجاهدین این افراد مانند کلاهی و کشمیری را و کسانی که در سرکوبها در عراق شرکت داشته اند را با کمک سیا و شرکتهای امنیتی امریکایی اخیرا از عراق خارج کرده اند . بهر روی مجاهدین از نظر حقوقی وسیاسی در عراق مرتکب جنایت در زمان صدام از نظر دولت عراق شده اند و حق خود میداند که به محاکمه انها را بکشاند و سران مجاهدین نیز میخواهند برای اعمال جنایتکارانه خود در همکاری با صدام در سرکوب مردم عراق مورد عقوبت حقوقی قرا رنگیرند . این ها همه نکات ریزی است که نادیده گرفته میشود و به صرف اینکه مجاهدین ضد رژیم میباشند پس با ید از انها حمایت کرد کور کورانه بیان میشوددرحالیکه سازمان مجاهدین هم دارای گذشته جنایت کارانه ای هم از نظر حقوقی وهم از نظر سیاسی در عراق صدامی است چرا باید ا ز این حقوق ویژه برخوردار باشند که بخاطر جنایاتی که در زمان صدام حسین برای صدام حسین مرتکب شد اند مورد محاکمه قرا ر نگیرند ؟چرا باید جنایت سرکوب علیه مردم عراق بهایی برای کسانی از مجاهدین که در ان دست داشته اند عقوبتی نداشته باشد؟البته میتوان گفت که این یک محاکمه عادی وبی طرفانه نخواهد بود و چون یک امر بین المللی است باید در یک دا دگاه با نظارت بین المللی انجام گیرد فقط میماند که این دادگاهای بین المللی مثلا مانند دادگاه لاهه واقعا بی طرف میباشند زمانی که هرگز مثلا کسانی مانند جایتکارانی مانند بوش ویا اوباما را به محاکمه نمیکشد که بارها جنایت علیه بشریت را در کشور همین عراق انجام داده اند ا زجنگ غیر قانونی تا جنایات بکار گرفتن بمب فسفری در فلوچه تا کشتن افراد وانسانهای بی گناه ویا ابزاری است در دست این ها وبا توجه به جو ی که اکنون در رابطه با رژیم ایران وجود دارد مطمئنا چنین دادگاههایی نیز بی طرف نخواهد بود. بهر روی من نیز نمیگویم که آنها حتما باید بدست رژیم مالکی وابسته محاکمه شوند ولی خواستم که ابعاد مختلف این قضیه را تا حدی باز کرده باشم به عنوان یک امر حقوقی وسیاسی و نشان دهم که واقعیات ابعاد دیگری هم دارد و صر ف انچه که رهبران مجاهدین با مظلوم نمایی میخواهند در تبلیغات خود به مردم جهان حقنه کنند نیست بلکه سران مجاهدین اولین مسئولیت را در وضع بوجود آمده دارند چرا که هرگز طی هشت ساله گذشته کوشش نکرده اند که این افراد را علی رغم هشدارهای مالکی ودرگیریها خارج کنند برعکس آنها خواستار ماندن در عراق در چهارچوب استراتزِی هماهنگی که با سیاستهای بوش و نئو.کانها برای یک جنگ احتمالی علیه ایران را دارند برای خود حساب استراتزیک باز کرده ومیکنند وا صرار ماندن در عراق از این استراتژی بیرون آمده است که عملا سیاست شکست خورده ای از کار در آمد ه است ولی هنوز هم که هنوز است چنین افتضاح استراتزیک رهبران مجاهدین دنبال میکنند و هنوز به قول آقای تورج بدنبال خرید زمان میباشند ود راین راه نیز جان افرادشان نیز برایشان بی ارزش است بلکه ابزاری استفاده میشود وبا شعار وحماسه خوانی آنها را به کشتارگاهی میفرستند که برای انها سود سیاسی داشته باشد چرا که زنده ماندن این افراد و سالم رسیدنشان به یک کشور ثالث در جهت خواسته های رهبران مجاهدین نیست بلکه برعکس چرا که اگر این افراد به یک کشور ثالث سالم برسند بسیاریشان شاید راز های مگوی زیادی مانند دیگر جدا شدگان مجاهدین از درون مجاهدین برای گفتن دا رند که هرگز درجهت خواسته های رهبران مجاهدین نیست وتنها دردسر ساز ورسواییهای بیشتری را برای رهبران مجاهدین در بردارد. برای همین نیز رهبرا ن مجاهدین آنها را ترجیحا به سلاخ خانه مالکی میفرستند که حد اقل از خون ریخته شده انها بار سیاسی مظلوم نمایی برای خود ببندند و جهان را مسئول مرگ انها معرفی کنند و رژیم را ولی دستهای خونین خود را پنهان دارند. به امید این که علی رغم این مسائل توطئه های رهبری مجاهدین ، رژیم ایران و مالکی و همچنین پاسیو برخورد کردن و چند رویی دولت های اروپایی و آمریکا در برخورد با این مساله ، روزنه ای برای خرو ج غیر خونین این افراد از عراق فراهم شود دسامبر دوهزار ویازده ،

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس
ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.