روحانیت شیعه تا پیش از انقلاب، روزی خود را از شادی و عزای مردم و نیز از قبل  جهل و خرافات اقشار عقب مانده و پر شدن گاوصندوق های دکان هائی بنام امام زاده، تامین می کرد.

علاوه برآن، در یک قرن گذشته روحانیت و بازار پیوند تنگاتنگی داشته اند و بقول  مرتضی مطهری بازاريان جيره‌ی روحانيت را می پراختند و حتی در تعيين مضمون درس‌های حوزه دخالت می‌کردند.

با قدرت گیری روحانیت شیعه روحانیون می بایستی از خجالت تاریخی و سیاسی بازاریان در می امدند و از همینرو پاشنه اقتصاد کشور به دلال ها انتقال یافت و نظام بر دو ستون بازار و روحانیت چرخید و بخش صنعت به طاق نسیان سپرده شد.

علت گرانی، بیکاری و فقر در جامعه ریشه در ناتوانی بخش تولید و ساختار سیاسی و جهت گیری های اقتصادی 33 ساله پان اسلامیست ها دارد . سیاست دلال منشانه واردات بی رویه به ورشکستگی تولید ملی و کاهش درآمد بخش بزرگی از جامعه و فقر عمومی انجامیده است.

شاهرگهای اقتصاد و تجارت کشور در انحصار رژیم اسلامی و شبکه های مافیائی روحانیت شیعه قرار دارد و سرچشمه اصلی گرانی، بیکاری، فقر، فحشاء، فساد نظام جمهوری اسلامی و اقتصاد و فرهنگ کارگریز اسلامی است.

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات دولت جمهوری اسلامی ایران روز یکشنبه گفت: «دشمن نقشه دارد همه مشکلات از قبيل گرانی و معضلات جزیی را به گردن رهبر انقلاب بیاندازد و آنها به دنبال تقدس‌زدایی از رهبر جمهوری اسلامی هستند.

آقای مصلحی فراموش کرده اند که ولی فقیه تیرک خیمه رژیم دینی ست و خیر و شر نظام و دستگاههای قوای سه گانه مقننه، قضائیه و مجریه بحساب ولی فقیه نوشته می شوند. در اصل 57 قانون اساسی ارتجاعی و تبعیض آمیز در باره ولایت مطلقه امر آمده است: «قوای حاكم در جمهوری اسلامی ایران عبارت اند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه كه زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می گردند. این قوا مستقل از یكدیگرند.

اشراف ولی فقیه بر امور "امت اسلام"  شامل گرانی، بیکاری، زندان، شکنجه، تجاوز و جنایت علیه بشریت هم می گردد و کل نظام و بویژه سیدعلی بایستی در برابر شکم های گرسنه جوابگو باشند.

جمهوری اسلامی همانگونه که از نامش پیداست دقدقه اش اسلام و اسلامگرایان است و نه ملت ایران که از هر دو بیزارند.

به گواه 33 سال تجربه بیدادگری اسلامگرایان در ایران؛ جمهوری اسلامی ظرفیت سازماندهی خردمندانه اقصاد کشور را ندارد و حل معضلات جامعه در چارچوب نظام اسلامی ناممکن است. گرانی، فقر، تبعیض و بیداد نتایج طبیعی حکومت اسلامی است.

برای خاتمه دادن به اسارت ایران و ایرانیت، برای نقطه پایان گذاشتن بر فقر و گرسنگی و تحقیر انسان و انسانیت بایستی کاری کرد کارستان!

ملت ایران از فقر ، گرانی و بیداد اسلامگرایان بجان آمده اند و چشم انداز انفجارهای خودبخودی توده ای در آینده ای نزدیک نامحتمل به نظر نمی رسد.

رژیم را باید ساقط کرد، ملاها را به حوزه ها فرستاد و برای اینکار آدرس شناخته شده برای کسب داد، نان، آزادی و معیشیت شایسته ملت ایران، خیابانها ، جنبش خیابانی و اعتصاب ملی است.

فتیله جنبش خیابانی و اعتصابات ملی دیر یا زود  روشن خواهد شد و به نظر می رسد که گرانی افسارگسیخته، راه جنبش های اجتماعی کارگران، زنان و دانشجویان را برای خیز دوباره فرش می کند.