نامه پرویز پرستوئی در ظاهر دولت حسن روحانی (ویترین حکومت اسلامی) را مورد پرسش قرار داده، دولتی که در نظام حاکم تنها نقش عامل اجرائی (تدارکاتچی) دارد. تمرکز بر نقد دولت در حکومت اسلامی، به معنای صحه گذاشتن بر اصل نظام و “مبارزه مدنی” در چارچوب نظام مدنیت ستیز است. مبارزه مطالباتی توسط نهادهای اجتماعی، فرهنگی، هنری، زیست محیطی، زنان و .. قابل درک است، اما توجیه و تحریف ماهیت نظام و آدرس اشتباه در باره ریشه های فجایع چهار دهه گذشته را نمی توان بی پاسخ گذاشت. آقای پرویز پرستوئی با نامه خود به حسن روحانی، ریشه تمام فجایع کشور و جامعه که معلول سیستم و کل نظام می باشد را پنهان کرده است. انسان می تواند با سکوت خود شرافت و حرمت خود را هنگام سلطه جنایتکاران پاس دارد و با خاک پاشیدن در چشم های مردم، در روند شناخت همگانی از دشمن ایران و ایرانیان، سنگ اندازی نکند.
عجزنامه حامی حسن روحانی، نمونه ای از سرخوردگی بادمجان دورقاب چینانی می باشد که با شرکت در سیرک انتخابات حکومتی، سند تداوم سرکوب، کشتار، غارت و جنایات حکومت اسلامی در ایران را امضاء کردند. اینها ترمزهای خیزش شهروندی، سرنگونی حکومت اسلامی و انقلاب سوم در ایران هستند.
************
پرویز پرستویی خطاب به روحانی: فقر و بیکاری بیداد میکند
پارسینه: رویز پرستویی (بازیگر سینما و تلویزیون) به حسن روحانی در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری‌اش نامه نوشت که در زیر می‌خوانید
جناب آقای رئیس جمهور
دیگه ماه های آخر ریاست شماست
در این حدود ۸ سال هرچه کردید و نکردید برهمه ملت ایران روشن و شفاف است.
اما با قاطعیت میتوانم بگویم که دو کار را نکردید.
یک:برای مردم فقیر و نیازمند در حاشیه شهرهای تهران و استان هاو کشورمان هیچ کاری نکردید.
این را با سند و استدلال می‌گویم، در این یکساله شیوع کرونا که همیشه در هیئت دولت با فاصله و رعایت پروتکل ها می نشینید و برنامه های آنلاین می گذارید ،بنده و گروهمان ، قهرمانان یا بهتر بگویم پهلوانان کشور و جهان با کمک های مردمی سفرهای دوره ای گذاشته ایم .
برای توزیع ارزاق،ساختن درمانگاه ،ساختن خانه برای کپرنشینان،ساختن مدرسه ،پروتز برای دست های قطع شده توسط گاندوها…
ازخراسان جنوبی و شمالی و سیستان و بلوچستان واستان گلستان و مازندران و گیلان و کردستان و خوزستان و دزفول آذربایجان و میشه گفت کل کشور را دور زدیم و میزنیم.
آنچه مشاهده کردیم، فقر مطلق ،بی خانمانی و بیکاری ،بی آبی ،بی هویتی (فاقدشناسنامه،کارت ملی،یارانه)نداشتن مسکن،درمانگاه ،مدرسه وتغذیه بیداد میکند.
برای اثبات این حرفها در این روزهای آخر ریاستتان یک سفر همراه ما میهمان باشید ،با لباس شخصی ،شک ندارم که اصلا شمارا نمی شناسند ،چرا؟چون برق ندارند که تلویزیون داشته باشند.بیایید و از نزدیک ببینید که چه کارهایی میتوانستید بکنید و نکردید ویا بگوشتان نرسیده…
دو: در این دو دوره یک بار سراغ هنرمندان که اکثرا نقش مهمی در انتخاب شما داشتند را نگرفتید.
و در این سال‌ها بخاطر حمایت ازشما مدام مورد شماتت قرارگرفتند!
یکسال است سینما ها و تئاتر ها بخاطر کرونای لعنتی تعطیل است.
آیا میدانید که اهالی هنرمندان نجیب این کشور چگونه روزگار می گذرانند؟بعید میدانم.
هنرمندان کسانی نیستند که برای نیازشان بتوانند دست به طرف کسی دراز کنند.
من خوب میدانم که اکثر هنرمندان تئاتر و سینما روزگار تلخ و سختی را می گذرانند،اکثرا فاقد مسکن هستند و لنگ اجاره خانه و سفره های خالی و صورت خود را با سیلی سرخ نگه می‌دارند، که البته اینروزها با سیلی هم نمی‌شود صورت را سرخ نگه داشت !چرا؟چون خونی زیر پوست نیست که سرخ شود
بیایید یک سفر دوره ای در این روزهای آخر که مسئولیت دارید باهم به جاهایی که عرض کردم داشته باشیم .
بیایید سری به اهالی فرهنگ و هنر بزنید دیگر این فرصت پیش نخواهد آمد .
اینها که گفتم از درد بود و اطلاع رسانی میدانم که نمی‌دانید
ویا نشنیده اید .بیایید ببینید که چقدر مردم خوب و شریف و دوست داشتنی داریم .
بیایید با رعایت پروتکل ها
بیایید و نگران نباشید ،شما را نمی شناسند.
پرویز پرستوئی
۲۳ دی ۱۳۹۹
https://www.parsine.com/fa/news/681034/%D9%
**********
خطاهای آقای پرویز پرستوئی کدامند؟
1-این نظریه نادرست را رواج می دهد که گوئی در چارچوب حکومت اسلامی، دولتی قادر است کاری برای مردم انجام دهد. سطح نازل فهم ایدئولوژیک، سیاسی و فرهنگی از ماهیت حکومت اسلامی، آقای پرویز پرستوئی را دچار توهم بیخبری بالائی ها از وضعیت پائینی ها کرده است:
“بنده و گروهمان ، قهرمانان یا بهتر بگویم پهلوانان کشور و جهان با کمک های مردمی سفرهای دوره ای گذاشته ایم .
برای توزیع ارزاق،ساختن درمانگاه ،ساختن خانه برای کپرنشینان،ساختن مدرسه ،پروتز برای دست های قطع شده توسط گاندوها….برای اثبات این حرفها در این روزهای آخر ریاستتان یک سفر همراه ما میهمان باشید.”
آقای پرستوئی خبر از افتادن قطره آب روی کوه آتشفشان گزارش داده است. ما می دانیم که به درازای عمر حکومت اسلامی، تشکل های مردم نهاد در کف خیابان برای همیاری شکل گرفته اند و کمک های قطره چکانی انجام گرفته است. پرسش این است که مگر سران حکومت اسلامی نمی دانند کف جامعه چه می گذرد؟ مگر جاسوس و خبرچین، کارشناس و خبره کم دارند کم دارند تا لحظه به لحظه روانشناسی مردم را رصد کنند؟
جناب پرستوئی کی می خواهد بفهمد (یا دست از فریبکاری بردارد) که مشکل بیخبری سران حکومت نیست و حکومت اسلامی پتاسیل، فرهنگ، سیاست و ایدئولوژی سازندگی در ایران را ندارد.
2- بیش از چهل سال از حکومت اسلامی گذشت و جهانیان نسبت به ماهیت ویرانگر نظام آگاه هستند، اما سینماگر شناخته شده از نادانی، بی مسئولیتی و تحریف واقعیات دست بر نمی دارد. آقای پرستوئی به این توهم دامن می زند که گویا دولت روحانی جدا از شبکه های مافیائی حکومتی هستند و نقش حسن روحانی فراتر از یکی از عاملین اجرائی (تدارکاتتچیان) شبکه مافیائی روحانیت شیعه در ایران می باشد.
3-در بخش دوم نامه آقای پرویز پرستوئی به نقش خیانت برخی از هنرمندان، بی مهری دولت و شماتت مردم اشاره کرده و اظهار داشته:
“در این دو دوره یک بار سراغ هنرمندان که اکثرا نقش مهمی در انتخاب شما داشتند را نگرفتید. و در این سال‌ها بخاطر حمایت ازشما مدام مورد شماتت قرارگرفتند!”
این نوشته سند حمایت از پلیدترین رژیم های عصر ما و شبکه های ترور، غارت و جنایت می باشد. این سند جایگاه دوستان مردم و دوستان نظام را ثبت کرده و احیانن ناظر بر چانه زنی برای کسب صدقه در دور آتی سیرک انتصابات در حکومت اسلامی است.
جامعه ایرانی نقش مدافعان حکومت اسلامی را فراموش نمی کند و آینده ای فراتر از شماتت در انتظار آنها می باشد!
4-حکومت اسلامی محکوم به سرنگونی است! جامعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، آینده سازان سرنگونخواه، لائیک، دمکرات و سوسیال را در دل خود پرورش داده و آینده با آنها و ملت ایران است. آیندگان از حکومت اسلامی و حامیانش به زشتی یاد خواهند کرد.
اقبال اقبالی
14.01.2021
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید