رفتن به محتوای اصلی

پاسخ به اتهامات آقای امین موحدی و دو نکته اساسی!
07.01.2011 - 18:08

دیروز صبح وقتی کامنت ها را چک می کردم با نظر کاربری بنام «yek khanandeh» که نوشته بود:«بوی گند توده ای‌‌ها سایت را فرا گرفته، مثل توده ای‌هاعليه روزنامه نگاران مستقل چون موحدي لجن پراکنی میشود »

شب قبل هم اقای امین موحدی چندین بار تلفن زد و برایم پیغام گذاشت و از برخی کامنت های توهین آمیز علیه خود می گفت . علیرغم خستگی کار ، تا پاسی از شب با حوصله نشستم ارشیو کامنت ها را زیر رو کردم تا کامنت هایی که آقای موحدی تقاضا کرده بود را پیدا و 5 کامنت را یکجا حذف کردم و پس از آن رفتم خوابیدم و هنوز چشمانم گرم نشده بود که از زنگ تلفن های مکرر بیدار شدم و باز موحدی بود و شکایت از کامنت های توهین امیز داشت .

صبح روز بعد که پس از حذف دو کامنت araz و «yek khanandeh» به امیل ها مراجعه کردم و امیل امین موحدی با عنوان «مثل توده ای‌ها لجن پراکنی میشود‏» برخوردم که ایشان نسبت به کامنت شخصی بنام« araz» اعتراض داشت و موحدی از کامنت « araz» نتیجه گرفت که

:«...مثل توده ای‌ها لجن پراکنی میشود .دستم برای که و چگونه و بر اساس کدام مدرک رو شده برای شما رو شده یا برای توده‌ ای‌های از توبره و آخور خور؟این کامنت است یا ادعانامه? برادرم را در ترکیه تهدید می‌کنید خودم را اینجا؟شما به عنوان مدیر سایت مسئولیت دارید برخورد نکنید از چشم شما میبینم تعارف نداریم یا با مدرک صحبت شود یا اتهام زده نشود.چه شده صحبت از چهرگاني اينقدر برايتان ثقيل است?واقعااين رسم اداره سايت است?من بخاطرشما حتي باگويا نيوز هم درگير شدم همه جانوشتم دفاع کردم تا سايت ازبلاک در آيد آنگاه شما با مزدوران انگشت شمار عليف اينجا دست به يکي کرده ترور شخصيت ميفرماييد?عرض کردم شما به عنوان مدیر سایت مسئولیت دارید برخورد نکنید از چشم شما میبینم.من کارنامه ام روشن است برويد از سايتrsf سوابق مطبوعاتي منو دربياوريد.ميتوانم قسم بخورم دونفر بيشتر نيستند که چرخشي کامنت ميگذارند وشما آنها راميشناسيد

کار که به اینجا کشید ، علیرغم فشردگی کار های روزانه ،چاره ا ی جز پاسخ علنی به اتهامات امین موحدی نبود :

_اولا اینجانب و کیومرث نویدی کامنت های نا مناسب _ توهین آمیز از نظر شما _ و بنا بر درخواستان راحذف کرده ایم و حتی کامنتی که کلمه «اشک تمساح » در آن بود را شامل شد؛ کلماتی که در پلمیک های سیاسی توهین بحساب نمی اید .

_به عرض تا ن برسانم که اینجانب هیج یک از کامنت نویس ها را نمی شناسم .IP کاربران تنها کشور و شهر محل سکونت آنان را نشان می دهد ، هویت اشخاص در اختیار صاحبان سرور ها ست و تنها پلیس هر کشوری با حکم دادگاه می تواند از انان درخواست هویت کاربران به نماید .

_ شما کامنت هایی که علیه نظر تان نوشته شده بود را یکجا «مثل توده ای‌ها لجن پراکنی میشود‏» رد کردید بدون اینکه تلاش کنید ، خونسردانه به انها پاسخ منتطقی بدهید. از نظر من ، حتی اگر این کامنت نویس ها یک و یا دو نفر هم باشند ؛ربطی به حزب توده و روش های توده ای ندارد . آنان خود را هویت طلب ترک ویا اذری می نامندند و هویت طلبان ، یک طیف نظری نسبتا وسیع که با هم اختلافات معینی هم دارند را شامل می شوند . اینکه من مازندرانی چرا با چهرگانی مخالفم و چرا باید با« مزدوران علیف » علیه شما دست به یکی شوم ، فقط یک اتهام از جنس احزاب سیاسی ایرانی است .

براستی هیج وقت به این فکر کرده اید که اگر من با «مزدوران علیف» دست به یکی کرده باشیم چرا که« کد سایت ایران گلوبال » بجای اینکه در اختیار آنان بگذرم ، در اختیار شما گذاشته ام و جنابعالی طی چند ماهی که بعنوان همکار سایت ایران گلوبال هر چه خواستید را چاپ کرده اید و حتی مصاحبه ای بنام ایران گلوبال انجام داده اید که مدیریت سایت از آن بی اطلاع بود و هر گز در این باره از شما یک گله خشک و خالی هم نکردیم .

برخورد ژورنالیستی بجای گفتمان سازی و دامن زدن به بحث ها

اقای امین موحدی شما خود را«ديدبان حقوق بشر وروزنامه نگار» می دانید ودر همین مدت کوتاه همکاری ، جنابعای دست روی حساس ترین گفتما ن در جنبش سیاسی ایران گذاشته اید .

بطور مثال شما با روش ژورنالیستی می خواهید، آنهم در باره گفتمان اتنیکی _ فرهنگی ؛ پشت حریف نظری خود را براحتی بر زمین بکوبید . مصاحبه شما با چهره گانی از کلی گویی فراتر نرفت و بجا بود که در دنیای دیجتالی امروز بجای نقل قول غیر مستقیم ، نوار مکالمه را بصورت فایل صوتی انتشار می دادیددوم اینکه شما انگشت بر اختلاف درونی «حرکت ملی آذربایجان» گذاشته اید و این حساسیت طرف مقابل را بر انگیخت ،وگرنه در مصاحبه با آقای چهرگانی بحث مهمی در نگرفته بود .من اگر بجای شما بودم ، همان شش سئوال ایران گلوبال پیرامون مسایل قومی _ ملی را جلویشان می گذاشتم وگرنه درد دل های این چینی بدرد دفتر خاطرات شخصیت های سیاسی می خورد . دوست عزیز ایران در وضیعت بسیار شکنده ای قرار گرفته است و هر برخورد نادرست در این زمینه ها می تواند ، شیرازه کشور را بعنوان یک کشور بخطر بیاندازد. بنابراین برای غلبه بر این بحران بایستی ابتدا اعتمادسازی کردو نه اینکه طرف مقابل را بی جهت تحریک کرد. بهر حال روش ایران گلوبالی ها ، گفتمان سازی و دامن زدن به بحث هاست و نه اتهام زنی !

چرا مقالات شما روز بعد سر از کیهان چاپ تهران در میآورد(1)

مدتی است که متوجه شدم که برخی از نوشته هایتان علیه اصلاح طلبان و سایت بالاترین ، روز بعد بنام ایران گلوبال در بخش اخبار ویژه کیهان بنام ایران گلوبال انعکاس می یابد . اخرین مطلبی که شما تحت عنوان امید به انتخابات و اصلاحات، حکم خودکشی‌ را دارد

 

روز بعد در کیهان تفسیر شد.

شما در این مقاله بدون اینکه سند و مدرکی ارائه دهید با قطیعت نوشتید که جمهوری اسلامی تا یک سال دیگر صاحب بمب اتمی می شود و نتیجه گرفتید که «جمهوری اسلامی مجهز به بمب اتمی‌، قبل از هر چیز یعنی‌ مرگ دموکراسی و مبارزات دموکراسی‌خواهانه در ایران یکبار برای همیشه.»

در حالی به اعتقاد کارشناسان مسایل اتمی و سازمانهای اطلاعاتی غربی تا کنون هیج مدرکی در این زمینه بدست نیامده است و تنها نئوکانهای جنگ طلب و دولت اسرائیل سعی می کند به افکار عمومی جهانی چنین القاء نماید که بزودی ملاها صاحب بمب اتمی می شوند و بر کشور ما همان رود که بر عراق رفت .

شما همچنین در این مقاله تان وضیعت ایران و کره شمالی را یکسان فرض کرده اید .این شبیه سازی مستدل نیست و اختلاف این دو کشور بسیار است و تنها یکی از مهمترین تفاوت ها مربوط به اپوزیسیون این دو کشور می باشد . در حالی که اپوزیسیون ایران بسیار گسترده و قدرتمند است ، کسی در باره اپوزیسیون کره شمالی چیزی نشنیده است . در حالی که ایران دریک صد سال گذشته دو انقلاب برزگ و چندین جنبش توده ای علیه نظام های مستبد را در تاریخ خود داشته است .

نظام های کمونیستی مثل کره شمالی بسیار یک دست شده است در حالی که نظام جمهوری اسلامی مرتب از درون خود ، اپوزیسیون با پایگاه اجتماعی معینی تولید می کند.سرانجام اینکه بافت و ساختار جامعه ایران به دلیل تعد د ادیان ، فرهنگ ها ، زبانها ، اتنیک ها و اقوام متعد در تناقص با خلافت شیعی خامنه ای دارد و همه اینها با جامعه یک دست کره شمالی متفاوت است و ایران ، کره شمالی نمی شود .

وانگهی فرض کنیم که جمهوری اسلامی همین امروز به بمب اتمی_ که از نظر شما تهدیدی جدی برای غرب نیست_ دست یازد . آیا رژیم می تواند دهان غرب را ببند و ایا مردم ایران هم جرات هیج کاری را نخواهند داشت ؟.مگر شوروی سابق با 300000 کلاهک توانست جلوی خیزش مردم علیه نظام کمونیستی در شوروی را بگیرد و اتفاقا این اصلاح طلبان کمونیست بودند که پس از مرگ استالین بتدریج یک به یک به میدان آمدند و براستی بدون حضور گارباچف اصلاح طلب در رائس قدرت ، محال بود که شوروی سقوط کند .

موحدی می نویسد :بمب اتمی بعنوان سلاحی در دست جمهوری اسلامی که خود برای وادار کردن غرب به سکوت در قبال سرکوب مردم ایران نیاز دارد.و با این مقدمه نتیجه می گیرید که:به جای هر بار شرکت در انتخابات فرمایشی رژیم و دادن شعار« رای من کو »باید شعار «آزادی من کو»، «کشور من کو» و «استقلال من کو» سر داد آنهم نه در سال بعد بلکه همين حالا.

موضوع بر سر چند شعار تاکتیکی نیست ،اینکه ما اینطرف آب شعارهای زیبا و رادیکالی بدهیم ، هنر نیست . چه قبول داشته باشیم و یانه «جنبش سبز » علیرغم همه ی ضعف و کمبودهای خود ، اپوزیسیون عملا موجود ایران امروز است و ضدیت(بجای نقد ) با رهبران شناخته شده جنبش سبز همواره مورد سوء استفاده کیهان نویسان در بخش خبر ویژؤه قرار گرفته است تا با مشت اپوزیسیون خارج کشوری و با نام «ایران گلوبال » بر سر رهبران جنبش سبز بکوبد و متاسفانه با چنین جو سازی های کیهان نویسان علیه سایت ایران گلوبال، شبکه اجتماعی بالاترین و گویا مارا سانسور و فیلتر نمایند.

متن خبر ویژه کیهان چاپ تهران که به نقد مقاله آقای امین موحدی پرداخته بود:

اپوزيسيون براي جمهوري اسلامي حكم زنگ تفريح را پيدا كرده است (خبر ويژه) ايران به سرعت در برنامه هسته اي خود رشد مي كند و يك سال ديگر با افزايش قدرت هسته اي ايران، ديگر شاهد حمايت هاي دولتهاي غربي از جريان اپوزيسيون نخواهيم بود. سايت ضدانقلابي و صهيونيستي ايران گلوبال تحليل مذكور را در ارزيابي وضعيت اپوزيسيون و طرح برخي پيشنهادها در اين محافل براي اميد بستن به انتخابات مجلس سال آينده عنوان كرد.

ايران گلوبال معتقد است: سير تسلسل باطل اپوزيسيون در زمينه دعوت به شركت در انتخابات و بعد شعار تقلب، غير از خريدن زمان براي رژيم فايده ديگري ندارد. نمي توان يك سال ديگر منتظر ماند. شرايط لحظه به لحظه در حال تغيير است و يك سال ديگر با گسترش بيشتر برنامه هسته اي ايران، غربي ها همين حمايت هاي فعلي را نيز از ما دريغ خواهند كرد و مجبورند در برابر ايران هسته اي بيشتر كوتاه بيايند.

اين رسانه ضدانقلاب يادآور مي شود: آنچه امروز به نام «تقابل» دولتهاي غربي با جمهوري اسلامي مطرح مي شود، يك سال بعد با توسعه فعاليت هاي هسته اي ايران تبديل به «تعامل» خواهد شد و غرب مجبور مي شود در قبال برخورد جمهوري اسلامي با اپوزيسيون سكوت كند چرا كه ايران هسته اي در منطقه اي به مراتب حسا ستر از آسياي شرقي و كره شمالي قرار دارد و قدرت بيشتري در واداشتن غرب به سكوت خواهد داشت.

ايران گلوبال در پايان نوشت: ما براي بازي اصلاح طلبان و تعارف و وصف عكس رخ يار در پياله، توسط موسوي و بازي با كلمات و «به به و چه چه گفتن» وقت نداريم. بستن مچ بند سبز و حضور در تلويزيون ها و كشيدن عكس اهرام ثلاثه و تشريح نحوه مبارزه بدون خشونت! در مواجهه با رژيم، شبيه اهداي زنگ تفريح به رژيم اسلامي ايران است. غرب نگران نيست كه آنها نگران خود هستند و راه برطرف كردن نگراني هاي خود را به خوبي مي دانند. باور كنيم كه تنها شده ايم.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.