رفتن به محتوای اصلی

مشکل قیام عمومی چیست؟
20.09.2019 - 19:53

 

جامعه، تحت فشار عامل داخلی( حکومت ج.ا.) و عامل خارجی( آمریکا و جهان) قرار دارد. و در میان این دو سنگ آسیاب له و لورده میشود.
مردم از امکان زندگی حداقلی محروم شده اند. اکثریت آنها ناراضی اند. به حکومت و شرایط زندگی " نه" میگویند. خواهان دوستی با جهان هستند.
همینطوراند نیروهای سیاسی.
مردم امیدی به حکومت و اصلاجات ندارند. پس چرا برای رهایی خود، و بهتر کردن زندگی شان به " قیام عمومی" برنمی خیزند؟ مشکل چیست؟

- از اکثریت ناراضی مردمان جامعه، فقط اقلیت آن فعال اند، لازم است اکثریت ناراضی فعال شود. حداقل دو سوم جمعیت ناراضی لارم است فعال شود.
- حکومت با دوسیاست " جنگ طلبی و مذاکره جویی" حرکت میکند که هر دو سیاست خواهان سرکوب و نابودی اقلیت معترض فعال اند. این دو سیاست در اتحاد با هم هنوز توان " کنترول و فرمانروایی" را دارند و دچار تضاد پراکندگی عمیق نشده اند. در طی پروسه حرکت ممکن است اختلاف عمیق شود و نتوانند دیگر جامعه را با سرکوب و کشتار کنترول کنند. تحت فشار عامل خارجی و فشار داخلی خود مردم. و تضاد درونی خود.

بعید نیست که حکومت  در روند جاری، طی زمان نچندان دور، تحت فشار جامعه و خارج، و تضاد درونی خود، نتواند طبق معمول فرمانروایی کند.
این شرایط میتواند موجب خیزش عمومی مردم شود. در صورت به میدان آمدن دو سوم مردم جامعه و سراسری شدن اعتراضات؛
که میتواند موجب برآمدن نیروی آلترناتیو موقت و مورد اعتماد از درون مبارزه نیز بشود. 

- جامعه فاقد یک ارگان " ائتلاف عمومی" پیرامون خواسته های عاجل همگانی ست. 
 جنبش های سراسری مانند دیماه 96 یا  حتی محدود مانند جنبش سبز بدون یک ارگان " ائتلافی" مورد اعتماد و طرف صحبت حمایت داخلی- جهانی، و قاطع جهت نفی حکومت حاکم، اسیر حوادث اند و سرنوشت نامعلوم و معمولاً شکست پذیر و منفی دارند. " جبهه و ائتلاف و اتحاد مشروط" برای حرکت عمومی ضروریست. 

- در حالت فقدان " ارگان ائتلافی" ، " ائتلاف و اتحاد در عمل" ظاهر میشود، و به آن " ائتلاف و اتحاد مشروط عملی" گویند؛ که هم بین سازمانها و هم بین اکثریت ناراضی وجود دارد.
یعنی در نظر و مشاهده و عمل " مردم و سازمانهای سیاسی" معترض به حکومت، که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، حکومت ج.ا. را نمی خواهند.
و عملاً در مقابل آن قرار دارند. و دارای خواسته های کلی " دموکراسی( برابری و آزادی)،  عدالت اجتماعی ، حکومت غیر دینی، عدم تبعیض و اعدام و غیره " هستند.
- در این حالت " آلتر ناتیو حکومت میتواند در جریان " حادثه ی جرقه و قیام" طی روند مبارزه، با شکست اختناق، آزادی زندانیان سیاسی، پدید آید.
در خیزش عمومی" اعتراضات  پراکنده مردم جامعه" خود بخود " یکی و سراسری" میشوند. مانند خیزش دیماه 96.
- شرایط مثبت یا منفی برای رویدادهای "جرقه و قیام" می تواند با برایند اعمال عامل داخلی ( حکومت)  و عامل خارحی ( آمریکا و متحدین)، و عامل سوم" مردم" پدید آید.

اینجا " آمادگی ذهنی( داشتن حداقل خواسته های همگانی)، سازمانی ( همبستگی عمومی با حفظ تفاوتها) ، اراده ( فعالیت اکثریت ناراضی مردم) ، و واکنش مناسب در شرایط مختلف( حرکت تشکلهای جامعه)، میتوانند راه موفقیت و پیروزی را بگشایند.

- تا ممکن است باید آمادگی قبلی داشت برای استقبال از حادثه ناگهاتی " جرقه و خیزش عمومی" . در خیزش سراسری دیماه 96 این آمادگی صفر0 بود و خجالت آور!
این هم یکی از علتهای شکست آن حرکت بود. علت دیگر شرکت اندک مردم در این خیزش سراسری بود. علت دیگر  عدم وجود" ارگان مدیریت ائتلافی" بود. و علتهای دیگر. از جمله
توان سرکوب و تسلط حکومت بر جامعه.

 

Missing media item.

اعتراض کارگران هپکو 2019

 

- در حادثه ی جرقه ی حرکت، - رخداد خیزش سراسری ( قوی، با جمعیت دو سوم جامعه، و نه ضعیف مانند دیماه 96) ، و حادثه انقلاب، گرچه میزان ضعف و قوت " آگاهی ،  اراده ،  سازمان یابی، و آمادگی" فعالان جامعه،  میتواند در " شکست و پیروزی" یک حرکت تأثیرات منفی و مثبت خودش را داشته باشد، ولی این عوامل هر چند مثبت هم باشند نمی توانند " حوادث جرقه، خیزش، انقلاب" را ایجاد و خلق بکنند. حوادث نامبرده در جامعه ی دیکتاتوری، پدیده های " طبیعی -اجتماعی"  هستند. و از اراده و خواست افراد و دسته ها و حتی دولت ها پیروی نمی کنند. این حوادث در جامعه ناگهانی و طبیعی پدید میایند. و علت آنها مشکلات حل نشده ی خود جامعه می باشند. یعنی آمادگی  خوب ( ذهنی، ارادی، سازمانی) فقط تسریع کننده است و  در حالت مثبت پیروزی آفرین.  

مشکل قیام عمومی این است که "آمادگی" میخواهد، عینی و ذهنی. شرایط عینی ( از جمله ضرورت تغییر زندگی مردم) آماده است ولی شرایط ذهنی به قدر کافی آماده نیست. لازم است عناصر و پارامترهای آگاهی، اراده، سازمان یابی، و شرایط عینی  اقتصادی، سیاسی، نظامی، "عمل تغییر زندگی" را به جامعه خوب بفهماند و شرایط  مناسب خیزش را فراهم کند .
باید دید تضاد "جامعه و جهان" با حکومت، در پروسه خود،عملاً جهتِ مثبتِ کافی می یابد، که  شرایط را برای حرکت مردم، و خیزش عمومی، مهیا کند یا نه؟
 اینجا مهم " وظیفه خود جامعه است، برای تغییر وضع سیاسی  وغیر انسانی حاکم بر کشور. این کار عامل رهایی ست؛ از چنگ کلیت حکومت ج.ا.
مشکل تنها دستگاه فقیه نیست، بل کلیت " بی نظام ج.ا." مشکل جامعه است. 
آمادگی کافی و قبلی " مردم و فعالان و سازمانها" میتواند ضامن پیروزی باشد. 

اعمال  " اجبار" برحکومت، جهت تحویل قدرت به جامعه، و در صورت مقاومت، شکستن آن با حق دفاع از خود، راه تغییر حاکمیت است.
نباید انرژی خود را در کج راهه ها تلف کرد.
بدون تغییر حاکمیت و استقرار نظام دموکراتیک، هیچ ستمدیده ای به حق خود نمی رسد. و مزد و حقوق معلم و کارگر و دیگران هم پرداخت نمی شود.
نصف جمعیت جامعه، زنان هم، عاقبت شان بهتر از سرنوشت سحر خدایاری نمی تواند باشد.

در شرایط حاضر ضرورت دارد جامعه ی معترض  بدون توجه به نتیجه بازی " موش و گربه" مانندی که بین " جهان و حکومت ج.ا." جریان دارد کار " آمادگی خیزشی" خود را 
آگاهانه پیش ببرد. اگر این " تلاش و مبارزه و آمادگی" موفقیت آمیز باشد جامعه میتواند « نتیجه مثبت یا منفی" بازی موش و گربه را به نفع خود به کارگیرد.
درست نیست برای تئاتر " موش و گربه" وقت تلف کرد. رهایی را در نتیجه آن دیدن نیز ، فاجعه است.
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.