رفتن به محتوای اصلی

مسمطِ تنهایی
13.06.2012 - 08:36

 

مسمطِ تنهایی

 

همرنجِ آوارگانِ جهان و لب دوختگانِ سوخته جان

 

نیما یوشیج:

من دلم سخت گرفته است ازین

میهمانخانه ی مهمان کُشِ روزش تاریک

 

من کِه ام؟ قامتِ غم دربدری بی سامان

کِه شناسد ز شب وُ روزِ من ای دوست نشان

همه شب راهِ سفر گیرم وُ چون خسته روان

از شب وُ خویش بلرزم چو یکی صیدِ دوان

چه کُنَد چاره ندارد دلِ بیچاره ازآن

خرقه ی خانه بدوشی به بَرَم دوخته اند

هر دم این ریشه ی گمگشته شود بر سرِ دار

می وَزَد هر طرفی بادِ پریشان کردار

پَر وُ بالم ببُریدند وُ شدم بسته ی زار

چه بگوید دلِ آشفته ی خونین رفتار

با کِه گویم که نخندد به سخن در پندار

حاصلِ مزرعه ی سبزِ مرا سوخته اند

من که آواره ی صبحم دلَکَم گشته کبود

همه ی هستیِ من دیوِ سیه کاره رُبود

زخمِ پا خنده زند بر همه ی بود و نبود

آه ازین رنجِ جهانسوز که جان کرده چو دود

آه ازین قصه ی پُر غصه که چشمم نغُنُود

گرچه می میرم وُ بیداری ام آموخته اند

حالِ آن تشنه کبوتر که به آوازه ی آب

پر وُ بالی بگشاید رسد اما به سراب

نوش ازین چشمه ی خفّت بکُنَد سینه خراب

نکِشد منتِ خورشید وُ بمیرد مهتاب

تشنگی بهتر و بی سقفی وُ این شورش وُ تاب

گوییا شعله ی من را به غم افروخته اند

2011 / 06 / 13

http://rezabishetab.blogfa.com‍

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.