بامداد روز شنبه ١٧م شهریورماه، رامین و زانیار و لقمان اعدام شدند. ساعاتی بعد و در انجام حملە ای موشکی، محل برگزاری پلونوم حزب دموکرات کردستان به خون کشیده شد. خبرها و تصاویر تکاندهنده حکایت از آغاز روزی خونین در جنبش کوردستان داشت. به احزاب کورد اعلانجنگ شده بود، دهها مادر و پدر داغدار شده و صدها و هزاران همرزم، همسنگران خود را ازدستداده بودند. کوردستان در شوک فرورفت!
اعدامها در شرایطی انجام شد که سازمانهای مدنی، شخصیتهای برجسته، نهادهای بینالمللی و افکار عمومی در سرتاسر جهان برای لغو آن تلاش کرده یا نسبت به اجرای آن هشدار داده بودند. همچنین حزبی مورد هدف قرارگرفته بود که نسبت به سایرین، دیدگاههای ملایمتری داشته، راهحلهای سیاسی را مدنظر قرار داده و به طور تلویحی خواستار برونرفت مسالمتآمیز و حل مشکلات در چهارچوب مذاکره شده بود.
تصور انجام چنین اقدامات ستیزهجویانهای، آنهم در یک روز، دور از ذهن مینمود. مردم بهتزده، تلاشهای خود را جهت توقف اعدام ناکام میدیدند و خبر حملات موشکی دستبهدست میچرخید. از سویی، یاس و نومیدی حس غالب بود و دیگر سوی خشم و نفرت در میان مردم موج میزد.
کنشگران و فعالین سیاسی و اجتماعی دستبهکار شدند. روز بعد، مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران، متشکل از پنج حزب، به همراه فعالین مدنی، در بیانیهای عموم مردم کوردستان را به اعتصاب فراگیر و سرتاسری در ٢١ شهریور فراخواندند. سپس سازمان کوردستانی حزب کمونیست ایران نیز بهصف آنها پیوست و متعاقباً احزاب دیگر و گروههای اسلامگرا نیز از آن حمایت کردند.
شب انتظار بهکندی گذشت و بامداد روز چهارشنبه، روز اعتصاب فرارسید. شماری منفعل، بسیاری مصمم و عدهای هنوز مردد بودند. اما مردم در خانهها ماندند، بازاریان و اصناف کرکرهها را بالا نبرده یا پایین کشیدند، دستفروشان چرخهای خود را تکان ندادند و برخی از مردم نیز محل کار خود را ترک کردند. گزارشها اولیه از بسته بودن نسبی مغازهها روایت داشت. شهرهای سنندج، سقز، مریوان و مهاباد پیشتاز بودند و سپس شهرهای دیگر نیز یکییکی به آنها پیوستند. تا نیمروز، بیش از ١٥ شهر کوردستان به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمدند.
خبرها، مشاهدات و تصاویر مخابره میشد، اعتصاب فراگیر شده بود! مردم برای اطمینان از موفقیت به خیابانها آمدند و نادر مغازههای باز را هم ترغیب به بستن کردند. اندکی بعد، شهرها رنگ استقامت و اراده به خود گرفت. روایت دگرگون شد، این بار امیدواری و غرور حس غالب مردم و این جمهوری اسلامی بود که در شوک فرورفته بود. همزمان در خارج از کشور، آکسیون های اعتراضی و تجمعات گستردهای سازمان داده شد و سفارتخانهها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در اقصا نقاط جهان به هدفی برای ابراز انزجار تبدیل شد.
بعدازظهر، مردم فاتحانه به هم تبریک گویان و شادمان از چشیدن طعم اتحاد، پیروزی را به یکدیگر شادباش میگفتند.
****
اگرچه، تاریخچه و پیشینەی چنین اقداماتی، ریشه در مبارزات بلندمدت و فرهنگ مقاومتی کوردها دارد و در سالهای گذشته نیز چندین نمونه موفق را به نمایش گذارده است، اما "خیزش خاموش" اخیر تفاوتهای ظاهری و ماهوی با نمونههای پیشین داشت.
چنین اقدامی همزمان و همگام، با فشارهای بینالمللی، سردمداری دولتی با شنل اصلاحات، و اعتراضات و اعتصابات اخیر در ایران بود که بیش از صد شهر را در برگرفت و هنوز بهصورت پراکنده در جریان است. اما همسو با آن نیست، زیرا کوردستان در بیشتر اکت های سیاسی و اعتراضی خود، بهعنوانمثال اعتراض به کشتارکولبران، حمایت از رفراندوم کردستان عراق، اعتصابات شهرهای مرزی و امدادرسانی به مردم زلزلهزده کرمانشاه، مطالبات خاص خود را پی گرفتند. در این اعتصاب نیز رویکرد پیشین خود را حفظ و پیام روشنی به کنشگران سیاسی مرکزگرا دادند. تا زمانی که حقوق و مطالبات ملی آنها را نادیده بگیرند، از حمایت، پتانسیل و ظرفیت آنها بیبهره خواهند بود.
محدوده اعتصاب، از شمالیترین شهرهای کوردستان تا جنوبیترین نواحی آن را شامل میشد. در اقدامی هماهنگ، مرزهای استانی را درنوردید و واقعیت مرزهای جغرافیایی را عینیت بخشید. همچنین همراه با تجمعات اعتراضی در کوردستان عراق و بیشتر کشورهای جهان، روح همبستگی و احساس تعلق به درد و سرنوشت مشترک را، فرا و ورای مرزها و موقعیت جغرافیایی ترسیم نمود.
و البته، سازماندهی اعتصاب با در نظر گرفتن شرایط دشوار اقتصادی، امکانات رسانهای محدود، فضای بهشدت امنیتی و پلیسی همچنین قیاس توان و امکان احزاب کورد جهت انجام کنش متقابل _در مقابل دولتی با شمایل قدرت منطقهای_ سریعترین، ممکنترین و کمهزینهترین گزینه هرچند با ریسک بالا بود. اما احزاب و فعالین با تکیهبر پایگاه اجتماعی و طبقاتی خود توأم با بسیج امکانات، جسورانه و متحدانه آن را طرح و اجرایی کردند.
یادآوری چند نکته:
١- جنبش کوردستان اساساً و ماهیتاً، جنبشی خشونت پرهیز و مسالمتآمیز است که برای شناسانیدن خود و برای تحقق مطالبات مشروع، مستدل و عقلایی خود، از تمامی ظرفیتها و ابزارهای مدنی-سیاسی بهره جسته است. برخلاف تبلیغات نظام سلطه، توسل به خشونت تنها در مقام حفظ موجودیت، واکنش و دفاع مشروع بوده است.
٢- اعتصابات اخیر، مشروعیت نظام را هدف قرار داد و دگربار یادآور شد که جمهوری اسلامی تنها از راه سرکوب و توسل به نیروهای نظامی-امنیتی کنترل و اداره کردستان را در اختیار دارد.
٣- مجالی برای تجدید پیمان مردم و احزاب فراهم نمود، بر مشروعیت "مرکز همکاری احزاب" صحه گذاشت و بهمثابهی نخستین اقدام عملی مشترک از سوی این مرکز، تجربهای کاملاً موفق بود.
٤- جنبش کوردستان با پیشاهنگی احزاب، در شرایط بحرانی توانایی مدیریت، تصمیم گری، ریسکپذیری، اطلاعرسانی، سازماندهی و هماهنگی را دارا بود.
٥- مردم کردستان با همراه ساختن، ترغیب و تشویق سایرین به انجام کنش سیاسی و پیوستن به اعتصاب، بهنوعی خودسازماندهی و خودآگاهی جمعی رسیدهاند.
اعتصاب ٢١ شهریور، فراتر از مبارزه مدنی، نافرمانی و یا بدفرمانی بود. مبارزات مدنی، رویکردی خشونت پرهیز برای اعتراض به سیاستهای ستمگرانه و تبعیضات سامانمند است که در چهارچوب جامعه مدنی و جنبشهای اجتماعی تعریف میگردد و در پروسهای زمانبر و گامبهگام مطالبات خود را به حاکمیت دیکته میکند، اما حرکت اعتراضی کوردها در خلال جامعه مدنی پویا و نبود نهادهای مردمی، واکنشی سیاسی و ناگهانی به این دسته اعمال بود. همچنین، مبارزات مدنی بدون هزینه است اما تجارب پیشین نشان از تحمیل هزینه داشت، اما این امر نیز مردم را متوقف نکرد و با تقبل هزینەهای احتمالی دست به چنین اقدامی زدند.
اساسا مبارزات مدنی در یک ساختار دیکتاتوری تمامیتخواه، بلامعنی و شیوه ای خلع سلاح شده است. اکنون کوردها، در مبارزات جمعی به بلوغ جمعی رسیدهاند و چنین اقدامی را باید همتراز با جنبش یا خیزش ملی دانست. این اعتصابات، پس از شروع دور جدیدی از تحرکات نظامی جنبش مقاومت کوردها صورت پذیرفت که نشان از ارتباط ارگانیک، ناگسستنی و جداییناپذیر ارکان مبارزه و شیوههای مقاومت است. به همین دلایل، شایسته و بایسته که آن را در چهارچوب مبارزات تودهای و جمعی ارزیابی کرد که محوریت آن را مطالبات هویتی و عدالت محور تشکیل می دهد.
این اعتصاب، اقدامی سرتاسری بود که موفقیتی همگانی را به دنبال داشت. بر همین پایه، راهکارهای عملی برای ایجاد یک اتحاد فراگیر را باید سرعت بخشید. ج.ا تمام توان خود را برای گسستن ارتباط سازمانی مردم با احزاب به کار خواهد گرفت و تحرکات سیاسی آن ها را تاب نخواهد آورد. در چنین شرایطی، برگزاری "کنگره سراسری کوردستان"، تشکیل ائتلافی وسیع، و تعمیق و تعمیم مبارزات توده ای، ضرورتی فوری و حیاتی است.
پیام جمهوری اسلامی در ١٧ شهریور روشن بود؛ اشاعهی ناامیدی، هراس افکنی در میان مردم، رویارویی مستقیم با احزاب و رد هرگونه سازش و مذاکره با جنبش کردستان.
و پاسخ ما نیز در روز ٢١ شهریور به همان روشنی است؛ کوردستان، همچنان مصمم، بیدار، امیدوار، تسلیمناپذیر و سرکوب ناشدنی ایستاده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید