ما فراموش میکنیم که حواسمان به خودمان باشد و اهدافمان را از یاد برده ایم .
امروز و درین نوشتار سعی میکنیم با همیاری شما دوستان به مشکل اتوپایلوتیسم در رکود اپوزیسیون بپردازیم.معضلی که رژیم غاصب انرا بنیانگزاری نمود ونادانشی اپوزیسیون و به تبع ان رسانه (غالبا لمپن ) مخالف در برونمرز انرا بصورت اتوپایلت در تمام عرصه نهادینه کرد و نتیجه ان قرار گرفتن درموضع مغشوش و بی هدف و برنامه ایست که امروز دچار ان هستیم و همانگونه که میبینیم در گذر ازفحاشی مدیران و مجریان رسانه های باصطلاح مخالف به فحاشی منفردین و دارو دسته های شبه سازمانی هستیم و البته بلای همایش ها و سمینارهای بی وجاهت و بی نتیجه هم از حالت اتوپایلوت قدیمی بشدت پیروی میکنند چرا که خروجی انها بجز حاشیه و گلایه و قهر و ناسزا هیچ چیز دیگری نبوده و بدون شک هم نخواهد بود زیرا هنوز در مدیریت کسانی ست که چهل سال توان مدیریت و سازماندهی نداشته و از عوامل بسیار قابل توجه بقای جمهوری اسلامی غارتگر در میهن ما میباشند.
اما راهکار برون رفت ازین معضل چیست ؟
اگاه و هشیار باشید . بدون انتظار برای ظهور یک منجی خودی و یا خارجی ، روی خودتان سرمایه گزاری کنید ، در سازمانهایی که خروجی انان فقط اسامی پر طمطراق و یا دارودسته فحاش و بی ریشه ست بشدت پرهیز کنید. هنوز سازمانهای اندیشه وری هستند که در سایه گرد و خاک بی نتیجه مافیای نادانها ، در فعالیت و اگاهی بخشی خود هستند
[ خودخواه نباشید ]
تفسیر نادرست شما از خودباوری و خودشیفتگی بشما امکان حضور در سازمانها را نخواهد داد؛ اگر در تشکیلات و سازمان نیستید ؛ منتظر هیچ اتفاقی نباشید ؛ شما به تنهایی قادر به هیچ کار مهمی نیستید... در سازمانهای ایده ور وارد شوید و در چارت سازمانی ، تخصص و نواوری و لیاقت خود را نشان دهید و انگاه در تصمیمهای همرسانی شده خود برای برنامه ریزی هدف ، آگاهانه تر و محکم تر خواهید بود واعمال و رفتارهای مناسبتری خواهید داشت که به شما در رسیدن به هدفتان کمک خواهد کرد.
بر اساس ارزشها و اولویتهایتان دست به عمل بزنید و با ایده وری درست خود «اجازه ندهید بیگانگان به شما بگویند چه بکنید یا چطور کاری را انجام دهید»
وقتی شروع میکنید به گرفتن تصمیمهای سازمانی، بدلیل موجودیت ارا و افکار مختلف در جلسات همرسانی فکری به هدفتان نزدیکتر خواهید شد چون خواهید فهمید دلیل کاری که اکنون در حال انجامش هستید چیست؟ چرا این حرکت را انجام میدهید؟ یک کار متحد تشکیلاتی دانشور؛ نکات مفید و موثری برای شما و هدفتان دارد تا هوشمندانه آنها را در مسیر مبارزه بکار ببرید و طوری شرایط تان را بهتر کنید که در مسیر دلخواهتان پیش بروید.
اهدافتان چیست؟ انرا به سه بخش بلند مدت ؛ کوتاه مدت و جاری تقسیم کنید.
اگر «واقعا » میخواهید به اهداف و خواستههایتان برسید و انها را به واقعیت تبدیل کنید، اهداف خود را به چالش تخصصی اساتید متخصص و مجرب و هموندان اندیشه ور بکشانید بدون انکه در عرصه مجازی انرا پخش کنید ؛ استراتژی تشکیلاتی زمانی موفق است که تاکتیکهای ان لو نرفته باشد...
«یک سیستم اعتقادی قدرتمند خلق کنید» و باورهای ان سیستم را تدوین کنید تا در توجیه ان به هموندان و هواداران سهولت انتقال داشته باشید...روی خودتان و یکایک باورمندان فعال در سازمان خود سرمایهگذاری کنید... این سرمایه گزاری دانشی را فقط برای سیستم و سامانه خود انجام بدهید.
رمز موفقیت در کار متحد سازمانی این است که اهدافتان را مشخص کنید. اولین حرکتی که انجام میدهید، تعیین میکند که نتیجه عمل شما چگونه قرار است باشد. ذهنتان را طوری برنامهریزی کنید که از همان لحظه اول حرکت در شرایطی « قوی و توانا » باشید؛ با این روش، قطعا یک نتیجه عالی و مفید خواهید داشت.
حالا چطور میتوانید چنین شرایطی را برای سازمانتان ایجاد کنید؟
از باور غلط [ من خودم ] بی ریشه و دلیل دوری کنید ایده هایتان را بنویسید و در جلسات خود انرا به بوته نقد و تکمیل بگزارید و از تعصب به ان خوددار باشید.اجازه دهید دیگران با نقد ایده تان انرا کامل کنند و یاد بگیرید نقد منصفانه کنید و نقادی دیگران را تخاصم و دشمنی بحساب نیاورید در محاوره و مکاتبه مودب باشید چرا که لمپن جایگاهی جز چاله میدان در بیغوله ندارد؛ زیبایی افکار شما در نوشتار و محاوره شما متبلور است ؛مواظب واکنش های خود باشید زیرا شما اکنون نماینده یک طرز فکر و یک سازمان هستید .
تدوین ، شیوهای بینهایت موثراست که شما را در شرایطی درست و مطلوب قرار میدهد. به جای اینکه سرگردان و پراکنده و بی هماهنگی عمل کنید ، ذهنتان را تنظیم میکنید تا پربازده و موفق باشید . یک دلیل خوب دیگر برای تدوین اهدافتان این است که با خواندنشان توان مرور و استنتاج خواهید داشت. اهدافی که تدوین نشوند، فقط آرزو هستند و قدرت و نیرویی که در نوشتن اهداف پنهان است شما را به سمت دومین شرط لازم برای موفقیت سوق میدهد و ان « تقویت باورهاست »
یک رمز موفقیت در مبارزه این است که باورهایتان را قوی کنید. اگر از سازمانهای موفق دنیا بپرسید اولین قاعدهی کامیابی شان چیست، همگی خواهند گفت: خودشان و کاری که انجام میدهند را باور دارند و از ابراز این باور نمیترسند. اگر شما خودتان را قبول نداشته باشید چرا دیگران قبولتان داشته باشند ؟ وقتی دیگران از شما درباره اهداف و خواستههایتان میپرسند، از بیان صریح و قاطع آن نهراسید، شاید هم به اهداف شما بخندند و به دیدهی تمسخر نگاهتان کنند اما شما با تکیه بر باوری که به خودتان دارید نباید اهمیتی به واکنش آنها بدهید. اگر نسبت به خواستههایتان سست و نامطمئن باشید، تصمیمات متزلزلی خواهید گرفت که شما را به جایی نمیرساند ,,,خلاف جریان پیش بروید و متمایز باشید,,,
اولین قدم برای رسیدن به هدف این است که آنها را باور و تصور کنید. وقتی شما در ذهنتان ایمان دارید که هماکنون به هدفتان خواهید رسید، حسی از تحقق و یقین ایجاد میشود. این باور و قطعیت شما را به سمت اقدام و عمل پیش میبرد و وقتی بدانید نتیجه چه خواهد بود، خیلی راحتتر میتوانید اقدامات لازم برای رسیدن به آن نتیجه را انجام دهید.
به امید ایرانی اگاه و ازاد و اباد .
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید