رفتن به محتوای اصلی

مسئله جوامع واحد فدرال یا ایالتی در ایران
14.06.2018 - 21:46

 

فرض را بر این پایه قرار میدهیم که حکومت اسلامی ایران دیگر وجود ندارد و قرار است « جوامع محلی» بر اساس « قانون اساسی جدید، و قانون ایالتی» امور خودشان را اداره کنند.

کلمه ایالت می تواند با کلمات دیگر نیز عوض شود، اینجا منظور محتواست.
سئوال میشود، این ایالت ها کدام اند، و حدود شان از کجا تا به کجاست؟ این ایالتها عبارتند از « ایالتهای جوامع» آذربایجان، اعراب، بلوچ، کرد، ترکمن، قشقایی، لر و غیره.
اینها جوامع چند ملیتی، یا تقریبا تک ملیتی اند. ارمنی، آسوری، یهودی و غیره نیز وجود دارند که « اقلیتهای درون جوامع اصلی» را تشکیل میدهند. پس در کل سه نوع اجتماع یا تجمع انسانی داریم: جامعه تقریباً تک ملیتی، چند ملیتی، اقلیتی مانند جامعه یهودی و غیره. حدود ایالتها، خواه ناخواه در مورد جوامع تک ملیتی و چند ملیتی مطرح میشود.
حدود این ایالتها چگونه است؟ برای پاسخ به این سئوال جوامع مذکوز با مراجعه به « محل سکونت تاریخی، و سکونت کنونی » کوشیده اند حدود ایالتهای خود را مشخص کنند. اما « اختلاف ارضی» آنها حل نشده است.
حل « اختلاف ارضی» بین ملیتهای مختلف بسیار مشکل است و اغلب نیز ناممکن . و از سوی دیگر موجب « جنگ ها و کشتارهاست». پس راه حل چه می تواند باشد؟
از نظر من، تشکیل این ایالتها ضرورت دارد بر اساس « تأمین حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و بشری» باشد، بدون وارد کردن « مسئله ارضی».

جوامع یاد شده، افراد و گروهای اجتماعی ، در محل سکونت خود زندگی میکنند و لازم است حقوق شان همه جانبه بدون تبعیض رعایت شود. یعنی « جامعه تک ملیتی محلی»، ، « چند ملیتی محلی» و « جامعه مختلط با گروهای اقلیتی» توسط تشکلهای همان مردمان محل سکونت اداره میشوند. از نظر اداری این جوامع به ایالتها بخش می شوند. و حتی برخی از آنها- طبق قانون و انتخاب خودشان- می توانند خود یک ایالت باشند. یا حتی طبق قانون و انتخاب خودشان، جزو یک ایالت شوند.

این « عضو جامعه محلی» که البته « عضو جامعه کشوری» نیز است، دارای « حقوق شهروندی و حقوق محلی»ست. یعنی از دو زاویه حقوق او تأمین میشود.به اصطلاح حقوق ملی و شهروندی. بدون اینکه « دعوای ازضی» طرح شود.
به عبارت دیگر « اداره امور محلی» در ایالتها، با تقسیم قدرت مرکزی به ایالتها، بر اساس پارامترهای « وجود جامعه انسانی محلی، انجام کارهای اداری و حقوقی» جهت تأمین « حقوق فرهنگی، سیاسی، اقتصادی » مردمان، انجام می گیرد.
نباید بین جوامع محلی دیوار برلین یا رودخانه آراز درست کرد. تنها می توان « تقسیم کار» نمود. و« نه تقسیم ارض».
Missing media item.

پس ایده های بیان شده بر این پایه اند که « قدرت مرکزی غیر متمرکز» است. جوامع محلی واحد فدرال یا « ایالت خوانده میشوند» و یا اسامی یی مانند اینها دارند. آنها می توانند « پارلمان محلی» ، دولت محلی و غیره داشته باشند. اما تشکیل شدن شان
برای انجام یافتن کارهای « اداری و حقوقی» ست. در بخشهای معینی از « اجتماع انسانها» جهت تأمین « سلامتی»، و حقوق همه جانبه ی آنها.
حدود این بخشهای معین اجتماعی تا به کجاست؟
این «حدود اداری-حقوقی» و نه ارضی، را « مکان قرار گرفتن جوامع محلی» معین کرده است و لازم است که کارها را بر اساس مکان و موجودیت خود آنها - یعنی محل قرار گرفتن جامعه ی شهری و روستایی-تقسیم کرد. بدون اینکه مسئله « ارض من و تو»
پیش کشید.

اگر چنین متدی و یا نظیر آن، پیش گرفته نشود و « واحد فدرال ها یا ایالتها» بر اساس خط کشی« ارض من-ارض تو» ، پیاده شوند، بدون تردید باید منتظر شروع« جنگها و کشتارها» از طرفین باشیم. جدال بر سر « مال من- مال تو»، نه اخلاق می شناسد و نه انسانیت.
این گونه جدالها تنها « خون و قدرت و سود مادی» میخواهند و آنهم راه مرسوم اش « جنگ و کشتار انسانهاست»، که همه جا تجربه شده و ضد انسانی بودنش اثبات گردیده است.
متاسفانه آنچه اغلب در تئوریهای « فدرالیسم یا جدایی خواهی، و یا حتی در تمرکز گرایی» طرح شده بر اساس اصل« ارض من-ارض تو» قرار دارد. و این بی شک فاجعه بار است. میخواهم بگویم اندیشه اداره ی جغرافیای ایران، بدون طرح تئوری« ارض من و تو» امکان پذیر و عملی ست. ضرورت دارد دگم « مرزها» را کنار بگذاریم. همانطور که در جغرافیای دیگر جوامع و حتی در اروپا کنار گذاشته اند. در این حالت میتوان به « انجام امورمحلی- حقوقی و اداری-» همت گماشت. 

مرزهای کشوری نیز میتواند با گسترش دموکراسی در منطقه از طریق « اتحادیه ی منطقه ای» کنار گذاشته شود و مردمان چند پاره شده عملاً بهم می پیوندند. و صلح و دوستی و پیشرفت پایدار برای همه میتواند تحقق یابد.
البته« بهم زدن عمدی و طبق نقشه ترکیب جمعیت جوامع» مثل همه جا طبق قانون خلاف است. که مسئله دیگری ست. 
بنابرین در اندیشه مقاله هیچ ایالت و واحد فدرالی مرز ارضی ندارد، یا به عبارت دیگر حدود آنها، چهار چوبه ی کشور است. ولی ایالتها « مرز انجام کارهای اداری و حقوقی» را  دارند. 

مفهوم و منظور اصطلاحات « فدرالیسم ملی، فدرالیسم جغرافیایی، یا ترکیب آنها» دقیقاً مشخص نیست. اما آنچه اینجا مطرح شد میتواند « واحد فدرال یا ایالتهای اداری-حقوقی» خوانده شود. با حفظ نامهای تاریخی هر منطقه و مردم. 
جهت اداره امور محلی بر « ترکیب دموکراسی مستقیم و نمایندگی» با ارجهیت دادن به دموکراسی مستقیم یا مشارکت مردم در اداره امور، از طریق تشکلهای مدنی مستقل از « دولت و احزاب» تاکید میشود. 
از نظر من گروههای « تمرکز گرا، جدایی خواه، فدرالیست و چپ و سلطنت طلب و غیره» به عنوان گروهها و تشکلهای سیاسی آزاد اند. و قوانین لازم است از حقوق آنها دفاع کند. در شرایطی که جدایی دین و دولت، دموکراسی استاندارد تحقق یافته است.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.