همنشین بهار: کنفرانس گوادلوپ؛ ژنرال هایزر، انقلاب ۵۷
12.02.2018 - 15:33
https://www.youtube.com/watch?v=mRA0Xm43OH4
حدود چهار دهه از انقلاب بزرگ ضدسلطنتی میگذرد و با اینکه شماری از رخدادهای مربوط به آن زیر نور قرار گرفته؛ و اسنادش منتشر شدهاست، اما هنوز برخی، سیاست حقوق بشر کارتر، کنفرانس گوادلوپ و مأموریت ژنرال هایزر را باعث و بانی آن معرفی میکنند. غافل از اینکه شرط خارجی به اعتیار مبنا است که وارد عمل میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
آتش زیر خاکستر در جامعه ایران
سیاست حقوق بشر کارتر بمثابه شرطی خارجی مؤثّر بود. کنفرانس گوادلوپ و مأموریت ژنرال هایزر هم به این یا آن واقعه؛ سمت و سو داد، اما عامل اصلی تغیبر، آتش زیر خاکستر در جامعه ایران بودکه به خیزش و خروش مردم ایران انجامید و آنان درست یا غلط با نظام شاهنشاهی درافتادند.
موارد دیگری چون:
• سخن آندرویانگ نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد که آشکارا از آیتالله خمینی و جنبش او طرفداری میکرد،
• دامنزدن به اخبار مربوط به ایران توسط بخش فارسیِ بیبیسی، در گرماگرم انقلاب...
• نامه صادق قطبزاده به نماینده دولت فرانسه که با رهنمود آبتالله خمینی نوشته شد تا در کنفرانس گوادلوپ ارائه شود،
• گفتگوی دکتر ابراهیم یزدی با وارن زیمرمن رئیس بخش سیاسی سفارت آمریکا در فرانسه در رستوران کوچکی نزدیک نوفللوشاتو
• گفتگوهای امثال ویلیام سولیوان و استمپل، با نمایندگان آیتالله خمینی، همه و همه، معلول، (و نه علّتِ) انقلاب بود.
ضمناً در آن شرایط مردم ایران نه به چریکهای فلسطینی، و نه به هیچ گروه خارجی نیاز نداشتند که به جای آنان کاری کنند. هر چه بود، خوب یا بد، حاصل چند دهه تلاش و مبارزه مردم ایران بود و بس...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
از دید امثال کارتر، ایران جزیره ثبات بود
جیمی کارتر و همفکرانش؛ گرچه خطِ کمسیونِ سه جانبه Trilateral Commission (کمسیونِ نخبگانِ آمریکا، اروپا و ژاپن) را پیش میبردند، با اینکه بر خلاف امثال نیکسون و جرالد فورد با عَلم کردن سیاستِ حقوق بشر، به امثال شاه در ایران و ساموزا در نیکاراگوئه، تَشَر میزدند و نصیحتشان میکردند کمتر بگیر و ببند کنند، اما خط قرمزشان حفظ سیستم وابسته بود و هرگز فروپاشی تمام عیار رژیم شاه را تصّور نمیکردند.
جیمی کارتر و همفکرانش؛ گرچه خطِ کمسیونِ سه جانبه Trilateral Commission (کمسیونِ نخبگانِ آمریکا، اروپا و ژاپن) را پیش میبردند، با اینکه بر خلاف امثال نیکسون و جرالد فورد با عَلم کردن سیاستِ حقوق بشر، به امثال شاه در ایران و ساموزا در نیکاراگوئه، تَشَر میزدند و نصیحتشان میکردند کمتر بگیر و ببند کنند، اما خط قرمزشان حفظ سیستم وابسته بود و هرگز فروپاشی تمام عیار رژیم شاه را تصّور نمیکردند.
سازمان سیا در مرداد سال ۵۷ گزارش داد:
ایران نه تنها در یک موقعیت انقلابی قرار ندارد، بلکه حتی آثار و علائمی از نزدیک بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمیخورد.
سازمان تحلیل اطلاعات دفاعی آمریکا، نیز در مهرماه همان سال اعلام نمود:
انتظار میرود شاه تا ده سال دیگر به طور فعال زمام قدرت را در دست داشته باشد.
از دید امثال کارتر؛ ایران جزیره ثبات Island of stability بود و هرگز تصور نمیکردند که در آنجا با یک زلزله بنیانکن سیاسی روبرو شوند...
مقاله مربوط به این بحث:
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
انتشار از:
همنشین بهار
افزودن دیدگاه جدید