در روی، تَنگ بسته کوچه ای،
در حال، این ویرانه ها،
بوف و کلاغ، زار ونزار.
ای وای بر من، خانه ام،
خانه کدام، کو خانه ام،
بی خانه ام، بی خانه ام.
ایرانیم، بی وطنم، بی خان و مان،
نامم غریب، شخصم غریب،
خارجیم، خارجیم،
در کشور بیگانه ام،
بیگانه بُرده مادرم،
مامِ وطن، مادر وطن،
در دست تو، در دست تو.
اینک به تو محتاج منم،
در چشم تو کوچک منم،
در دست تو جانِ منم،
ای من منم، نَه من منم!
من کو شدم من، ای فُغان،
ما کو شدیم ما، ای فُغان،
وای بر منِ بی وطنم.
صبرم به سر آمده من،
جانم به لب آمده من،
تا کی به لب دندان گَزَم،
تا کی به خونآب جِگَرَم.
بر پا که از من ما کُنیم،
شاید که چاره ما کنیم،
مایی بسازیم از منم.
بهر هوا، بهر زمین،
بنگر که آزادیم ما،
بنگر که کاوه آمده است،
جمشید در پُشت آمده است.
بر پا که خود کاوه شویم،
بر پا که خود جمشید شویم،
بر پا که فریاد بَرکَشیم،
آزاد باد ای وطنم،
پر باد باد ای وطنم،
ای وطنم، ای وطنم.
بر پا که ظلم را بَر کَنیم،
بر پا که ریشه کَنش کُنیم،
ظلم و ستم، ظلم و ستم،
نعلین و چکمه بَر کَنیم،
از ریشه آن را بَر کَنیم.
آنگه به ایران ما رویم،
ایرانه را آباد کُنیم،
ویرانه را آباد کُنیم،
ای وطنم، ای وطنم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید