سردی روابط ایران و تاجیکستان با بالا گرفتن پرونده بابک زنجانی و گرم شدن روابط تاجیکستان با کشورهای عربی اوج گرفت و حال منجر به پایان یافتن برنامههای مبادله دانشجو بین دو کشور، تمدید نشدن اقامت بسیاری از شهروندان ایرانی در تاجیکستان و تعطیلی فعالیتهای تاجران ایرانی شده است.
بسته شدن مراکز فروش کالاهای تولید ایران و بسته شدن رستوران ایرانی در مرکز شهر دوشنبه و کاهش چشمگیر تعداد ایرانیان مقیم تاجیکستان از مشاهدههای چهار هفته آخر برخی از ساکنان شهر دوشنبه است که در صحبتهای مختلف با زمانه با ابراز نگرانی مطرح کردند.
مریم، هنرمند جوان ایرانی که حدود سه سال در تاجیکستان فعالیتهایی در عرصه آموزش خط فارسی و عکاسی انجام میداد، به زمانه گفت که دولت تاجیکستان اقامت او را بدون ذکر دلیل تمدید نکرد و یک هفته فرصت برای ترک کشور داشت. مریم که نخواست اسم کامل خود را ذکر کند و امید دارد که دوباره فرصتهای قبلی خود را در تاجیکستان بازیابد، گفت او تنها نیست و بسیاری از دوستان و آشنایان ایرانی که در شهر دوشنبه کنار او به کارهای فرهنگی مشغول بودند، با چنین برخورد «غیراخلاقی» رو به رو شدهاند.
یکی از ساکنان تاجیک شهر دوشنبه در تایید حرفهای مریم با زمانه صحبت کرد و از این یاد کرد که نه تنها اقامت دوستان ایرانی تمدید نمیشود بلکه متخصصانی که در تاجیکستان مراکز پزشکی موفقی داشتند مجبور به ترک تاجیکستان شدند.
این ساکن شهر دوشنبه گفت، حضور پزشکان ایرانی که همزبان و همفرهنگ تاجیکاناند و زبان بیماران محلی را خوب درک میکنند، به شدت کاهش یافته است. از نگاه این شهروند تاجیکستان نهتنها شهروندان و متخصصان ایرانی بلکه تاجیکان محلی نیز زیان زیادی دیدهاند.
این ساکن شهر دوشنبه از بیمارستان سینا یاد کرد که با ابتکار دولت ایران در شهر دوشنبه فعالیت میکند و افراد بسیاری عملهای جراحی خود را آنجا انجام میدادند و حال مجبورند به مسکو سفر کنند.
عبدالوهاب صبغی، یکی از تاجران موفق ایرانی در تاجیکستان که بیش از بیست سال با کارهای تجاری مشغول است از شدت گرفتن سردی روابط بین این دو کشور همزبان و همفرهنگ نگران است.
آقای صبغی در گفتوگو با زمانه میگوید، از زمانی که دولت روحانی بر سر کار آمده سران هر دو کشور فرصت مناسب و مفصلی برای نشست و برطرف کردن سوءتفاهم نداشتهاند. از نظر او با چند نشست رو در رو همه این مشکلات حل و فصل میشود. آقای صبغی میگوید از این وضعیت مردم عادی زیان دیدهاند و باید در حل آن عجله کرد. آقای صبغی امید دارد که مقامات ایران و تاجیکستان به زودی دور یک میز بنشینند و این مشکلات در طی سه چهار سال جمع شده را با زبان دوستانه و همدلانه بررسی کنند. او از روابط سالها سرد بین ازبکستان و ایران و همین طور تاجیکستان و ازبکستان یاد کرد که حال رو به بهبود آورده است و این باعث امیدواری اوست که به زودی این سوءتفاهمها بین ایران و تاجیکستان نیز گرهگشایی بشود. آقای صبغی قبلا ریاست انجمن ایران و تاجیکستان را بر عهده داشت که هنگام نوشتن این گزارش سایت این انجمن از دسترس خارج بود و فعالیتهای این انجمن نیز با دلیل اعلامنشده به شدت کاهش یافته است.
به گفتوگوی زمانه با عبدالوهاب صبغی، از تاجران موفق ایرانی در تاجیکستان را، میتوانید در اینجا گوش دهید:
ترویج شیعهگرایی در تاجیکستان
مقاله «شیعهگرایی»که در سایت مرکز اسلامشناسی تاجیکستان منتشر شده است، موضع دولت تاجیکستان را بازتاب میدهد. این مقاله در دو قسمت پشت سر هم در سایت این سازمان منتشر شده است و جمهوری اسلامی ایران را به ترویج شیعهگرایی بین جوانان تاجیک متهم میکند. بر اساس قانون اساسی کشور تاجیکستان تشویق و ترویج هر گونه دین و مذهب ممنوع است.
نورالحقوف قمر، نامزد علوم فلسفی و نویسنده این مقاله، مینویسد که انقلاب اسلامی ایران «نقش کلان» در سیاسی کردن دین اسلام داشته است و اساس ایدیولوژی آن تعلیم فرقه شیعه و گسترش آن در کشورهای اسلامی است. نورالحقوف قمر، مینویسد، جمهوری اسلامی ایران با تعلیم و تشویق شیعهگرایی، دین اسلام را سیاسیتر از قبل کرده است و آن چه از نظر دولت تاجیکستان نگرانکننده است، صدور این تفکر با خرج هزینههای هنگفت به دیگر کشورهای اسلامی است.
تهدید به درخواست خسارات
نویسنده این مقاله تعدادی از دخالتهای مقامات جمهوری اسلامی ایران را در سیاستهای داخلی تاجیکستان نام میبرد که از نظر او دلایل اصلی بسته شدن درهای ارتباط به روی ایران است:
• حمایت از حزب نهضت اسلامی تاجیکستان و نفوذ بی واسطه به کارهای داخلی کشور از طریق این حزب و دست داشتن در جنگهای داخلی و عمومی کردن خمینی پرستی.
• اعتراض آیت الله گلپایگانی به منع حجاب در سازمانهای دولتی در تاجیکستان و گناهکار خواندن دولت این کشور به اتهام «اسلامستیزی».
• اعتراض علی لاریجانی به قانون «خانواده» در تاجیکستان در یکی از سفرهای رسمی خود به تاجیکستان.
• ترویج شیعهگرایی در تاجیکستان با محمل زبان فارسی.
• ستیز با فرهنگ پیش اسلامی و «ادبیات اسلامی» خواندن ادبیات مشترک کلاسیک فارسی و حتی مخالفت با نصب پیکره کسی چون فردوسی.
• تلاش بر جذب کشورهای نوپای آسیای میانه بر محور مذهب و تبدیل «اسلام سیاسی ایرانی» به قدرت اصلی در منطقه.
اما پیام مقاله این است که جمهوری اسلامی ایران اگر دست از ادامه تبلیغ ایدیولوژی شیعهاساس خود در مرزهای تاجیکستان برندارد و حمایت از حزب ممنوعه نهضت اسلامی تاجیکستان را متوقف نکند، دولت تاجیکستان نیز ممکن است به مراجع بینالمللی شکایت کند و با اثبات دست داشتن دولت ایران در کشتار دویست چهره تاجیک و هم اوج دادن جنگهای داخلی تاجیکستان از دولت ایران درخواست غرامت کند. از نظر دولت تاجیکستان در طول بیش از دو دهه فعالیتهای جمهوری ایران به کشور تاجیکستان خسارات زیادی وارد شده است. اما هیچ جایی از این مقاله از دستاوردها و کمکهای دولت ایران یاد نمیشود.
و جمله آخر بخش دوم مقاله نورالحق قمر که کارشناسان سیاسی محلی آن را پاسخ صریح دولت تاجیکستان ارزیابی کردهاند، این است:
«امید داریم که از این پس مناسبت این دو کشور و خلق دوست و برادر و همفرهنگ و همزبان، بدون بازیهای سیاسی – مذهبی صورت گرفته، در اساس همدیگر فهمی برادرانه و بیغرضانه با راه طبیعی انکشاف یابد.»
Умед дорем, ки минбаъд муносибати ин ду кишвару халқи дӯсту бародар ва ҳамфарҳангу ҳамзабон бидуни бозиҳои сиёсӣ-мазҳабӣ сурат гирифта, дар асоси ҳамдигарфаҳмии бародарона ва беғаразона бо роҳи табиӣ инкишоф меёбад.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید