رفتن به محتوای اصلی

پرده ی نقاشی تکامل
30.08.2017 - 17:26

با روزهای درگیر
به پای فلسفه
بوسه می زنم.
در تلاطم موج های سنگین هنر
تاریخ گمشده ی انسان را
جست و جو می کنم.
گاه بی هوده
در پی فهم پیچیدگی ها
روح بی تابم را
به چالش می کشم
تا سبک تر از باد
با بال پرنده
به پرواز درآیم.
گاه عاصی تر از همیشه
با باروت خشمی بی امان
به تمام جوخه های اعدام
شلیک می شوم.
زندان
با گل بیگانه است.
در حافطه ی حیات
موجود زشتی
این گونه
گل های رنگ رنگ را
پژمرده کرده است.
از خود می پرسم
این کدام پرده ی نقاشی
کدام آوایی است
که تکرار غم انگیز پلشتی است؟
در ژرف ترین آب ها
غوطه می خورم،
نقش دیگری
از حیات را
از خیال را
و دانستن را
بر طبل زمان می کوبم
تا واژه ها
با آهنگ دیگری
به رقص درآیند.
رقصی برای فهمیدن
که اگر نه زیباترین،
که
آرامش بخش ترین
رقص است.
اینک به باغی رسیده ام
پر از هوای تازه.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آتوسا نجف لوی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.