رفتن به محتوای اصلی

همنشینِ عشق
16.05.2012 - 08:48

آسوده آن دلی که تواَش آشیان شوی

خوشا کبوتری که تواَش آسمان شوی

پرواز اگرچه نامبارک ست در این دیار

خوشا نشاط در پَری که تواَش نشان شوی

گُل را تو رنگ وُ بو ببخشی وُ زیبایی اَش

خوشا همنشینِ عشق که تواَش ضمان شوی

تو مصرعی ز فصلی که می خوانَدَش جهان

خوشا شرارِ شبی که تواَش جَهان شوی

رُخسارِ فرّخ وُ فرخنده خنده ای بیار!

خوشا درخششِ شاد که تواَش زمان شوی

دل سر به سینه می زَنَد با هر تپش به رقص

خوشا رها شدنی که تواَش امان شوی

چشمم نخفته وُ پَرپَر زَنَد در انتظار

خوشا رسیدنی که تواَش ارمغان شوی

سپیده سر زَد وُ ماه رفت وُ آسمان سپید

خوشا سخن ز عشقی که تواَش زبان شوی

بُستان گرفت سکوتِ سردِ زمستان به چنگ

خوشا سرخ سخنی که تواَش ارغوان شوی

تو نغمه ی شعری به جانِ عاشقان سوگند

خوشا به حالِ جان که تواَش جاودان شوی

2012 / 5 / 16

http://rezabishetab.blogfa.com‍

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.