رفتن به محتوای اصلی

اندرمعنای کنشی به نام رأی دادن!
15.05.2017 - 21:28

در خلال مناظره ای* حول انتخابات و بحث حول کنش «تحریم» و شرکت، پیشنهادمن این بود که بهتراست بجای واژه تحریم که واژه سنتی-مذهبی و ایدئولوژیک است از مفهوم مشارکت و عدم مشارکت در بازتولیدسیستم صحبت کنیم که اولا ارجاع آن به کنش مقاومت موجود در بخش هائی از جامعه است و ثانیا معطوف به رابطه بین مشارکت جامعه و فرسودگی و یا بازسازی قدرت از سوی دیگراست. در چنین حالتی بارسلبی و اثباتی مشارکت و عدم مشارکت هرکدام شفاف ترمطرح می شوند.

هم چنین نفس منطق تحریم و شرکت یا امتناع به شکل آره یا نه نیز نارسا و مشکل زا و تلویحا شکل آمرانه و تعیین تکلیف را دارد... البته اصل رأی دادن به غیر در ذات خود به معنای خلع یدسوژه از خود و تبدیل شدنش به ابژه ای فعل پذیراست . با این همه در مسیرفرایند مبارزه علیه این نوع بیگانگی و جدائی نهادی شده و مرسوم، و در مسیر تلاش وحدت بین آن دو، رویکردیک مدافع رهائی یعنی کسی که علیه این نوع بیگانگی مبارزه می کند، در برخوردبا رویکردهای انتخاباتی، و بدون آن که بخواهد به شکل امرانه و ایدئولوژیک با این مسأله برخوردکند، چیست؟

مبنای چنین رویکردی به گمان من می تواند بر منطق زیراستوارباشد: اگر در نظربگیریم که معنای کنشی به نام رأی در بنیادخود به معنی تفویض واگذاری و حق تصمیم گیری یعنی مهم ترین شأن و گوهرهستی بشر و هم چون یک سوژه، در حکم سپردن سرمایه انسانی و سرنوشت خود به دیگری است؛ آنگاه می توانیم با کنارهم قراردادن دو گزاره زیر رویکردخود با انتخابات را تنظیم کنیم:

الف- اگر آنگونه که مدافعان شرکت کردن می گویند رأی دادن و انتخاب کردن را دستاورد و حق هر شهروندی بدانیم که باید از آن برای تغییرشرایط و تاثیرروی سرنوشت خود و جامعه سودجست؛
آنگاه باید همزمان به عنوان جفت و همزادجداناپذیرگزاره فوق براصل دیگری هم پای فشرد:
 ب- هرشهروندعاقل و بالغ به همان اندازه که با رآی خود در تحولات و سمت و سوی رویدادها مشارکت می کند، درست به همان میزان و نه کمتر مسئول صیانت و حفاظت از رآی و حق تصمیم گیری واگذارکرده خود است. و گرنه این رأی با تبدیل شدن به نیروئی مهیب و بیگانه شده، هم چون بومرنگی به سمت خود رآی دهنده و یا جامعه کمانه کرده و به صورت خودوی اصابت خواهد کرد. آن چه که بارها و بارها اتفاق افتاده است.

 حال سئوال شرکت بکنیم یا نه، به این سؤال کلیدی تحویل می شود؛ که هرکس از خود به پرسد که آیا  توان کنترل و صیانت از آرا‌ء خود را دارد یا نه؟ این که پیش شرط های صیانت از آراء چیست،  خارج از حوصله این یادداشت کوتاه است و پاسخ به آن چندان هم گنگ و دشوار نیست. هرکس باید هم چون یک شهروندمسئول و پاسخگو از خود به پرسد که آیا قادر به صیانت از رآی خودهست یا نه و آنگاه ....... 

http://radiohambastegi.se/sounds/t.rozbeh.r.alijani_entekhabat170513.mp3

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تقی روزبه
http://taghi-roozbeh.blogspot.de/2017/05/blog-post_14.html#more

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.