رفتن به محتوای اصلی

حذف دگر اندیشی
13.05.2017 - 07:51
 

در گفت و گویی تحت عنوان « جوسازی های جبهه پان ایرانیسم برعلیه حرکت ملی آذربایجان»، با این نشانی «https://www.gunaz.tv/fa»
و http://www.iranglobal.info/node/60110
ایران گلوبال را به خاطر درج  دیدگاههای همه ی گرایشها در کنار سایت «آذریها» قرار داده، زیر پرسش گرفته اند که چرا « علیه حرکت ملی آذربایجان» مطلب منتشر میکند؟

1- موضوع  صحبت که به نادرست « جوسازیهای جبهه پان ایرانیسم» عنوان شده در واقع و در حقیقت عمدتاً باز موضوع مقاله ی «عربده كشى لمپنيسم در حركت ملى» است.
و مقالات من و دیگران. ربطی به پان فلان ندارد. با متد ایران گلوبال  همه آشنا هستند که امکان بیان و نقد و نظر برای همه ی جریانها وجود دارد.
من با مقالات مختلف دیدگاه تبعیضگر را نقد کرده ام( رجوع به آرشیوآ.ائلیارhttp://www.iranglobal.info/taxonomy/term/81  )
و کسانی که به «جبهه پان ایرانیسم » نقد دارند بنویسند. عدم نقادی خود را به گردن ایران گلوبال نگذارند.  طبق اصول سایت نمی توان جلو « بیان نظر پان ایرانیسم» را
در سایت گرفت. و سایت را «خطی» کرد. سایت اعلام کرده که خطی نیست. از پان ایرانیسم ناراحت هستید « نقد» کنید.

2- نوشته های خود نقادان آذربایجانی را هم میتوانید نقد کنید. شخصاً استقبال میکنم که نوشته هایم نقد شوند.
اینکه چند نفر فعال آذربایجانی مانند لوایی و آ.ائلیار و دیگران را در جبهه پان ایرانیسم قرار دهند به جای نقد نوشته ها، «حذف دگراندیشی» ست.

در مورد انتشار مقاله ی مذکور ، قبلا نیز نوشته ام که دلیلی برای حذف آن مقاله نمی بینم. مانند مدیر سایت. 
هر چند  شیوه ی طرح مسایل در مقاله را نمی پسندم. هر چند  دیدگاه فکری من با نویسنده آن  متفاوت و متضاد است. 

 از دیدگاه خود لازم می بینم در رابطه با آن مقاله به برخی نکات اشاره کنم:  
نویسنده ی مقاله «  دید شاعرانه» دارد، و با این دید  مقاله اش را نوشته است. و واژه ها معانی سمبلیستی دارند. از جمله واژه ی « جنون» که رویش انگشت میگذارند.
جنون در این نوشته با برداشت من همان معنی را دارد که کلمه ی « دلی: دیوانه» در داستان فولکوریک آذربایجان، « کوراوغلی» دارد. و ایرادی در استعمال آن نیست.
خود ایشان نیز تأکید کرده که «مطالبى به كنايه در باره ى جنون و عقل » مینویسد. 

متد نوشتن را خود نوسینده انتخاب میکند کسی نمیتواند چیزی را به نویسنده دیکته کند. اینکه شاعرانه ننویس، جور دیگری بنویس که فلانی دوست دارد و انتخاب کرده است، نه، چنین چیزی را هیچ نویسنده ای نمی پذیرد. یا فلان جور « نقد» بنویس که من دوست دارم یا فلان جمع دوست دارد؛ و غیره. نه، چنین حساب کتابی در « فرهنگ آزادی نگارش» نداریم. اصرار بر این نکات سلب آزادی بیان و نگارش است. که در گفت و گوی مذکور عنوان میشود.
الف- نویسنده در انتخاب شیوه ی نگارش آزاد است. میتواند شاعرانه بنویسد.
ب- نویسنده آزاد است متد نقد خود را خودش انتخاب کند، نه آنجور که من یا فلان جمع دوست دارد.
ج- نقاد آزاد است یک جنبش، دولت، حکومت، مکتب، مذهب، رهبران ، و یا گروه و فردی را در هر موقعیتی که با شند رد یا قبول کند. با شیوه ی نگارش شاعرانه، غیرشاعرانه، و 
متد نقدی که خودش برمیگزیند. نقد تقدس نمی شناسد. در صحبت مورد بحث کسانی میکوشند « بعضی چیزها» را مقدس نشان دهند یا بر آنها هاله تقدس ایجاد کنند.
این عمل  خلاف آزادی اندیشه و نقد است.

د- نوشته ای ممکن است ، دارای « برخورد، برداشت، نقد یا هر سه ی این نکات» باشد. حساب هر نکته جداست. ولی مانع بیان هیچ نکته ای از آنها نمی توان شد.
نوشته ای که دارای « اتهام شخضی با نام مشخص فرد یا افراد » است لازم است سند داشته باشد.
اما نوشته ایکه دارای نام یا اسامی شخصی مشخص نیست، تنها از کلمات عمومی « رهبران» یا « اتاق فکر»، «جنبش ما » و مانند اینها استفاده میکند و « اتهامات سیاسی و اندیشه یی و حتی امنیتی» نیز مطرح میکند، مربوط به « تجربه ی شخصی، برخورد، یا برداشت و تحلیل فرد» میشود. که سنجش درستی یا نادرستی آن کار خواننده است. نمی توان جلو نویسنده را گرفت. مثلا فلان سازمان و گروه و رهبران و مانند اینها سیا ساخته اند. کاگ ب ساخته اند و غیره. اینها اتهامات امنیتی ست. در فضای سیاسی چنین اتهاماتی صرف نظر از درستی یا نادرستی آنها، مطرح شده و خوانده ایم. که مربوط به این نکات است:« برخورد، برداشت، تجربه ی شخصی، تحلیل». تازه ترین اینها « آموزش 10 هزار خارجی و فرستادن آنها به سوریه توسط ایران» است که دولت آمریکا مطرح کرده است. این اتهامات چه از سوی دولتها و چه از سوی اشخاص و گروهها وجود دارد و مطرح میشوند. نمیتوان جلو « بیان کلی گویی» را گرفت. نوشته ی مورد بحث کوشش بخشی ازفعالان را ارجمند  شمرده است. که نظر نویسنده است.

*
یکی برای جنبشی رهبر و رهبران می شناسد، اتاق فکر می شناسد، و چه و چه می شناسد، دیگری هم حق دارد، هیچ چیز نشناسد. مجبور نیست. اعمال فشار در این نکات نقض آزادی
اندیشه است. در صحبت مورد بحث برای جنبش آذربایجان ، کسانی« رهبران» می شناسند و اتاق یا اتاقهای فکر. دیگری حق دارد جور دیگری بیاندیسد و کس و چیزی نشناسد. یا آنها را رد کند.

اینکه کسی عنوان کند« اینها نباید منتشر شوند، نباید نوشته شوند علیه حرکت آذربایجان و فلان و بهمان است »، عملی ست خلاف آزادی اندیشه و بیان. 
آزادی، آزادی من نیست، آزادی مخالف اندیشه یی من است. تحمل نظر مخالف مقدار آزاد اندیشی را نشان میدهد نه «شعار».
واکنش افراد در صحبت مذکور « برای حذف آزادی اندیشه و بیان» است، اما مدام آزادی را « شعار» میدهند. «تضاد شعارآزادی با عمل حذفی افراد». این آن پدیده ایست که در گفت و گو شاهدیم.

3- موضوع بحث«  نقد خود» است.  نقادان نیز همانطور که مقالات نشان میدهند فعالان آذربایجانی هستند.  لوایی، آ.ائلیار، eza، و ناشناس،  که مطالب شان  مورد بحث است هرچهار نفر از فعالان آذربایجانی هستند با دیدگاههای متضاد و متفاوت. 

لوایی « یک تجربه تلخ ، و برخورد شاعرانه» مطرح کرده ، وسه نفر دیگر، تحلیل و نقد ارائه داده اند. چه کسی موافق باشد و چه مخالف. پاسخ این نوشته ها « نقد مقالات مذکور» است.
واکنشی که در مقابل آنها شاهدش شدیم « چه توسط دو مقاله و چه گفت و گوی مذکور»، در مجموع واکنشی بود برای « حذف دیگر اندیشی»
هر یک از این چهار  نفر دیدگاه مخصوص بخود دارد که با دیگری یکی نیست. انصافاً نقد اینها هیچ ربطی به « جبهه ی پان ایرانیسم» ندارد. اینکه « برخورد و نقد» اینان را در جبهه ی پان ایرانیسم
قرار بدهیم نقض آزادی اندیشه و بیان است.

4- به دیگر موضوعات پاسخ داده شده که از آنها میگذرم.  

5- موضوعات فرعی دیگر : اعتراض به انتشار مقالات زیر است:

از آ.ائلیار
 
---
از دیگران
 
 
-مقالات مذکور « نقد و تحلیل و برداشت» نویسندگان است. در خدمت رفع تبعیض قرار دارند. مخالف میتواند نقد کند. «واکنش حذفی» برای انتشار اینها شایسته ی آزاد اندیشی نیست.
- من ده ها مقاله در مورد ماهیت جنبش همگانی آذربایجان دارم. بروید ببینید و نقد کنید. 
در فضای فکری آذربایجان گرایشهای نظری گوناگون و زیاد وجود دارند. نقد و رد  یکی دو گرایش به معنای رد تلاش عمومی نیست و نمی تواند باشد. راه انداختن پروپاگاندا برای 
اینکه « ای داد و بیداد فلانی گرایش من را رد کرد یا منفی نامید ، پس کل تلاش عمومی رفع تبعیض» را رد میکند، یک تبلیغ عوام فریبانه است. 
یا نویسنده  فلان رهبر و تئوریسین و که و که را رد میکند، پس کل تلاش عمومی رفع تبعیض را نفی میکند، واکنش و سخن نادرستی ست. و متضاد با منطق.
اینها حرکاتی ست که شاهدش هستیم و شایسته ی اندیشه ی آزاد نیست. بل حذف دگر اندیشی ست. 
**
6- دیگر اینکه آ. ائلیار توده ای و اکثریتی سابق است ، و اشارات پیش پا افتاده ی دیگر که فاقد ارزش توجه ند. یا اینکه فلان و بهمان شخص است و غیره و غیره.
که تمامی ندارد و از قرار معلوم دهها فلان و بهمان هم اضافه خواهند کرد.
این سخنان تهی و فاقد اندیشه و گوچه بازاری ، شایسته ی کسانی نیست که « نقد اندیشه» مطرح میکنند. بجای آنها شایسته است که به اندیشه های آ.ائلیار بپردازند و نشان دهند
کدام نظریه اش خطاست. بسیار ممنون میشوم.
من هیچ وقت در قالبهای اندیشه یی فوق الذکر قرار نگرفته ام . متاسفانه یا خوشبختانه. اندیشه های آ.ائلیار مختص خود اوست. هیچ هم عیب نمیدانم که یکی در گذشته دارای قالبهای فکری
مذکور باشد. 
این برخورد ها به آ.ائلیار بسیار سطحی و نائیف است. و فاقد ارزش.
7- علت رد دعوت شرکت در صحبت را کتباً اعلام کرده ام - پاسخ به یک دعوت -و منطقی ست که به آن مراجعه شود، بجای حرفهای پیش خودی. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.