رفتن به محتوای اصلی

ايرانيّت فروشنده با زبان اصغر فرهادى
02.03.2017 - 12:32


شروع فيلم با تَرَك برداشتن خانه و ريزش آن همراه است. اين خانه و رختخواب ترك برداشته است. مفاهيم و تعابير زيادى در ذهن شكل مى گيرد. سياست و فرهنگ و اعتماد و ... ترك برداشته است. افراد و ذهن ها ترك برداشته اند. ايرانيت ترك برداشته است. مرد و زن دنبال تغييرند. دنبال فرار از اين ترك و ريزش. اما تَرَك بيرون در درونشان نقش خواهد بست. مرد دلش مى خواهد كه شهر را از بيخ و بن زير و رو كند و دوباره بسازدش اما غافل است از اين موضوع كه خودش در حال ويرانى است. اين شهر و سرزمين و فرهنگ در حال ويرانى است. تهاجم و تجاوز در راه است. بايد درها را بست. بايد اين سياست و فرهنگ و اجتماع را بسته نگه داشت و گرنه بهش تجاوز خواهد شد. تجاوز و تهاجمى نرم. همانند دستى كه از پشت ( بنا به قول زن ) بر موهاى زن در زير آب دوش كشيده مى شود و شايد زن به تصور اينكه دست شوهرش است خود را تسليم متجاوز ساخته و بعد كه فهميده شوهرش نيست لگد انداخته و داد و فرياد كرده است. اما هر چه باشد واژه ى تجاوز و تهاجم از ذهن ايرانى جماعت پاك نمى شود. اينجا جامعه اى است كه به راحتى وارد حريم تو مى شوند و امنيت و آزادى و ذهن تو را درگير مى سازند. همبسترى و هم آغوشى تو با حريمت را بر هم مى زنند و تو را با دغدغه هاى بيرونى مفاهيم مشغول مى سازند. و آنوقت تو به جاى اينكه ريشه هاى تجاوز را بكاوى به دنبال پيرمردى مريض و جاهل راه مى افتى تا سيلى اش بزنى و پيش جهانيان تحسين شوى. كه به شكلى نرم و دموكراتيك قضيه را حل كرده اى. به شكلى كه خوشايند غرب و شرق و درون و بيرون باشد. ديگر از چاقو و غيرت و تعصب و كشت و كشتار فيلم هاى قبلى خبرى نيست. ديگر تو و ايرانيت تو داعش وار و خشونت آميز عمل نمى كند. با ايرانى طرف هستيم كه جواب خشونت را با خشونت نمى دهد و فيلم دارد اين را به جهان القا مى كند. انگار ايران تروريست پرور و متجاوز نيست. انگار ايران خرابكار و انسان كش و متجاوز نيست. بلكه به آن تجاوز شده و او دارد اين مسئله را به خوبى مديريت مى كند. فيلم همه را راضى نگه مى دارد و همه را سر كار مى گذارد تا جايزه بگيرد. فيلم از اول براى جايزه گرفتن ساخته شده و حتى آرتور ميلر را هم درون اين سياسى كارى خويش هل داده است. مرد به پليس و دادگاه ( و در كل به سياست و قدرت ) رجوع نمى كند و روشنفكرمآبانه به حل مسئله مى انديشد. مسئله اين است كه طبقه ى روشنفكر از سمت طبقه ى مقدس مآب ( به رويارويى پيرمرد متجاوز با خانواده اش دقت كنيد )  و جاهل مورد تجاوز و تهاجم قرار گرفته است و مى خواهد اين مسئله را با فرمولهاى خويش حل كند. قشر سنتى و كلاسيك و رياكار و شهوتى جامعه ( پيرمرد )، رؤياهاى قشر روشنفكر و جوان را دزديده و پريشانش ساخته است. زن پيرمرد را به راحتى مى بخشد چون اين تجاوز را زاييده ى جهل او مى داند. مرد اما دارد به انتقامى پاستوريزه شده مى انديشد. مرد هم تصورش در مورد ايرانيت و فرهنگ مثل تصور زن است. او با نشان دادن فيلم گاو براى بچه ها قصد دارد گاو بودن مردم و جامعه را نشان دهد و يادش رفته كه خودش نيز بخشى از اين گاوشدگى است. در پايان فيلم، مرد و زن دارند براى تئاتر گريم مى شوند. چشمهايشان را با لنزهاى آبى مى بينيم. انگار چشمهايشان را شسته اند و جور ديگر دارند مى بينند اما اين تصور ماست. در ذهن هر دو تجاوز و تهاجم دارد رژه مى رود. اين بازى ادامه خواهد داشت.  
فرهادى سازشكارانه به روايتِ ايرانيت برخاسته است. با زبان اصولگرايان ( آنجا كه بچه ها دشمن دشمن مى گويند)، با زبان اصلاح طلبان و حتى برانداز ها ( آنجا كه در پاسخ مرد جواب داده مى شود اين شهر را يكبار ويران كردند و ساختند شد اين. اشاره به انقلاب و ...) حرف مى زند. فرهادى مى خواهد همه را راضى نگهدارد. سئوال اما اينجاست كه چرا امثال فرهادى فقط به هنگام تجاوز به طبقه ى خويش وارد دفاع مى شوند؟ همه ى مردم  و همسايه هاى زن فاحشه تقريباً به او و افرادى كه وارد خانه ى او مى شوند عادت كرده اند. اما به هنگام تجاوز اشتباهى به زن مرد روشنفكر زبان گشوده و از بدى اعمال زن فاحشه حرف مى زنند. قبلاً چرا سكوت كرده بودند؟ مشكل اينجاست كه قشر روشنفكر ايرانى به خانه اى نقل مكان كرده كه اتاق فكر فاحشگى و فروش است! و اين تقصير خود اين قشر است كه بدون مطالعه و تحقيق اين انتقال را شكل داده است. اين فيلم را مى شود همه جور تاويل كرد. مى توان تصور كرد كه پيرمرد نشانگر تهاجم خارجى قدرت هاى جهانى است. مى توان تصور كرد كه پيرمرد نماينده ى سنتى ساختار قدرت و فرهنگ ايرانيت است. و تصورات جدولى ديگر...
در كل آنچه مى توان گفت اين است كه فرهادى روايتگر سياهىِ فرهنگ و جامعه ى ايرانى است. و اين سياهى پيوسته دارد ضخيمتر مى شود. 
و اگر ما و ملت هاى ديگر موجود در ايران و ديگرى هاى خارجى از اين سياهى دارند دورى مى كنند نبايد آنها را نكوهش كنيم

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.