هنگامی که در تاریخچه اخوان المسلمین کاوش میکنیم، متوجه میشویم که فارغ از روابط گرمی که حسن البنا موسس این فرقه با علمای شیعه، بخصوص آیت الله کاشانی داشت، بطور وافری مجذوب شخصیت جمال الدین اسد آبادی معروف به جمال الدین افغانی بود و با بررسی افکار و عملکرد او به این نتیجه میرسیم که او به مقدار زیادی تحت تاثیر افکار و اندیشههای علمای شیعه، بخصوص شیعیان دوازده امامی بود.
علامه دکتر اسحاق موسی الحسینی که تا زمان وفاتش در سال 1991 عضو انجمن زبان عربی در قاهره بود و همچنین عضو انجمن علمی عراق و مرکز تحقیقات اسلامی بود، در کتاب خود با عنوان " اخوان المسلمین بزرگترین جنبش اسلامی نوین" مینویسد: دوستی میان شیعیان و اخوان المسلمین دوجانبه است و شیعیان اخوان المسلمین را شاخهای از خود و زبان آنها در میان اهل سنت میدانند. وی میگوید: برخی از دانشجویان شیعه که در مصر درس میخواندند، به گروه اخوان المسلمین پیوستند و همچنین افراد شیعه "اثنی اشعری" زیادی در عراق عضو شاخه اخوان المسلمین در عراق بودند.
در ملاقات با نواب صفوی در سوریه، دکتر مصطفی السباعی نماینده رهبر المسلمین در سوریه گلایه کرد که برخی از جوانان دانشجوی شیعه در اینجا به حرکتهای سکولار میپیوندند. نواب به منبر رفت و از آنجا خطاب به رو به انبوه جوانان شیعه و سنی گفت: "هر که میخواهد یک شیعه جعفری حقیقی باشد، به اخوان المسلمین بپیوندد".
زمان که محمدباقر صدر گروه شیعه "حزب الدعوه" که اینک یکی از بزرگترین تشکیلات شیعه در عراق است را تاسیس کرد، بلافاصله با "حزب الاسلامی" که شاخه سیاسی اخوان المسلمین در عراق بود، وارد یک ائتلاف سیاسی شد که بسیاری در آنروز آنرا به "وحدت" کامل میدیدند که تا به امروز ادامه دارد.
از سوی دیگر تفرقه مسلمانان هند در مقابل یکپارچگی هندوها، ابوالحسن الندوی و ابو الأعلا المودودی را با الهام گرفتن از افکار حسن البنا به اندیشه ایجاد ائتلافی میان همه مسلمانان انداخت که شامل سنی، شیعه امامیه و اسماعیلیه میشد. طرفه اینکه ابوالحسن الندوی و ابو علأ المودودی که خود از اندیشههای حسن البنا الهام میگرفتند، تأثیر قابل ملاحظهای روی افکار و اندیشههای سید قطب، رهبر فکری "بعدی" اخوان المسلمین داشتند.
سید قطب که از او به عنوان "معمار دوم اندیشه اخوانی" نام میبرند، بقدری تحت تاثیر افکار این دو قرار گرفته بود که مقدمهای بر نسخه عربی کتاب " آنچه جهان با عقب ماندن اسلام از دست داد" الندوی نوشت. میراث الندوی نشان میدهد که او "اهل بیت" پیامبر را تا حد تقدیس میستود و از این نظر اورا در ردیف یک شیعه امامیه مؤمن قرار میداد. ایده "حکومت اسلامی" که در اندیشه و کلام المودودی وجود داشت، سید قطب را بشدت تحت تاثیر قرار داد، بطوری که ظهور اندیشه "حاکمیت" در اندیشه و کلام او را متاثر از کتاب حکومت اسلامی مودودی است.
درست در همین زمان است که روح الله خمینی کتاب "حکومت اسلامی" خود را با الهام از تفکرات سید قطب منتشر میکند که این کتاب در دهه هفتاد میلادی در میان اخوان المسلمین در مصر حضور چشمگیری داشت. در سال ۱۹۷۹ این کتاب در میان دانشجویان بصورت گستردهای منتشر میشود و استاد "مصطفی مشهور" در آن زمان آنرا در اردوگاههای آموزشی اخوان تدریس میکرد.
در یکی از این اردوگاهها در شهر "راس البر" که توسط شاخه دانشجویی اخوان المسلمین برگزار میشد، در روز اول کتاب حکومت اسلامی خمینی میان دانشجویان شرکت کننده توزیع شد و از ما خواسته شد که آنرا با دقت بخوانیم. همان شب و در میان شگفتی همگان، استاد مصطفی مشهور عضو دفتر ارشاد با یک فیات سفید بهمراه حاج محمد حسنین که از فرماندهان شاخه مخفی تشکیلات و ملقب به "مرد خاموش" بود برای تدریس کتاب خمینی به اردوگاه آمد.
همان شب و هنگام تدریس کتاب حکومت اسلامی، آنرا با کتاب "معالم الطریق" سید قطب مقایسه کرد و بر حکومت اسلامی که چکیده تفکرات المودودی بود تاکید کرد. به گفته مصطفی مشهور، خمینی از تفکرات حسن البنا تاثیر فراوان گرفته و در آن شب نقاط تلاقی تفکرات و گفتمان خمینی و حسن البنا را برایمان تشریح کرد. همچنین فرازهایی از رساله "دعوتنا" از حسن البنا را با رساله جهاد با نفس خمینی مقایسه کرد که هردو تقریبا با یک کلام و ادبیات تحریر شده بود. در پایان جلسه از نزدیکی فکری خمینی و سید قطب سخن به میان آمد که به گفته مصطفی مشهور : کتاب حکومت اسلامی خمینی و کتاب "فی معالم الطریق" سید قطب، هردو از یک مکتب نشأت گرفته اند.
پایان بخش اول. در بخش دوم و پایانی نوشتار به روابط این دو گروه پس از به قدرت رسیدن خمینی در ایران میپردازیم
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید