رفتن به محتوای اصلی

میرحسین را ازاد کنید
20.10.2016 - 15:24

بنام خدا

26/07/1395

میرحسین را ازاد کنید

مدتها از حبس و حصر میرحسین، کروبی و رهنورد بدلیل پایبندی به عهدشان با مردم میگذرد، این گذر تلخ و رنج اور زمان حقانیت گفته های ان مرد شریف و درستی راه رفته اش را بیش از پیش بر همگان ثابت کرد اما مگر میر حسین چه گفت؟ مگر میر حسین چه کرد؟  جز اینکه در روزگار تباهی و دروغ حقیقت را اشکارا نه برای تکذیب دیگری که برای تاکید بر بقاء و ماندگاری همه گفت! جز اینکه در دوره ی ریاکاری و سیاهی در مسیر درست گام برداشته مصلحت را در نفع مردم و میهن پنداشته راه رفته ی دیگران را نرفت! او حقیقت را فدای بقاء خود و خانواده اش نکرد، امانت مردم را پاس داشته از عهد خویش با ایشان باز نگشت. در روزهائیکه کسی یارای گفتن حقیقت را نداشت او از گفتن نترسیده با بیان حقایق راهی دوباره برای بازگشت از مسیر تاریک رفته پیش پای حاکمان گذاشت. او وجودش خالی از کینه و سرشار از مهر است، مهر به مردم، مهر به کشور، مهر به همراهان دیروز، او هستی و توانائی اش را در خدمت مردم میخواهد و قلبش برای سربلندی کشور می تپد. او چه کرده که چنین با غضب روبرو شده تأوان صداقتش را با حبس و حصر خود، همسر و یار وفادارش پس میدهد! مگر او جز سر دادن ندای فرو خفته ی در گلوی مردم و رساندن پیام انان بگوش حاکمان چه کرد!؟ جز این بود که در روزهای دروغ و نفرت با صداقتی کمیاب انهم از سر دلسوزی و مهر به میدان امد تا ایران را از ویرانی بیشتر برهاند و از چنگ کذابان سالوس نجات دهد!؟ او که سالها ترک قدرت کرده در خلوت خود به کار خویش و تربیت دخترانش مشغول، عطاء قدرت را به لقایش بخشیده با کسی کاری نداشت. در دوران جنگ، پاک دست و نیک اندیش به صحنه قدرت پای گذاشته پاکدست تر از قبل، ان صحنه را منبعد پایان جنگ به طالبان قدرت واگذاشت. همه نیک میدانیم که او مجبور به امدن شدن، امد تا برایمان از کشیدن نقشه مار با ترسیم امارهای دروغین بگوید تا بدانیم به عمد فریبمان/ فریبتان میدهند، ایرانمان را عمداً ویرانه کرده  ثروتهایش را به اَمر بر باد میدهند! در روزگار حراج شرافت و کمیابی صداقت، در روزهائی که ریاکاری موجب عزت بود و دروغ گوئی موجب شوکت، میرحسین از صحت گفت و از سلامت، از حق مردم گفت و وظیفه ی حکومت، از امانت مردمان در دست حاکمان و وظیفه ایشان در پاسداشت ان، ازتارج ثروتهای ملی بدست دروغ گویان و پایین امدن تابلوی عزت ایران در منظر جهانیان، او امنیت را برای مردم خواست و کرامت این مردم را بی اهمیت نپنداشت.

او امد تا بساط ریاکاری و سالوس پروری جمع شده؛ قدرت بدست دانایان سپرده شود تا نااهلان بیش از این مایه شرمساری ملت ایران در منظر جهانیان نگردند، دیدن هاله ی نور در سقف مجمع عمومی سازمان ملل را توهم پنداشته راویانش را فرومایگانی در پی اهداف دیگران دانسته نهیب داد تا ایرانی مورد شماتت و تمسخر جهانیان واقع نگردد، کدام هاله؟ کدام نور؟ انهم در سقف مجمع عمومی سازمان ملل!! او خرافه پردازی را سم مهلک جامعه ی ایران دانسته سلامت شما و مردم را در دوری از خرافه پنداشت. شأن شما را در دوری از حلقه ی چاپلوسان دانسته امد تا کمک کند که کار بدست کاردانان سپرده شده که ایرانی بهتر ساخته شود و اینده ای روشن در پیش روی مردم تصویر گردد. امد تا مدیرانی کارزموده بر مسند نشاند و کشور را به مسیر صحیح هدایت کند تا خواسته های شما نیز در پرتو ان تحقق یافته ایرانی توانمند ساخته شود.

حاکمیت با دوری از مردم دوامی نخواهد داشت، نظام مبتنی بر دوری از اهداف و آمال مردم بقائی نخواهد یافت، میرحسین نترسید، اینرا گفت تا ایران را از غلطیدن به ورطه فلاکت رهائی بخشد و شما را از رفتن به مسیر تاریکی باز دارد هر چند که به مذاق صاحب قدرت خوش نیاید. بیان حقیقت جرم است!؟ دلسوزی او کفر است!؟ ایا نباید این شجاعت را پاس داشته صداقت این مرد بزرگ را گرامی داشت تا برای ابد سرمشق جوانان و ازاد اندیشان این مرز و بوم گردد؟ در کشوری که اسطوره هایش در میان نامهائی چون رستم و سهراب، ارش و کاوه، پوریای ولی و تختی جستجو میشوند براستی او یک اسطوره نیست؟ ناجی نیست؟ قهرمانی ملی نیست؟ او به تنهائی ناجی ایران شد و با ایستادگی اش دربهای رحمت را دوباره بر این مردم، بر کشور و بر شما گشود. او راه اشتی با ملت را نشان داد تا از قوت مردم قدرت گرفته به اندیشه هایتان سامانی دوباره دهید. او مِهرِ به مردم را به نهادهای قدرت یاداور شده راه نجات حاکمیت را در همراهی با انان پنداشت. میر حسین و افکار نابش را قدر بدانید، او را رها کرده از ایده هایش در راه ابادانی ایران و بنیه گرفتن کشور استفاده کنید. او باید در راس باشد تا به اوضاع این مُلک سامان دهد نه اینکه حصر شده از کفِ ایرانیان برود، او بخش اعظم داشته های یک ملت در تجربه مدیریت یک جنگ است، دانائی است، تدبیر است، خود تجربه است. او را به اغوش کشور و مردم بازگردانید و از توانائی هایش در راه اقتدار ایران استفاده کرده بهرمند شوید. ناکسان امیر کبیر را نیز به همین روش به سفارش ارباب به بازی مهد علیا از ملت دریغ کرده ایران را از شکوفائی و رشد در ان ورطه ی نیاز دور ساختند، ایران امروز را از این امیر بی بهره نساخته او را از ملت و خود دریغ نکنید. مهد علیاهای امروز را در هر لباسی بازشناخته انان را از خود دور کرده دستانشان را از حریم قدرت کوتاه کنید. به یاد داشته باشید که امروز نام امیر کبیر به نیکی و نام ان ناصر قجر به زشتی در سیاهه تاریخ ثبت شده مردم حقایق ان دوران را بهتر درک کرده لعن شان را نثار ان ملعون قجر میکنند. با مردم همراه شده بودن میرحسین را ارج نهید، مِهر مردم را به امیر سبز ایران دریافته با انان همراه شوید که ایران چون همیشه از ان ایرانی است، تاریخ اینرا شهادت میدهد.

 

 

پاینده ایران

 

علی مهربان

 

                                                                                                                         

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

علی مهربان

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.