چون « سلیقه و احساس و درک و تفکر» نه تنها یک یک انسانها، بل احساس گروهی آنها نیز متفاوت است.
نگاه زبانی چیست؟ یک نگاه تاریخی ست. تجربه ی « روحی و جسمی و آوایی» یک خلق از بدو پیدایش آن است.
چطور یک خلق نگاه زبانی مشترکی مییابد؟ وقتی که « نگاه گروهی» آن مردم ، به اشیا و پدیده ها ، طی یک تاریخ طولانی، در مجموع مشترک باشد.
-زبانها محیط را مساوی منعکس میکنند چون دارای نگاه مساوی اند.
- زبانها محیط را « مساوی-متفاوت» منعکس میکنند چون دارای « اشتراکها و تفاوتها» هستند.
کسی که چرای موصوع را لازم ندارد میتواند مطالعه را ادامه ندهد.
چون این عدم تطابق برای کار ما « خیلی ناچیز» است. و تأثیر مهمی در زاویه ی نگاه ندارد.
همین قدر کافی ست که بگوییم نظم عناصر جملات، عمدتا نظم نقاط احساس شده ی ماست. چون برای چگونگی نگاه زبان همین « نظام کلمه ها» مهم است.
« تفاوت سلیقه و احساس و درک و تفکر» انسانها، در بر خورد به اشیا و پدیده ها تفاوت بازتابها را ایجاد میکند و انعکاس آن تفاوت گرامرها را موجب میشود. به عبارت دیکر
زبان هرکس یا هر خلقی محیط را به روش خود بازتاب میدهد. که با دیگری در عین حال که اشتراکاتی دارد، در همان حال نیز متفاوت است. بگذریم از اینکه خود زبان،
خویشتن را تغییر میدهد، و همینطور انسان را. مهم این است که ریشه ی تفاوت گرامر در تفاوت روش « سلیقه و احساس و درک و تفکر » یعنی در « چگونگی نگاه» به محیط نهفته است.
از اینرو بررسی قضیه ضرورت دارد، به ویژه اینکه تز « نگاه زبانی» در کندو کاو پیرامون « پیوند زبان سومری و ترکی» ابزار مهمی ست.
از دو عنصر مشترک و غیر مشترک، اینجا عنصر « غیرمشترک» مد نظر ماست.عنصر مشترک فرع قضیه است. چون تفاوت را عمدتاً عنصر غیر مشترک خلق میکند.
کلمات جمله را با چهار حرف نام گذاری میکنیم، در چهار زبان. و نظم جمله ی فارسی را حفظ میکنیم. چهار حرف به ترتیب الفبای لاتین قرار دارند:
علت آن است که نوک احساس یا زاویه نگاه، روی «چیزهایی که مکان متفاوت دارند» متمرکز شده است. البته در « انعکاس و بیان»؛ وگرنه خود اشیا مکان ثابتی دارند. تنها هنگام بیان، «جای نامها» تغییر مییابد. درزبانهای مختلف.
برای زبانهای آلمانی و انگلیسی « چگونگی توجه و احساس و درک و بیان»، یعنی زاویه ی خاص نگاه، چنین منظم است:
2- ABCD فارسی
-----------
از مقایسه ی روابط 1-3 نتیجه میشود: انگلیسی و آلمانی رابطه ی نزدیک دارند. ولی ترکی و فارسی چنین نیست. ترکی در مقایسه با فارسی هم متفاوت است.
فارسی:
اورامو خانه اش را برای اینانا ساخته است.
جمله را با نظم حروف لاتین علامت گذاری کنیم:
اوراموA خانهB اشC راD برایE ایناناF ساختهG استH
ترکی:
Nanna´ya Urnammu evini dikib´di
ایناناF -برایE-اوراموA-خانهB-اشC -ساخته G-استH : ( را=0)؛ "را" ، در جمله ی بالا موجود نیست.
نظمی که در جمله ی فارسی بود به هم خورده است.« را» هم غایب شده.
همان جمله را در زبان سومری به روش بالا آنالیز میکنیم: منبع جمله : 207 Falkenstein, Adam „Das Sumerische“ Leiden-1959…. S. 51-52
سومری:
Nanna-ra Urnammu-(ke) e-ani mu-na-du
ایناناF-برایE-اوراموA-خانهB-اشC- ساختهG - استH
نظم جمله سومری با جمله ی ترکی یکی ست. این یگانگی همیشه و مطلق نیست؛ اما عمدتاً چنین است.
«نگاه زبانی» به اشیاء و محیط، در سومری و ترکی منهای بعضی موارد به صورت کلی برابر است.
آسمان-زمین
(yer-gög(göy
حرف اضافه ی « و»[یعنی حرف اضافه شده در جملات ترکی] اکنون تحت تأثیر زبان فارسی تا حدی در زبان ترکی کاربرد پیدا کرده است.
ترکی: gecə-gündüz
قضیه ی بالا تکرار میشود. زاویه نگاه به «چیزها» ثابت است. آنها را متصل می بیند و یگانه هم بیان میکند. اغلب این ویژگی در ترکی و سومری مشترک است. اما مطلق نیست.
این ویژگی- اتصالی دیدن چیزها- یعنی نگاه خاص، از « اتصالی» بودن زبان بر میخیزد. در بسیاری موارد بین سومری و ترکی روابط قابل توجهی وجود دارد.
در فارسی مصدرها -منهای چند مصدر انگشت شمار- بعد از صرف، دیگر قابل تشخیص نیست و ذوب میشوند. اما در ترکی و سومری خود را خفظ میکنند. در مثال زیر کلمه آلما در همه ی حالت ها حفظ شده است. این خصلت، نشانه پیوند این گونه زبانهای اتصالی ست :
alma-lar سیب ها
alma-lar-ı سیب ها را
alma-lar-ın سیب هایت ...
alma-lar-ın-ın سیب های او یا آنها...
اینجا وند های مختلف به اسم چسبیده و معنی تازه ایجاد نموده اند، ولی به تنهایی معنی ندارند. تنها علامت یا پسوند به حساب میایند. این نوع وندها و پیوندشان، بخاطر « اتصالی دیده شدن چیزهاست» که نوع زبان را « اتصالی یا پیوندی» ساخته است. نوع مخصوص نگاه به چیز ها، در نوع زبان و گرامر منعکس شده است.
اینکه چرا زبان ترکی و سومری زبانی اتصالی به حساب میایند بخاطر آنست که « نوع نگاه شان اتصالی» ست.
نتیجه: زبانهای آلمانی،انگلیسی، فارسی، و دیگر زبانهای تحلیلی اصولا نگاه انفصالی به اشیا و پدیده ها دارند، ولی بعکس زبانهای ترکی و سومری و در دیگر زبانهای پیوندی هم ردیف، نگاه اتصالی دارند. نگاه مشترک اتصالی، دلیل پیوند است و نگاه انفصالی غیر مشترک دلیل عدم پیوند،
c=ş
j=ng
cag 4 ki aj 2 nij 2 e 2 du 3 -du 3 -u 3 -dam
cag 4 hul gig nij 2 e 2 gul-gul-lu-dam
ما هم میگوییم : Sevgi yaradandi(r)-acıq dağıdan
عشق آفریننده است، نفرت ویرانگر.
*
قسمت اول: چه پیوندی بین زبانهای سومری و ترکی هست؟
http://www.iranglobal.info/node/47164
قسمت دوم: چه پیوندی بین زبانهای سومری و ترکی هست؟ قسمت دوم
http://www.iranglobal.info/node/49916
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید