رفتن به محتوای اصلی

آزادی یا جنگ داخلی ( راه حل مسئله ملی در ایران)
20.09.2016 - 23:30

 

مسئله ی ملی در جامعه ی ایران دیگر مسایل را تحت شعاع خود  قرار داده و به مشکل عمده تبدیل شده است.

مشکل اینه که « مردمان مختلف در ایران میخواهند آزاد زندگی کنند»
یعنی - زندگی یا عدم زندگی مشترک با دیگران، و اداره ی امور خود را- هر طور که دلشان میخواهد- خودشان تصمیم بگیرند- از ایران 7 کشور بسازند یا یک کشور و یا سه کشور.»  
با میل قلبی و با آگاهی و تفکر عمیق روی همه ی جوانب مسئله خودشان برگزینند. یعنی میخواهند خودشان انتخاب کنند چطور دوست دارند زندگی کنند.

دهه هاست از سوی فعالان سیاسی راه حل آن کندوکاو میشود و هنوز که هنوز است به نتیجه ای نرسیده است.
اساساً به نتیجه ای هم نخواهد رسید و کاری هم انجام نخواهد شد. چون مردمان جامعه ی ایران « اهل نتیجه و سازمان و کار» نیستند؛ اهل «حالا ببینیم چه میشود» هستند.
و وقتی چشم میگشایند که کار از کار گذشته است.

ولی شک نیست که باید راه حل را گفت. هر چند که جامعه « استعداد درک و عمل» را نداشته باشد.
کسانیکه که میل دارند بدانند راه حل مشکل بزرگ کنونی یعنی  مسئله ملی ( مشکل مردمان مختلف یا ملتها، ملیتها، خلقها و غیره...) چیست
لازم است توجه کنند حرکت جامعه در مسیر خود چه راه حلی پیش پای آن قرار داده است. 

« آزادی یا جنگ داخلی»
آن مرحله و پله ایست که جامعه ی ما طی حرکت خود به این نقطه رسیده است. آگاهان میتوانند  راه حل « آزادی» یا « جنگ داخلی» را انتخاب کنند.
اگر نیروی آزادی تعیین کننده باشد جنگ داخلی در کل پیش نخواهد آمد و اگر نیروی خواهان جنگ داخلی قوی باشد جامعه گرفتار آن خواهد شد.

مفهوم جنگ داخلی
واضح است و چندان نیازی به توضیح آن  نیست. یوگسلاوی سابق، سوریه، و جاهایی مانند اینها نمونه ی جنگ داخلی هستند. در ایران اگر جنگ داخلی درگیرد
بین حکومت و ملیتهای مختلف، ملیتها با خودشان، دخالت کشورهای خارجی، در کل وضعیتی چون کشورهای مورد اشاره ، پیش خواهد آمد.
خطرات و نتایج آنرا نیز میتوان در کشورهای نمونه دید.
اینجا مشکل با کشتار حل خواهد شد یا نخواهد شد و خواهد ماند تا بار دیگر در شرایط مناسب  سبز شود.

آزادی
اما مقوله ایست که ضرورت دارد بدانیم منظورمان از آن چیست؟ چون هر کس و هر گروهی ، هر دولتی منظور خاصی دارد که با منظور و فکر و عمل دیگری نمیخواند.
مفهوم آزادی را « شرایط موجود» تعیین میکند و به ما تحمیل میکند.
برای نمونه  پرنده آزاد است پرواز کند چون بال دارد. اما انسان آزاد نیست مثل پرنده پرواز کند؛ زیرا که 
فاقد بال است. بنا براین « شرایط موجود- نداشتن بال مناسب» عدم پرواز را به انسان تحمیل کرده است.
شرایط موجود چه نوع « آزادی» به جامعه ی ما جهت حل مشکل ملی یا مشکل مردمان مختلف تحمیل کرده است، که بدون آن نوع آزادی ما « گرفتار جنگ داخلی» خواهیم شد؟

حقیقت اینه که شرایط جامعه ی ما برای مردمان مختلف کشور تحمیل کرده که « باید خود شان انتخاب کنند چه میخواهند.»
بنابرین « آزادی انتخاب همه جانبه و در همه ی مسایل را تحمیل کرده است».
ما نمیدانم اگر مردمان جامعه از « آزادی انتخاب» خود استفاده کنند، ایران 7 کشور خواهد شد یا یک یا مثلا سه کشور.
( اگر تجزیه کشور سعادت آنهاست بهتر است بکنند-اگر موجب نگوبختی و اسارت آنها ست، باز مسئله ی خودشان است- در هر حال تصمیم تصمیم خودشان است.)
ولی یک چیز را میدانیم « زندگی مشترک با آزادی دلخواه» ممکن است و با « زور یا عدم انتخاب» ممکن نیست و کار به جنگ داخلی میکشد. 

کوتاه کنم، راه تحمیل شده توسط تکامل خود جامعه ، آزادی یا انتخاب آگاهانه است.
یعنی راه حل مشکل این است که قبول کنیم مردمان خودشان تصمیم بگیرند میخواهند
ایران به شکل یک کشور یا چند کشور اداره شود. تنها با قبول این شرایط است که میتوان جنگ داخلی را پس زد.
راه « ایران فدرال» یک راه حل  میانه است که هم ایران حفظ میشود و هم استقلال مردمان مختلف. 
نتیجه: آزادی:
1- انتخاب کنید میخواهید ایران به کشورهای مختلف تقسیم شود
2- یا به صورت یک کشورباقی بماند و به شکل ایران فدرال اداره شود که در آن مردمان مختلف جامعه طبق قانون استقلال اداره ی امور خود را داشته باشند. 

ما  با مسئله فدرالیسم، استقلال گرایی، و جنگ داخلی درگیر هستیم. لازم است هر کس راه خود را انتخاب کند.

زیر چراغ سبز عربستان
 با آغاز جنگ مسلحانه در کردستان، با اختلاف بین تهران و ریاض، با شرکت عربستان در مراسم مجاهدین، و دعوت از فعالان سیاسی ملیتها به مراسم حج،
و طرح شدن ادعاهای ارضی از سوی کردها در آذربایجان و... مسئله ملی به طرف جنگ داخلی در حرکت است.

در این نوشته من راه حل آزادی را پیشنهاد میکنم. تا جامعه دچار جنگ داخلی نشود و باقی مسایل به صورت مسالمت آمیز حل شوند.
گرچه میدانم  درک این اندیشه برای دیگران بسیار سخت است.

آفرینش شرایط آزادی از برای انتخاب زندگی مشترک

 اگر قبول شود که انتخاب راه زندگی و سرنوشت کشور، نه کار این و آن شخص و گروه، بل وظیفه ی خود مردمان و اقشار اجتماعی ست، و تجزیه کشور یا عدم
تجزیه ی آنرا خودشان تصمیم میگیرند، میتوان در چنین شرایطی بین همه مردمان جامعه همدلی و اتحاد و سازمان و درک و عمل جمعی آفرید. و این پایه ای میشود
برای زندگی مشترک، برای رفع تبعیض و دیکتاتوری و اجرای عدالت اجتماعی. با چنین شرایطی ست که میتوان آزادی را آفرید و تحقق بخشید و دست دخالت خارجی را
کوتاه نمود. اینجاست که شر وهابیسم و خمینسم و راسیسم  از جامعه کنده میشود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.