رفتن به محتوای اصلی

تضاد حزب - دولت
16.09.2016 - 09:20

 
 تضاد حزب-دولت یا  دولت-سازمان، مقوله ای ست که در مقاله ای بدان اشاره کردم ولی
لازم است اینجا جداگانه  کمی رویش مکث کنیم. پیرامون آن گفتنی ها زیاد است اما برای رعایت چکیده گویی به خطوط کلی بسنده میکنم. 
عدم توجه و درک تضاد حرب و دولت مسئله ایست بسیار مشکل آفرین و ویرانگر، برای نیروهای مترقی.
در دوره ی سوسیالیسم واقعاً موجود مطرح بوده  و هم اکنون نیز بعد از جنگ سرد باز در مبارزه ی ترقی خواهانه ی سازمانها و احزاب، در برابر ماست و باید پاسخ درستی
دریافت کند .

 "حزب یا سازمان مترقی با دولت مترقی رابطه ایجاد میکند"

در گذشته احزاب و سازمانهای کمونیستی ( یا مارکسیستی و یا چپ)، ربطه ی خود را با دولتهای موجود به اصطلاح مرسوم سوسیالیستی( یا انقلابی یا مترقی ) ، معمولاً با سیاست « همبستگی انترناسیونالیستی» روشن میکردند.
 اینجا در تضاد موجود بین دولت امپریالیسم و دولت سوسیالیسم  رابطه ی  را با دولت سوسیالیستی تنطیم میکردند. یعنی فرمول این بود :
"سازمان مترقی با دولت مترقی رابطه  ایجاد میکند."
چون استراتژی خودشان را مشترک میدیدند. مثلا با شعار « کارگران جهان ، خلقهای مستعمرات و ستمکش، متحد شوید».  ولی عملاً « دولتها»-ی به اصطلاح مترقی یا واقعاً مترقی را انتخاب میکردند.
مسئله ایجاد رابطه با خلقها چیز دیگری ست و بیرون از دایره ی رابطه با دولتهاست.

 دشمن دشمن من، دوست من است
هدف وسیله را توجیه میکند

 یک سازمان مخالف- با حکومت جامعه ی خود، بدون توجه به ماهیت خود و دولتها در کشورهای دیگر،  براساس "کمک" آنها بخود- رابطه را تعیین مینمودند.
در تضاد بین دولت کشور خود با خارج ، دولت خارجی را دوست خود انتخاب میکرد. به اصطلاح دشمن دشمن من دوست من است.
 فرمول این بود :
« سازمان با دولت یاری رسان رابطه و همبستگی ایجاد میکند»
اگر هدف آزادی از چنگ خمینی باشد-میتوان از صدام کمک گرفت. میتوان از ملک و پادشاه سعودی کمک گرفت.
یعنی هدف تمیز وسیله ی کثیف را پاک میکند.

***

- " سازمان با دولت مترقی رابطه ایجاد میکند"
-« سازمان با دولت کمک رسان رابطه ایجاد میکند»
-حزب و دولت در تضاد با هم قرار دارند ، و به این دلیل هر دو گزاره نادرست اند. و از هیچکدام نمیتوان سیاستی برای خود ساخت. 
تز تضاد حزب -دولت، در اندیشه ی من، مدعی ست که، اساساً هر دو رابطه و ایده غلط اند.

سازمان از نظر ساختار، موقعیت، منافع، امکانات، استراتژی، تاکتیک، تاریخچه و زمان و مکان و غیره و غیره ، یعنی از هر زاویه که نگاه کنیم نابرابر، غیر قابل مقایسه، و مختلف المنافع و حتی متضادالمنافع  با دولت است.
 بین سازمان و دولت ( مترقی یا ارتجاعی) تنها رابطه ی حقوق بشری وجود دارد و لاغیر.
در این رابطه عناصر« نفی-و-اثبات» حاکم اند. عنصر اثبات را خاصه ی حقوق بشری و عنصر نفی  را خاصه ی نابرابری تشکیل داده .
Missing media item.

 حج 2016- شرکت برخی ایرانیها-نفر پنجم از سمت راست ضیا صدر الاشرافی

استفاده ی یک نیروی سیاسی، از تضاد دو نیروی دیگر:
هدف وسیله را توجیه میکند

مسعود رجوی برای استفاده از تضاد صدام-خمینی، سازمان مجاهدین را در اختیار صدام قرار داد. 
آیا مصطفی هجری برای استفاده از تضاد عربسان-ایران، خود را در اختیار عربستان قرار نمیدهد؟
اساساً در رابطه ی حزب و دولت، به خصوص دولت خارجی، میتوان از « حفظ استفلال همه جانبه ی حزب» سخن گفت؟  

یاد آوری کنم: حزب یا سازمان مساوی « خلق یا ملت » نیست. خلق خلق است ، سازمان سازمان. نمیتوان آنها را برابر در نظر گرفت.
وقتی « موجودیت یک خلق» و نه یک سازمان، در معرض « حذف » قرار میگرد، نمیتوان دست « کمک هیچ نیرویی» را پس زد. گیرم آن « نیرو ارتجاعی» هم باشد.
مانند « موجودیت مردم کوبانی» در برابر داعش. اگر کمک های آمریکا نبود، حذف شده بود. در چنین نمونه هایی موجودیت یک خلق در معرض حذف و نابودی قرار میگیرد، اجبارا آن خلق مجبور است دست هر یاوری را بفشارد. یا مانند شرایط کشتار و حذف ایزدیها.

ائتلاف و اتحاد های دول ملل مختلف در جنگ دوم جهانی، در مقابل فاشیسم، نیز از این جنس و نوع است.

اما رابطه یا همکاری یا اتحاد ، یا ائتلاف، یا همبستگی یک سازمان مترقی با یک دولت ارتجاعی یا حتی انقلابی، به معنای ابزار شدن در دست آن دولت است. فرق نمیکند دولت چه ارتجاعی باشد و چه انقلابی. 
رابطه ی برابری بین یک دولت و یک سازمان نمیتواند وجود داشته باشد. لاجرم سازمان  در یک پروسه ی مناسب و لازم و ضروری عملاً تبدیل به نوکر دولت میشود. 

تضاد دولت-سازمان، یک تضاد عینی ست و سازمان را در یک پروسه معین به تابعیت خود در میاورد. نیروی رهایی بخش نباید خود را در این تضاد قرار دهد. مثال تپیک رابطه ی احزاب کمونیست غیر حاکم با دولتهای سوسیالیسم موجود بود که اشاره شد. 
سازمان مجاهدین( در رابطه با صدام ، عربستان ، آمریکا... )، احزاب کردی( عربستان ...) ، بلوچها ( جیش و عربستان...) و دیگران، مقوله ی « تضاد دولت-سازمان» را درک نکرده اند، که بر اساس دشمن دشمن من دوست من است عمل میکنند.

Missing media item.

رضا حسین بر و جمال پورکریم در کنار حج 2026

نیروی انقلابی نمیتواند خود را در « تله ی تضاد حزب-دولت» قرار دهد. 
نهنگ، ماهی کوچک را قولوبی قورت میدهد. این قانون طبیعی ست.
 پدیده های اجتماعی دارای دو نوع خصلت اند، اجتماعی و طبیعی. گرچه نیاز هست که عنصر طبیعی را توسط عنصر اجتماعی مهار کنیم ،
ولی این بدان معنی نیست که میتوانیم از عنصر طبیعی چشم پوشیم. نه باید عنصر طبیعی را نیز به دیده گرفت. 
روشن است که اینجا صحبت بر سر حمایت متقابل حقوق بشری بین دولتها یا سازمانها نیست. رابطه ی متقابل سازمانهای مترقی غیر حاکم در جوامع فنومن ویژه ایست.
این روابط میتوانند هم جنس باشند.  

سازمان خصلت اعتراضی یا اپوزیسیونی دارد، و برعکس دولت از خصلت پوزیسیونی یا تأییدی و اثباتی برخوردار است. کار سازمان تأیید نیست بل همیشه اعتراض است. چون کمبود ونادرستی و ناکفایتی و... همیشه وجود دارند و باید مورد اعتراض واقع شوند. در خارج مسایل جهان شمول حقوق بشری و در داخل همه ی مسایل لازم است مورد سئوال و اعتراض قراربگیرند.
سازمان چه در دموکراسی و چه در دیکتاتوری کارش اعتراض است. عمل تأیید ربطی به کار حزب ندارد.

تضاد حزب-دولت از زاویه ی دیگر میتواند همان تضاد هدف -و- وسیله باشد. در حالتی که وسیله در تضاد با هدف قرار بگیرد.
با تأکید بر یک  اصل مهم سیاسی ایده های بالا را خلاصه میکنم: وسیله ی سیاسی ضرورت دارد با هدف خوب سیاسی خوانایی داشته و در تضاد قرار نگیرد.
هدف وسیله را نمی تواند توجیه کند. 
در تضاد حزب دولت، دولت وسیله ی حزب قرار میگیرد که عملی ست امکان ناپذیر. امکان پذیر و عملی عکس قضیه است. که در بالا گفتیم.

 

Missing media item.

کنار حج 2016  -ایرانیها

تضاد هدف -و-وسیله

تضاد « وسیله-هدف» از نظر تئوری ساده ترین و از دید عملی از پیچیده ترین مسایل سیاست است.
ساده است چون گفته میشود هدف و وسیله تفاوت دارند و میتوانند نسبت بهم متضاد یا غیر متضاد و مناسب باشند.
و درک این ایده راحت است.
عملا پیچیده است چون معمولاً آدمها خود خواه اند و میخواهند زودتر، با موفقیت، با استفاده از تمام وسایل دم دست به هدف خود برسند.
دیگر عملا نمیخواهند تطابق وسیله و هدف را رعایت کنند. چون فکر میکنند در شرایط گوناگون میتوانند « عدم تطابق وسیله و هدف» را رعایت نکنند و یا عدم تطابق را « عین تطابق» تبلیغ کنند. اذهان را فریب دهند.
سیاست عملی بر اساس « تحلیل درست و نادرست» قرار دارد و پیش میرود. یعنی پایه ی عمل تحلیل است حالا چه غلط باشد و چه درست. قصد آدم دست یابی به هدف است. عملاً با هر وسیله و از هر راهی که میشود یا شده است. یعنی در حقیقت آنچه معمولا عمل میشود این فرمول است که هدف وسیله را توجیه میکند، رعایت تطابق ابزار- و- هدف ، زیان آور، نشدنی، دست و پاگیر، خوش خیالی، سادگی، عدم هوشیاری و پختگی و زرنگی ست. در صورتی که عکس قضیه صادق است.

- تضاد صدام-خمینی : برای رسیدن به آزادی میتوان در کنار صدام قرار گرفت.
- تضاد حکومت اسلام با مخالف حکومت اسلام، برای رسیدن به حکومت الله که سعادت ابدی در آن است، باید با هر شیوه ی ممکن مخالف را بدون توجه به ضغیر و کبیر، راستی و درستی، و... نابود کرد. کشتار 67 بر این اساس افتخار آمیز است. و چنین نیز کردند و میکنند. ایران، عربستلن، داعش، و مانند اینها.
- تضاد خامنه ای با آزادی از حکومت او: هدف آزادی ایران از دست حکومت خامنه ای ست. و حفظ تمامیت ارضی، حکومت متمرکز، تک زبانی، و... فعال سیاسی مثلا در یک سایت، و یا در جای دیگر، میتواند « با هر وسیله و شیوه» در جهت هدف خود کار کند: دروغ، حیله و کلک، تمسخر، اتهام، دزدی، فریب وریا، مزاحمت، تهدید، اختناق آفرینی، دیالوگ چاله میدانی، و هر آنچه اخلاقی و غیر اخلاقی ست ، هر آنچه دموکراتیک و ضد دموکراتیک است، هر آنچه انسانی و راسیستی و شونیستی ست، میتواند مورد استفاده قرار گیرد. چون هدف مبارک و خوب است و باید از هر شیوه و ابزاری بهره گرفت.
- تضاد اسارت و آزادی؛ برای آزادی، آزادی مورد نظر خودم ، هر شیوه و ابزاری میتواند مورد استفاده واقع شود.
**

در رابطه با وسیله و هدف میتوان نمونه های زیادی نقل کرد ولی مسایل یاد شده کلیت موضوع را نشان میدهد.
خوشبختانه برای بهزیستی انسان هر شیوه و ابزاری، نمی تواند مفید مواقع شود، کار برد هدف وسیله را مشروع میکند، دیر یا زود « اثرات» مخرب خود را در زندگی انسان نشان میدهد و میگوید که نباید به کجراهه برود که هزینه اش بس گران است.

Missing media item.

 در کنار مراسم حج 2016 -گفتگو
منبع عکسها:
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=101536444…

 

Missing media item.

کنگره ملیت های ایران فدرال در روز شنبه 27 آگوست2016 سمیناری تحت عنوان
”وضعیت خاورمیانه، اکنون و آینده ایران” در شهر فرانکفورت برگزار کرد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.