حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان و از منتقدان توافق هستهای گفته "ما را به سمت برجام بردند و دولت محترم همه کابینه را تبدیل به وزارت امور خارجه کرد. برجامی که قرار بود مجعزه قرن، آفتاب تابان و حلال مشکلات مردم بوده و همه تحریمها را در روز اول لغو کند، علی رغم گذشت چندین ماه هنوز موفق به انجام این کار نشده است."
به گفته آقای شریعتمداری، ایران "دستاوردهای نقد" را با "وعدههای نسیه" عوض کرده و "مردم شهادت میدهند که برجام و توافق با دشمن که بنابر ادعای بعضیها تحریمها را لغو کرده است، تا چه اندازه در زندگیشان تاثیر گذاشته است."
از نظر منتقدان دولت، بعد از توافق هستهای مشکلات اقتصادی ایران به خصوص نقل و انتقال مالی از طریق بانکهای بین المللی پابرجاست و بانکهای خارجی همچنان حاضر به همکاری با ایران نیستند.
علی طیب نیا وزیر اقتصاد در یک گفتگوی تلویزیونی بخشی از مشکل را به فهرست سیاه گروه ویژه اقدام مالی FATF نسبت میدهد و میگوید :"از زمانی که مذاکرات هستهای شروع شد میدانستیم که با برطرف شدن تحریمها با مشکلاتی مواجه هستیم و این که گروه ویژه اقدامات مالی، ایران را در لیست سیاه خود قرار داده بود و در بیانیههایش از بانکها وموسسات خواسته بود که با ایران هیچ گونه همکاری انجام ندهند."
I
دفاع از برجام
مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور همان سئوال منتقدان را مطرح کرده و پاسخ متفاوتی به آن داده است. او در جمع استادان و دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف گفته:"شاید در ذهن شما مطرح است که به چه دلیل در رفع برخی مشکات اقتصادی پیشرفتی نمیبینیم و انتظارها در برخی موارد محقق نمیشود."
آقای نیلی با طرح این پرسش وضعیت اقتصاد ایران در سال ۹۵ یعنی بعد از توافق هستهای را با سال ۶۷ یعنی پایان جنگ هشت ساله با عراق مقایسه میکند و توضیح میدهد که برخلاف نظر منتقدان، اگر سیاست گذاری درست اقتصادی وجود نداشت و توافق هستهای انجام نمیشد، اقتصاد ایران اکنون به سرنوشت ونزوئلا مبتلا شده بود.
ونزوئلا که صاحب دومین ذخایر نفتی دنیاست سال گذشته تورم ۱۲۰ درصدی را تجربه کرده و وضعیت در آن کشور "به حدی آشفته است که ارتش وظیفه توزیع مواد غذایی را در اختیار گرفته و مردم این کشور گاه روزها منتظر میمانند تا بتوانند آرد، تخم مرغ و سایر مواد اولیه غذایی را تهیه کنند."
هفته نامه تجارت فردا چاپ تهران، بخشی از سخنان این استاد دانشگاه صنعتی شریف را منتشر کرده و از قول وی نوشته: "نقشی که برجام در اقتصاد کشور ایفا کرده، نقشی سلبی بوده است. به عبارت دیگر اجرای شدن برجام از بروز یک بحران جدی در اقتصادی ایران جلوگیری کرده، چرا که تمامی شرایط برای وقوع یک فاجعه فراهم بوده است."
اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۱ بعد از تشدید تحریمهای بین المللی با بحران ارزی شدیدی مواجه شد و قیمت ارز از حدود ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان به مرز ۴۰۰۰ تومان رسید و تورم نیز تا ۴۰ درصد افزایش یافت. نتیجه این بحران رکود عمیقی بود که بر اقتصاد ایران سایه افکند و رشد اقتصادی کشور دو سال متوالی منفی بود.
علاوه بر این، تحریمهای بین المللی باعث شد صادرات نفت از حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز به کمتر از یک میلیون بشکه کاهش پیدا کند. در اوج بحران اقتصادی، انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد و حسن روحانی با وعده حل پرونده هستهای و برطرف کردن مشکلات اقتصادی پیروز شد.
بعد از آن یک بار دیگر قیمت نفت به شدت کاهش پیدا کرد و از نظر مشاور اقتصادی رئیس جمهور اگر در این زمان توافق هستهای به نتیجه نرسیده بود، بحران اقتصادی شبیه آنچه در ونزوئلا رخ داد، گریبان اقتصاد کشور را میگرفت.
زخمهای کهنه اقتصادی
آقای نیلی میگوید "ایران طی دهههای گذشته به گونهای اداره نشده که پایداری بلند مدت داشته باشد. انتظار این بوده و هست که روزی زخمهای مختلف سر باز کنند و مردم را دچار مشکلات بزرگ و پیچیده کنند. زمانی در گذشته و در سال ۱۳۶۷ بخشی از این زخمها در حالی که تعدادشان بسیار کم بود، سر باز کردند و مسائلی بزرگی بوجود آورند."
اقتصاد ایران بعد از جنگ هشت ساله با عراق، با خسارت گستردهای همراه بود و تورم به نزدیک ۲۹ درصد رسید و درآمد ارزی کشور به کمتر از ده میلیارد دلار کاهش یافت. خسارت جنگ هشت ساله آنطور که فرهاد دژپسند در کتاب اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی نشان داده بیش از سه هزار میلیارد تومان بوده است که با نرخ رسمی ارز هفت تومانی ۴۴۰ میلیارد دلار و با میانگین نرخ دلار سه هزارتومانی فعلی جمع خسارت جنگ به ۱.۳۲۰ تریلیون تومان میرسد. در این زمان ایران با رکود و کسری بودجه شدید هم مواجه بود.
آقای نیلی در مقایسه سال بعد از جنگ و سال بعد از برجام میگوید "در آن سال کشور با مشکل آب مواجه نبود، هوای شهرها در همه جا اعم از مرکز و مرز، پاک و تمییز بود. صندوقهای بازنشستگی نه تنها کمبود نداشت بلکه با مازاد مواجه بود. خیل عظیم متولدین دهه ۱۳۶۰، در آن زمان یا در مهد کودک و خانه بودند یا در سالهای اولیه دبستان به سر می بردند. نظام اداری و مدیریتی کشور هنوز ضربات سنگین ۱۰ سال گذشته را تجربه نکرده بود. از همه مهمتر آنکه ظرفیت بالایی برای رشد در اقتصاد وجود داشت. امروز فهرست مشکلات طولانی تر است."
رشد اقتصاد ایران در سالهای ۹۲ و ۹۳ بعد از بحران ارزی، هشت فصل مدوام منفی بود و این کشور رکود شدیدی را تجربه کرد. این رکود در بخشهایی نظیر مسکن همچنان ادامه دارد. البته در این دوره نرخ تورم کاهش پیدا کرده و به کمتر از ده درصد رسیده است هر چند برخی کارشناسان اقتصادی، بخشی از این روند کاهشی را به رکود نسبت میدهند.
ایران در فاصله دو سه سال دو شوک بزرگ اقتصادی را پشت سر گذاشت، بحران ارزی بعد از تشدید تحریمها که به نصف شدن صادرات نفت منجر شد و پس از آن بحران کاهش قیمت نفت که درآمدهای کشور را به شدت کاهش داد.
شباهتهای ایران و نزوئلا
آقای نیلی کشورهای نفت خیز را با هم مقایسه میکند و میگوید امارات متحده عربی در دوران وفور درآمدهای نفتی اقتصاد خود را متنوع کرده و مشکل حادی پیدا نکرد، عربستان هم ۹۰۰ میلیارد دلار در صندوق ثروت ملی خود اندوخته داشت و رشد اقتصادیاش کاهش پیدا کرد اما ایران و ونزوئلا که تقریبا شرایط مشابهی دارند در دوران وفور درآمدها ارزی همه درآمدهای خود را خرج کردند.
در این زمان اقتصاد ونزوئلا با بحران شدیدی مواجه شد و آقای نیلی به این پرسش پاسخ میدهد که با وجود شباهت ایران و ونزوئلا، چرا بعد از کاهش قیمت نفت و شوک دوباره به اقتصاد ایران، این کشور سرنوشتی شبیه ونزوئلا پیدا نکرد؟
مشاور اقتصادی رئیس جمهور میگوید: "اگر برجام اجرایی نمیشد و ایران ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز صادر میکرد و قیمت نفت در حدود شرایط جاری بود، درآمدهای ارزی به رقم ۹ میلیارد دلار میرسید و اساسا اداره کشور با این سطح از درآمدها غیر ممکن میشد."
آقای نیلی با اشاره به آمار و ارقام اقتصادی بیشترین گرفتاریهای اقتصادی چند دهه اخیر را مربوط به سال ۱۳۶۷ و سال ۱۳۹۵ میداند و میگوید: "کدام اقتصاددان و کارشناس اقتصادی انکار می کند که اساس کار اقتصاد ما بیش از پنج دهه است که بر کسری بودجه گذاشته شده است. چه کسی منکر آن است که بیش از ۴۰ سال است که دولت در اقتصاد ایران از طریق قیمت گذاری به جنگ ناموفق با تورمی رفته که خود آن را به وجود آورده است. کدام کارشناس اقتصادی است که نداند مالکیت گسترده دولت بر بنگاه بزرگ و مهم کشور بیش از سه دهه است که در دست بخش خصوصی نیست. پایه تخریب منابع آب کشور در حدود ۳۰ سال پیش گذاشته شد. آلودگی هوا حاصل تنظیم غلط بازار انرژی و مدیریت غیرعلمی آن در دهههای اخیر است و..."
مشاور آقای روحانی "اجماع ملی برای حل مشکلات" را ضروری میداند و میگوید: "همه آنانی که این مشکلات را به وجود آوردهاند باید در حل آنها نیز اهتمام ورزند."
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید