اسلام ستیزی پدیده‌ای جدید نیست و هیج ربطی به واقعه 11 سپتامبر 2001 ندارد. اسلام ستیزی از دیرباز وجود داشته و ریشه در قرون وسطی دارد و همواره بهانه جدیدی برایش در اذهان مردم بوجود می آورند.

برای توجه بیشتر به شرقشناسی می توان از نوشته ها و تفکرات ادوارد سعید بهره برداری نمود.

ادوارد سعید عالم معروف فلسطینی مقیم آمریکا  که در سال 2003 از بیماری سرطان خون در گذشت؛ استادی ادبیات دانشگاه کلمبیای نیورک را بعهده داشت. او که در خانواده متمول مسیحی بدنیا آمده بود بعد از اشغال سرزمین فلسطین بدست صهیونیستها و تاسیس دولت اسرائیل در سال 1948 به همراه خانواده مجبور به ترک وطن می شود و بعد از اقامتی در سایر کشورهای خاورمیانه از جمله مصر، سرانجام به ایالت متحده آمریکا سفر می کند و مقیم این کشور می شود. او تا آخرین لحظه زندگی برای استقلال فلسطین با قلم خود جنگید و نوشت.

ادوارد سعید بنیان گذار تئوری پسا استعماری ( postcolonialism) است. او در کتاب معروف خود، شرق شناسی به کاوش گری در دیدگاه شرق شناسی  غربی پرداخت و آن  را محصول تصورات  خودخواهانه غربی بشمار آورد. او می نویسد  که حمله اعراب به آندلس اسپانیا و ورود آنها به اروپا خشم و خوف اروپایی ها را از گسترش دامنگیر اسلام برانگیخت. به همین دلیل نویسندگان، دانشمندان  و سایر کسانی که دستی به قلم داشتند و یا بهر صورت با هنر خود می توانستند تاثیری بر علم تثبیت شده و یا اذهان عمومی مردم و یا افکار و تصورات رایج داشته باشند، با خلق تصوری از اسلام و یا شرق بطور کل می خواستند این تفکر و این بخش از دنیا را که همه جا را غیر از اروپای امروز(اروپا و آمریکای شمالی) در برمیگرفت، تحقیر و تحت تسلط فکری و معنوی  خود در آورند. کمدی الهی دانته، نمونه بارز این جنبش است.

سعید در کتاب شرق شناسی می نویسد که شخصیت معومیتو Meometto  در این کتاب، خلق تصوری از محمد است که دانته با سوزندان او در آتش جهنم، انتقام  و عرق ملی، مذهبی و وجدانی خود را به تصویر می کشد. او می گوید، واژه محمدیان به این خاطر کشف شده که نشان دهد اسلام کپی نا موفقی از آئین عیسوی است که پیامبر خود را بعنوان نام مذهب اختیار کرده ولی آئینی به اسم آئین محمدی رایج و معمول نیست .

محمد پیغمبر است و دین متعلق به او اسلام است.

سعید در کتاب خودکه به باستان شناسی شرقی ادامه می دهد و می نویسد که  در دوران رنسانس و روشنگری این تصورات کم کم  با تلاش اروپایی ها و تولیدات نوشتاری و هنری  خودشان تثبیت شد. این تصورات بشکل علم  کلاسه شده، مقولات، واژه ها و تئوری های خود را بوجود آورد. حملات فرانسه، انگلیس به آفریقا و هند این دانش را گسترش و پر وبال داد.

در دوران مدرن این دانش به شکلی رسید که حتی دانشمندان و محقیقن خارج از غرب و غیرغربی به آن استناد می کنند و به آن بعنوان مرجع در تحقیقات خود استفاده می کنند.

ادوارد سعید می نویسد که در واقع شرق شناسی موجود یا Orietelism هیج ربط واقعی به شرق نداشته و فقط محصول تصورات و خواسته های اروپایی ها برای منحرف کردن اذهان مردم از وحشت گسترش دامنگیر اسلام و امکان شکست مسحیت بوده است .