« ...درگیری میان نیروهای پیشمرگه حزب دمکرات کردستان ایران و نیروهای سپاه پاسداران رژیم در شهرستان اشنویه از توابع استان ارومیه از سحر گاه امروز 15 ژوئن روی داد...» منبع : کنگره ملیتهای ایران فدرال -انتشار یاسین اهوازی
http://www.iranglobal.info/node/55261#comment-686…
طبق گزارش کیانوش توکلی در کامنتهای ایران گلوبال از صحبت با یاسین اهوازی آمده :
« امروز با یاسین اهوازی صحبت کردم ، ایشان خبر را از سایت کردستان مدیا کپی کرد و خودش از این داستان بی خبر بود که استانی بنام ارومیه نداریم . اصولا تغییر اسامی شهر ها و آستان ها در مناطق اتنیکی نادرست است. بنابراین انتقادات متوجه سایت حزب دمکرات کردستان ایران است ، نه کسی که خبر را کپی کرده است.»
معلوم نیست یاسین اهوازی چرا این خبر را با منبع کنگره ی ملیتهای ایران فدرال منتشر کرده در حالیکه خود از کورد میدیا گرفته است؟
وقتی منبع خبر به نام کنگره است بدین معنی ست که آن کنگره نوشته را مطالعه کرده و از نامی که در خبر آمده-استان ارومیه- اطلاع دارد.
کوردستان میدیا وب سایت مرکزی حزب دموکرات ایران:
« براساس گزارشات رسیده به وبسایت کوردستان میدیا، پس از درگیری روز چهارشنبه ٢٦ خردادماه میان پیشمرگههای حزب دمکرات و نیروهای سپاه تروریستی پاسداران در شهرستان اشنویه از توابع استان ارومیه، نیروهای سپاه پاسداران متحمل تلفات سنگینی شدند.»
http://www.kurdistanmedia.com/farsi/idame/24016
**
دوستان آذربایجانی که در گنگره ملیتهای ایران فدرال، با ناسیونالیستهای افراطی کرد ، diz bə diz ، زانو به زانو نشسته اند، چکار میکنند؟
عرب ها که تکلیفشان مشخص است. پادوی پخش« اعلامیه ی اشغالگری کردها» شده اند..
اما این دوستان آذربایجانی آنجا چکار میکنند؟ ...
اگر کنگره فعال نیست حداقل اعلام کنند که کسی به نام آن مطلب منتشر نکند.
چرا دوستان تکلیف خود را در مقابل « ایده لوژی اشغالگرانه»ی ناسیونالیسم افراطی کرد ، و همین« اطلاعیه اشغالگری» ، مشخص نمیکنند؟
واقعاٌ که!
با توجه به «جریان راست» در اوضاع انتخاباتی آمریکا، قرار گرفتن کردها زیر بغل آمریکا، وضع خراب رژیم ایران و اعتراضات گسترش یابنده ی داخلی ، شروع عملیات نظامی کردها - که مثلاً تنها دفاع میکنند- نشستن مجاهدین و سلطنت طلبان در بغل کاخ سفید، هنر آلترناتیو سازی آمریکا برای ایران، که همه ی مهره های شطرنج خود را برای« شاه- مات» کردن « تبعیض دیدگان و ستمکشان ایران»، و بار دیگر جهت عقیم گذاشتن مبارزه ی آزادیخواهانه یشان- به خوبی چیده،
آیا توجه ندارید که این اطلاعیه با نام جعلی « استان ارومیه»، در این شرایط حساس ، آنهم درمورد آذربایجان غربی که انبار باروت است- به معنای حرکت برای « اشغالگری» ست؟ و اوضاع را مساعد برای پیشروی خویش دیده است؟
انشاالله گربه است بله؟
و ندیدن اوضاع حساس و به خواب رفتن دوستان ما؟
یا « استان ارومیه»، اسم رمز شب ، برای اشغال آذربایجان است ؟
مسئله ی نام ظاهر قضیه است. باطن قضیه « ایده ی اتحاد شکنانه ی دوستان کرد» ماست منبی بر این که از حالا زمین را تقسیم میکنند. و «مال من و تو» پیش میکشند.. ناسیونالیسم کرد زیاده خواهی وسرزمین طلبی میکند. در حالی که خوب میدانند اکنون زمان طرح اختلاف ارضی آنهم به شکل « اینجا مال من است» نیست.
نوشته و گفته ایم باز هم تکرار میکنیم : تا وقتی که حکومت اسلامی، مشکل مشترک هست، به نفع همه است که اختلاف ارضی مطرح نکنیم. زمان طرح اختلاف ارضی بعد از رفع مشکل حکومت اسلامی و در شرایط استقرار دموکراسی و فضای آزاد ، با صحبت و مسالمت و رای مردمان ماست و قابل حل . از راه سیستم زندگی جمعی نوینی که ایجاد خواهد شد.
دوستان کرد جلو زباده خواهی و سرزمین طلبی ناسیونالیسم خود را بگیرند.
به زیان همه است که « ناسیونالیسم کرد و ترک» به جان یکدیگر بیافتند. و هیچ سیاستمدار خردمندی نمیتواند این کار را عاقلانه بداند.
شما استان اورمیه مطرح میکنید آذربایجان هم استان آذربایجان غربی را مطرح میکند .
ارومیه قلب آذربایجان و تبریز مغز آن است.
اگر زورگویی و زیاده خواهی کنید نباید فراموش کنید که آذربایجان غربی انبار باروت
است و برای همه ی ما تبدیل به جهنم میشود. که نه انسانی ست و نه خردمندانه.
اگر میخواهید ناسیونالیسم خود را با زیاده خواهی به فاشیسم تبدیل کنید ، بدانید که آذربایجان در برابر آن خواهد ایستاد.
باید برای تحقق استان خیالی خود از روی نعش میلیونها آذربایجانی رد شوید.
کمی خردمند باشید و اختلاف ارضی مطرح نکنید بکوشید دوستی قاضی-پیشه وری را ادامه دهیم.
شما از یک طرف با رژیم درگیری دارید-واز سوی دیگر با « جعل و تغییر نام »-محل اتنیکی برای توسعه طلبی ارضی، خود را در مقابل خلق آذربایجان قرار میدهید!
آیا این کار، با خلقی که همسایه و دوست قدیمی ست ، و اتحاد، نیازهر دو خلق تحت تبعیض و ستم است، دیوانگی نیست؟
یعنی شما اینقدر از خرد سیاسی بهره دارید؟
در گام اول، که « ایده لوژی ناسیونالیسم» کرد در ایران به وجود آمد - حل مسئله ی ملی خود را مطرح کرد- در گام دوم که این ایده لوژی به « ناسیونالیسم افراطی» پیش رفت، به فکر گسترش ارضی افتاد و « کردستان بزرگ » را پیش کشید.
در این رابطه « استان خیالی ارومیه» را نیز پیش رو نهاد -یعنی که « مال پدری کرد» است.
بعد این مال پدری را به کل آذربایجان غربی گسترش داد.
آنگاه که یاد « ماد » افتاد و گفت ماد من بودم. مال پدری را به کل آذربایجان و حتی بیشتر هم گسترش داد.
اینجا متوجه شد این مال پدری عجب مالی ست. کردستان بزرگ حد و مرزی ندارد.
مخصوصا که چشمش به خراسان افتاد و مناطق کرد نشین در شوروی سابق را دید. کشورهای سوریه و عراق و ترکیه و دیگر نقاط خاورمیانه . که جای خود دارند.
یقین کرد پدر، عجب ارث وسیعی به یادگار گذاشته است.
و لازم است آنرا در تئوری و عمل ، تاکتیک و استراتژی تسخیر نماید.
محترمانه اشغال کند.
و ناسیونالیسم خود را که حالا دیگر در گام سوم به « ایده لوژی سرزمین گستر ارتقا » یافته بود، امتحان کند.
چه کند ندیده بود که نوشته اند:
نازیسم و فاشیسم گام دوم ناسیونالیسم است. و افراط گرایی آدم را به اشغالگرایی هم دچار میکند.
در سیاست بین دو خلق اجازه نداریم کاری انجام دهیم که دوستی دیرینه ی ما شکسته شود. و فرزندان دو خلق در برابر هم قرار گیرند. ما همانطور که فرزندان خود را دوست داریم فرزندان کردمان را هم دوست داریم. نمیتوانیم شاهد ناراحتی و غم آنها باشیم.
وقتی سیاستی به زیان دو خلق است وظیفه ی ماست که با نقد آن در اصلاح اش بکوشیم. بیش از این کاری از دست ما بر نمیاید.
مسئولیت سیاستهای غلط و غم افزا به عهده ی اجرا کنندگان آنها ست.
ما دو همسایه متقابلا شیرینی و تلخی ها داشته ایم. از تلخیها آموخته ایم که آنها را تکرار نکنیم و از شیرینی یادگرفته ایم هر چه ممکن است بیشترشان کنیم.
ما برای نشان دادن عشقمان به خلق کرد شعر و ترانه ی فرزند کبیرمان عیرضا نابدل را در کارنامه ی خود داریم.
اجازه نداریم سیاستهای ماجراجویانه، خرابکارانه، کودکانه، اتخاذ کنیم که تضاد آفرینی کنند.
حزب دموکرات کردستان ایران و دیگر احزاب کردی سیاسی کاران تازه به دوران رسیده و بی تجربه نیستند که چنین سیاست اختلاف انگیری پیش میرند.
واقعا نمی فهمم اینان چرا چنین بی مسئولیت تضاد آفرینی میکنند. چرا به عواقب آن نمی اندیشند.
چرا در عشقمان به فرزندان دو خلق مشکل میافریند. چرا به مبارزه ی مشترک علیه حکومت نمی اندیشند.
احزابی که به مبارزه مشترک بیاندیشند بین دو خلق تضاد آفرینی میکنند؟
جمعبندی کنم سیاست دوستان کردما در رابطه با آذربایجان نادرست است. نیاز دارد اصلاح و اصلاح شود.
واقعیت این است که دوستان کرد، به علت گرفتاری دیرپا در ایده لوژی ناسیونالیسم، شکست مارکسیسم مکتبی منجمد، از دست دادن کادرهای با اهمیتی چون قاسملو و شرفکندی، پیرشدن و به زندگی عادی برگشتن و مهاجرت بخشی از کادرهای قدیمی، گرفتار شدن در تئوریهای التقاطی اوجالان، اتخاذ سیاست توسعه طلبانه و غیره، از نظر « تئوری سیاسی -فلسفی» چنان ضعیف و زمین گیر شده اند که چون گروههای بی تجربه و تازه کار عمل میکنند. و توان تشخیص سیاستهای ارتجاعی را از دست داده اند.
در ارتباط با احزاب کردی- حکومت- و آذربایجان.
که میتواند تصحیح و تکمیل شود:
قبل از خیزش عمومی علیه حکومت و هنگام خیزش:
چه سیاستی میتوان اتخاذ نمود؟
1
پیش ازخیزش عمومی:
نقد و روشنگری:
- نقد ناسیونالیسم. ناسیونالیسم افراطی، ناسیونالیسم توسعه طلب
-نقد و روشنگری ، در مورد سیاستهای توسعه طلبانه ، جهت آگاهی مردم.
-نقد سیاست و ایده لوژی احزاب چپ و راست و میانه ی کرد ، با توجه به این نکته که :
همه ی آنها ماهیتاً احزابی« ناسیونالیست- تحت تبعیض»- اند که گرایش« توسعه طلبانه » نیز دارند. مگر اینکه جریانی عملا نشان دهد که مخالف توسعه طلبی ست.
- ما ار مبارزه ی رفع تبعیض آنها حمایت میکنیم.
تشکل :
در دوره ی« قبل» از خیزش عمومی :
- فعالان ، مردم ، به هر شکلی که برایشان ممکن است متشکل شوند: در تشکلهای صنفی مستقل از دولت در عرصه های مختلف مدنی،
گروههای سیاسی، احزاب، جبهه متحد آذربایجان و... جهت مبارزه ی مدنی سیاسی و حقوقی. و مسالمت آمیز.
با توجه به این نکته که مسئله ملی در ایران راه حل نظامی ندارد.
- برخورد مسلحانه و قهر آمیز، خشونت و توهین آمیز، بین دو خلق ممنوع ست.
3
تشکل هنگام «خیزش عمومی» علیه حکومت :
-بدون فوت وقت: تشکل شورایی- صنفی -مدنی-سیاسی-نظامی و...تشکیل شود. برای تحقق خواسته های دموکراسی و عدالت خواهانه ، برابری طلبانه و دفاع مشروع از خود.
4
رفتار با مردم:
- رفتار با کردها و دیگران بر اساس برابری حقوقی ست.
5
- زمان رسیدگی به مشکلات بین دو خلق با استقرار نظام نوین و در دموکراسی، با نظر دو خلق ممکن است.
( دموکراسی در فدرالیسم یا با دموکراسی در استقلال، و یا در یک نظام دموکراتیک احتمالی دیگر)
6
-شرایط سیاسی آذربایجان با کردستان متفاوت است.
در «خیزش عمومی» ضرورت دارد سریع نیروی نظامی خود را برای دفاع مشروع از امنیت و خواسته های انسانی مردم تشکیل داد.
7
مسئله ی تغییر ترکیب جمعیت:
ترکیب جمعیت به دو شکل تغییر می یابد:
- به صورت طبیعی
- یا با نقشه عمدی توسط حکومت- و احزاب .
هرجا بهم خوردن ترکیب جمعیت «عمدی و طبق نقشه» دیده شود لازم است اعتراض نمود.
8
9
-سیاست توسعه طلبانه ی ارضی و غیر ارضی ناسیونالیسم کرد، سیاستی ست به زیان هردوخلق و ارتجاعی. ضرورت دارد به خاطر سعادت هر دو خلق در برابر سیاستهای ارتجاعی ایستاد.
در پیوند ، از آ.ائلیار:
1-تز ناسیونالیستی کردستان بزرگ، ایده ی جنگ داخلی بین خلقهای تحت ستم
http://www.iranglobal.info/node/39557
2-آوانتوریسم ناسیونالیسم افراطی کرُد
http://www.iranglobal.info/node/38984
3-ملاحظاتی پیرامون آزادی خلقهای تحت ستم
http://www.iranglobal.info/node/38894
4-رخداده های تلخ آذربایجان غربی
http://www.iranglobal.info/node/18937
5-ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (1)
http://www.iranglobal.info/node/12304
6-ملاحظات ارضی در آذربایجان غربی (2)
http://www.iranglobal.info/node/12502
7-مبارزۀ برابر حقوقی مسالمت آمیز هم استراتژی هم تاکتیک جنبش آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/11857
8-تاکتیک جنبشهای ملی-دموکراتیک
http://www.iranglobal.info/node/7653
9-ایران در آستانه انقلاب دموکراتیک
http://www.iranglobal.info/node/7651
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید