این نوشته در همراهی با دو نوشته از هایده ترابی تحت عنوان
-مشکلِ "آرش کمانگیر"
www.akhbar-rooz.com
-اسطوره و آرش (عبور از یک حاشیه)
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=73758
نگارش یافته است.
سلطه ی یک فرهنگ یا شکوفایی فرهنگ مشترک؛ مسئله این است.
"باستانگرایی فرهنگی-سیاسی" در آغاز مشروطیت، و جذب " محتوای آن در فرهنگ چپ و جبهه ی ملی، و شکل افراطی اش در " فرهنگ شاهی" ، در جامعه ما ، سلطه فرهنگی-سیاسی حکومتی را ، به نام یک خلق به عنوان " فرهنگ ایرانی"، به جای فرهنگ مردمان مختلف مسلط کرد.
و میتوان گفت همچنان تحت عنوان " فرهنگ اسلامی-ایرانی" ادامه دارد.
نیروی سیاسی به اصطلاح " ایرانی" این فرهنگ، که با حذف قدرت شاهی "عمدتاً" از ارکه ی حاکمیت پایین آمد، اکنون بار دیگر در اندیشه " تسلط" فرهنگی-سیاسی" خود است، با عناوین مختلف. جهت کنار زدن نیروی های دیگر.
بخشی از نیروی چپ که تاریخاً تحت تأثیر " کم و بیش" فرهنگ ملی" قرار داشت و دارد نیز در راه حفظ به اصطلاح این "فرهنگ ایرانی" و تسلط آن به شکلی کوشاست.
چه راست اسلامی و چه طیف سکولار ، و چه چپ- با نگاه کم و بیش ملی گرایی- همه در اندیشه و برنامه ی « استقرار قدرت فرهنگی-سیاسی» فارسی اند.
راهی را طی میکنند که تاریخا طی شده و نتیجه فاجعه بار آنرا در گذشته و حال شاهدیم. سلطه ی یک فرهنگ و نابودی فرهنگ مردمان مختلف. یعنی فرهنگ عمومی.
آنچه در این میان قربانی شده و میشود، و کمتر کسی در اندیشه ی آن است، ایجاد و شکوفایی داوطلبانه و آزادانه ی فرهنگ عمومی رنگارنگ مردمان مختلف ایران است.
با نقد و تغییر این شرایط است که فرهنگ مشترک میتواند ایجاد شود . و میتوان به درستی از « فرهنگ مشترک عمومی» سخن گفت.
ما، مردمان مختلف ایران، فرهنگ مشترک آزاد نداشته ایم. و نگذاشته اند که این فرهنگ آزاد عمومی ایجاد شود.
بهتر است چشمها را شست و "سلطه ملی گرایی فرهنگ" مسلط یا فرهنگ ایرانی را کنار نهاد ؛ و در جهت ایجاد و شکوفایی فرهنگ مشترک همه ی مردمان مختلف اقدام نمود؛ اگر در اندیشه رهایی خودیم. اگر میخواهیم سکوت این صد ساله شکسته شود.
ضروریست همه چیز به زیر تیغ نقد بیرحمانه برود. اسطوره و غیر اسطوره. اثر نویسنده و شاعر و سیاستمدار. چپ و راست. در همه جا. و در فرهنگ همه ی مردمان گوناگون.
اگر میخواهیم از فرهنگ و سیاست سلطه و سلطه گری رها شویم.
اندیشه هایی که در این جهت است میتواند ما را در ایجاد یک فرهنگ مشترک مترقی و انسانی راهگشا باشد. آزادی و برابری و زندگی صلح آمیز میتواند نتیجه ی این فرهنگ باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید