رفتن به محتوای اصلی

" تریبون جنبش ملی سکولار دموکراسی" ، علیه ملت های تحت ستم ایران
19.05.2016 - 21:01

"تریبون جنبش ملی سکولاردموکراسی"، تریبونی علیه ملت های تحت ستم ایران!

حسن جداری

 

امروز در وسط صفحه اول سایت "ایران گلوبال"، تیتری دیدم  تحت عنوان" تریبون جنبش ملی  سکولار دموکراسی ایران". خیال کردم این تیتر برجسته، حاوی مقاله ای است در زمینه سکولاریسم در ایران.  اما در نهایت تاسف  در یافتم که این تیتر، صرفا اطلاعیه  ای تبلیغاتی در رابطه با سایتی  است  که در آن، مقالاتی نیز از کسانی که در سایت " ایران گلوبال" همواره در رد ستم ملی در ایران  مطلب می نویسند، درج شده است. معمولا در سایت " ایران گلوبال"، در مورد مساله ملی   نوشته هائی از دید های مختلف  انتشار می یابد و برای خوانندگان  این قبیل  نوشته ها امکان داده میشود که نظرات خود را در نقد  این  مقالات، مطرح سازند. اما راستی یک  آگهی تبلیغاتی، را چگونه میتوان نقد کرد؟  زرنگی مسئولین سایت "تریبون جنبش سکولار..." در این است که در یک سایت پر خواننده ای نظیر "ایران  گلوبال"،  به طور مجانی برای  نظرات خود، تبلیغ می کنند!  به نظر من این سکولار دموکراتها اگر  دموکرات واقعی بودند،  هرگز  به این ترفند برای پیشبرد اغراض و اهداف خود دست نمی  زدند و پای سایت "ایران گلوبال" را که در آن نظریات گوناگون درج  میشود، به میان نمی کشیدند.  وقتی  خواننده ای این آگهی  تبلیغاتی  را  در وسط صفحه اول سایت "ایران گلوبال"  می بیند،  فکر میکند که  گردانندگان این سایت نیز جزوی  از  همین  گروه  سکولار دموکراتها هستند و  به منظور شناساندن سایت جدیدی، این آگهی را در  صفحه اول "ایران گلوبال،" درج کرده اند .                              

                                      +++++

در هر حال ، این تریبون جنبش ملی سکولار دموکراسی را مورد نقد و بررسی اجمالی قرار د اده، به بینیم  این تیتر بلند بالای  پر طنطنه  و پر ابهت، چه معنا و مفهوم سیاسی دارد. سال هاست مطالبی  در نشریات و سایت های خارج از کشور در زمینه سکولاریسم  به مثابه یک  مکتب ومرام  سیاسی، به چشم میخورد.  افراد زیادی  در بین نویسندگان  و فعالین سیاسی، خودرا سکولار یا سکولار دموکرات، قلمداد می کنند.  این افراد مدعی سکولاریسم،  در مطالبی که در ستایش از این  ایده سیاسی، به رشته تحریر می آورند، کوچک ترین روشنگری در زمینه ماهیت طبقاتی حکومت سکولاری که میخواهند در ایران فردا بنا سازند، به عمل نمی آورند.  تردیدی نباید داشت که هدف وآرمان این  سکولاریست ها  همانا ایجاد جامعه سرمایه داری " مدرن"   تحت رهبری بورژوازی   می باشد.  اینها  در نوشته های ملال آور و گنگ خود، همچنان به  نحوه و راه  رهائی از  چنگ  رژیم  ضد دموکراتیک و آ زادیکش جمهوری اسلامی نیز، برخوردی نمی کنند. معلوم نیست  ایجاد ایرانی سکولار و دموکراتیک  که این افراد  در جهتش بذل مساعی میکنند،  از طریق  بر انداختن قهر آمیز رژیم  خواهد بود یا از راه  مبارزه مسالمت آمیز مدنی  و احیانا همه پرسی و رفراندم  و ..  اما تا آنجا که می توان استنباط کرد اغلب سکولار دموکرات های ما، با  قهر انقلابی در مقابله با قهر ضد انقلابی، میانه خوشی ندارند! این حکومت بورژوائی که این سکولاریست های  دو آتشه  میخواهند  برای  توده های  محروم  و زحمتکش ایران  به ارمغان بیاورند، از دید من،  وعد ه سر خرمنی بیش نیست. بورژوازی  برای  جلب  افکار عمومی به منظور جلوس بر اریکه  قدرت،    انواع  وعده ها را میدهد و بهر وسیله ای است میکوشد خود را دلسوز و حامی کارگران و زحمتکشان نشان دهد. اما به محض  اینکه  به قدرت  سیاسی  دست یافت،  وعده ها ی  دیروز خود  را فراموش کرده  ود رجهت  تامین منافع  طبقاتی ، به هر اقدام دیکتاتور منشانه و زورگویانه  متوسل  میشود . این بورژواهای سکولار که  به خاطرجلب توجه روشنفکران آزاد اندیش که از  اعمال استبدادی رژیم آزادیکش دینی سخت به ستوه آمده اند ، در نوشته های خود وعده  حکومتی  سکولار و دموکراتیک را در ایران فردا می دهند، اگر روزی  زمام  قدرت را دردست  گیرند ،سکولاریسم را به بهانه های مختلف  کنار گذاشته و برای بقا و  تداوم  سلطه  طبقاتی  خود، از حربه  دین ومذهب  یاری خواهند جست.  واقعیت این است که در کشوری مثل ایران، هر بخش و جناحی از بورژوازی قدرت سیاسی را در چنگ داشته باشد،  قادر نخواهد  بود بدون یاری خواستن از حربه دین و  مذهب، به سروری و آقائی خود ادامه د اده و سلطه  طبقاتی خود را  برای  چند صباحی  حفظ کند.                                            

                                   +++++

برسیم برسراین مطلب  که  دموکراسی در قاموس  این سکولاریست های  دو آتشه ای  که تریبون   جنبش  سکولار-دموکراتیک را  ایجاد کرده اند، چه  معنا و مفهومی دارد.  تا  آنجا  که  بیاد می آورم،  روشنفکران سکولار همواره در نوشته های خود،  خواهان  ایران یک پارچه ای   بوده اند که  تاریخ آن، تاریخ  کوروش ها، داریوش ها و شاپور ذوالاکتاف ها و زبان رسمی و ادبیات آن، زبان و ادبیات فارسی است. در ایرانی که این سکولاریست های دموکرات در ایجاد آن، اینهمه  رنج و  زحمت بر خود هموار میدارند، کشوری دارای یک زبان رسمی، یک فرهنگ رسمی و یک تاریخ  رسمی خواهد بود.  اغلب این سکولاریست ها در رد وجود ملت های  غیر فارس در  ایران وعشق وعلاقه به کوروش ها و دیگر شاهان باستانی، اهمیت قائل شدن به  زبان فارسی  و تاریخ ادبیات فارسی و نادیده  گرفتن و تحقیر زبانهای  ملت های غیر فارس،  هیچ  فرقی باسلطنت طلبان و دیگر شوونیست ها ندارند.  یک جمهوری خواه  نژاد پرستی  که مبلغ  و پیش برنده  سیاست های شوونیستی بر اساس برتری قومی، زبانی و نژادی  میباشد، فرقی  ماهوی با یک  فرد شوونیست مدافع  نظام سلطنتی نخواهد داشت.  در بین همین جمعی  که خود را تریبون سکولاریست های  دموکرات  مینامند و  سایت شان را در ایران گلوبال  آگهی  کرده اند،  شوونیست هائی وجود دارند  که زیر ماسک چپ و سوسیالیست و جهان وطنی بودن، به مثابه ناسیونالیست های پر و پا قرص ملت غالب، اشکارا منکر وجود ملت ها  در ایران  چند ملیتی شده،  وجود ستم ملی در این کشوررا، کشک  میدانند! دموکراسی این قبیل افراد شوونیست،  دموکراسی  آنهائی  که   هرگونه برخورد  به  مساله ملی و  ستم  ملی را در ایران مورد تخطئه و حمله قرار میدهند، دموکراسی  روشنفکران ناسیونالیستی  که  زبان و ادبیات فارسی را  میراث  همه ملت های ساکن در ایران  قلمداد میکنند وشاهان  خود کامه و مستبدی  مثل کوروش  را در  لباس  مبتکرین حقوق بشر نشان میدهند وبالاخره  دموکراسی آنهائی که اصل  حق تعیین سرنوشت ملل را رد میکنند،  بدون تردید دموکراسی یک  بعدی، دم بریده و دروغین است. هنوزاز حافظه عمومی خلق های ایران،  جشن های رسوای  2500 سالگی شاهنشاهی که  طی آن ،شاه خود کامه "آریا مهر"  فریاد زد: " کوروش آسوده به خواب ما بیداریم"،  فراموش  نشده است . شاهان خاندان پهلوی،  در طول 57 سال استبداد و خودکامگی، به منظور حفظ سلطه  جابرانه خود، سیاست شوونیستی  کوروش پرستی و داریوش پرستی و فردوسی پرستی را تبلیغ کرده،  زبان فارسی را زبان رسمی کشور قرار داده  و  ملت های غیر فارس  را  از  تحصیل  در زبان  مادری خود محروم ساختند .  پس از آنکه  سلطه خاندان پهلوی، با قدرت لایزال توده های زحمتکش سرنگون گردید، رژیم جنایتکار و قرون وسطائی جمهوری اسلامی نیز به پیروی از رژیم پهلوی، در طول 37 سال  گذشته،  سیاست  شوونیستی ستم  بر ملت های غیر فارس  ایران را همچنان دنبال کرده است.

                        +++++

در حال حاضر که توده های  محروم و زحمتکش ایران  در چنگال رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی  اسیرند، در ایران تحت ستم ، درشرایطی که کارگران و زحمتکشان  به بیرحمانه ترین وجهی از طرف سرمایه داران حاکم  استثمار میگردند،  زنان  ستمدیده از کلیه حقوق انسانی خود محروم بوده و استبداد عنان گسیخته ای، آزادی و دموکراسی را زیرپا  لگدکوب کرده است،  در میان انواع ستم هائی که از جانب رژیمی  آزادیکش بر توده های  زحمتکش  اعمال میگردد، ستم ملی و ستم مذهبی  هم  دمار از روزگار  مردم در آورده است . از ستم ملی،  کلیه ملت های غیر فارس ایران  که بیش از نصف اهالی کشور را تشکیل  میدهند، رنج می برند. ستم  مذهبی نیز شامل  میلیونها  از  ایرانیانی میگردد  که  دینی  غیر از دین رسمی  حکومتی  دارند.  کسی  که خواهان  سرنگونی سلطه این رژیم جنایتکار ضد مردمی است،  باید علیه  همه ستم گریها  و جنایت کاریهای این  رژیم خودکامه  مبارزه  کند. به قول  معروف، شتر سواری  دولا دولا نمی شود. شما - منظور اغلب  افراد  این تریبون  جنبش سکولار های دموکرات میباشند - مخالف  وجود ملت های  تحت ستم در ایران هستید ، ستم ملی را در ایران رد میکنید،  اکثرتان مبلغین  فرهنگ " ناب" ایرانی، نژاد" خالص" آریائی،  تاریخ باستانی ایران و شاهان خودکامه ای نظیر کوروش هستید  و از هژمونی  زبان فارسی دفاع می کنید و هنوز  هم  خود را انسانهای دمکرات منش می نامید!  به نظر من،  اکثر شما را یک  دید شوونیستی ضد ملت های غیر فارس ایران و عمدتا خلق تحت ستم ترک زبان آذربایجان، باهم متفق ساخته است. چنین است بر داشت من از اغلب شما سکولار دموکراتهای  تشکیل  دهنده "تریبون  جنبش  ....."      .  شما اگر به اصول آزادی و دموکراسی  احترامی  قائل هستید، باید قاطعانه سیاست های شوونیستی رژیم های ارتجاعی  شاه و جمهوری اسلامی را در تحمیل زبان و فرهنگ فارسی بر ملت های غیر فارس ایران محکوم ساخته،  به مثابه  انسانهای  دموکرات،  وجود ملت های  مختلف  در ایران چند ملیتی  و ستم ملی را که بر ملت های  غیر فارس اعمال میشود، قبول  کنید. در کشوری کثیر المله نظیرایران،  هر  فردی  که ادعای مبارزه علیه رژیم خود کامه جمهوری اسلامی را دارد، باید بدون قید و شرط علیه  همه ستمگریهای این رژیم و از آنجمله  علیه ستم ملی، پیگیرانه  مبارزه کند . فراموش نکنیم که ستم ملی بر ستم طبقاتی اثر گذاشته و بر شدت و حدت آن می افزاید. دموکراسی که  این روزها خیلی ها ادعایش را دارند، ایجاب  میکند که اصل حق تعیین سرنوشت ملل، در کشوری کثیر المله  مثل ایران، برسمیت  شناخته شود . اصل  حق تعیین سرنوشت همانا  به  معنای جدا شدن یک ملت معینی از یک کشور  چند ملیتی و تشکیل  دولت خودی نیز میباشد. شما اجتماع کنندگان در این "تریبون جنبش ملی سکولار دموکراسی ایران" – منظور اکثریت شماست-  که اصل  حق تعیین سرنوشت ملل را رد می کنید و  از تز  تمامیت ارضی  به منظور  مخالفت با این اصل  دموکراتیک که در کنکره بین الملل درسال 1896  در لندن به تصویب رسیده  مخالفت می ورزید، بهیچوجه از دید من افراد دموکراتیکی محسوب نمی شوید.            پایان     اردیبهشت 1395 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

حسن جداری

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.