رفتن به محتوای اصلی

"دارینە" و "سیاهکل"
12.02.2016 - 14:09

روز ١٢ اردیبهشت سال ١٣٤٧ صدای گلولەها، سکوت منطقە "دارینە" را شکست. دو سال بعد در ١٩ بهمن سال ١٣٤٩ سکوت منطقە "سیاهکل" شکستە شد. اولی روستائی است در اطراف بانە کردستان، دومی امروز شهری در گیلان. در هر دو سوی جنگل و کوههای گیلان و کردستان، بطور مدام هر روز صدای تفنگ شکارچیان کە بسوی کبک، آهوی کوهی شلیک می کردند، بگوش می رسید. اما این دو بار انسانها در دو سو بسوی همدیگر آتش می گشودند. یکسو شلیک برای کسب آزادی، سوی دیگر برای کشتن آن.

رویداد نخست در تاریخ بنام  شریفزادە/معینی و رویداد دوم  بنام "جزنی/احمدزادە" در تاریخ ثبت شدەاند. هر دو جریان از نفی خط مش سیاسی حزب تودە، بە مبارزە نظامی رسیدە بودند. "دارینە" پایانی بود بر مبارزەای کە از سال ٤٦ درمناطق روستائی سردشت، بانە، سقز، بوکان و مهاباد تحت نام "کمیتە انقلابی حزب دمکرات کردستان" شروع شدە بود و سیاهکل آغازی بود بر مبارزەای کە تحت نام "چریکهای فدائی خلق ایران" با سیاهکل شروع شدە بود.

رویداد اول هرچند تاثیر قابل توجهی بر جامعە آنروز کردستان گذاشتە بود، اما از طرف حزب دمکرات کردستان ایران  دنبال نشد و بطور رسمی نیز جزو تاریخ  این حزب بعداز سال ١٣٥٠ محسوب نشد. دنبال نشد، بە دلیل وابستگی رهبری آن حزب بە رهبری حزب دمکرات کردستان عراق کە او هم در وابستگی تام با ساواک و رژیم شاە قرار داشت. بە جزئی از تاریخ این حزب هم بدل نشد، زیرا   حزب دمکرات کردستان ایران بعداز کشتە شدن و اعدام اعضای کمیتە انقلابی در همان مسیر سیاسی طی طریق نمود، کە بعداز اعدام رهبران اولیەاش قاضی محمد و یارانش، در پیوند نزدیک با حزب تودە، توسط غنی بلوریان- عبدالرحمان قاسملو، انتخاب شدە بود.

افراد رهبری کمیتە انقلابی بر خلاف چریکهای فدائی بە دنبال مش مسلحانە تودەای بودند و ترور در شهرها را مد نظر نداشتند. بە همین دلیل از سال ١٣٤٦ در مناطق روستائی  در میان مردم بە تبلیغ نظرات خود مشغول بودند و ناگزیر در روستای دارینە بر اساس توطئە از قبل طراحی شدە، با نیروهای ژاندارمری و شبە نظامیان حکومت درگیر شدند، کە این درگیریها بە مناطق  مهاباد، بوکان و سقز هم کشیدە شد و سرانجام اغلب آنها یا در درگیری با نیروهای حکومت جان باختند، یا در پادگان جلدیان و شهرهای یاد شدە بە جوخەهای اعدام سپردە شدند.

عدم ادامە راە شریفزادە، معینی و یارانشان از طرف حزب دمکرات، رویگردانی جوانان کرد از این حزب را بە دنبال داشت. در جریان سال ٥٧ سازمان چریکهای فدائی و کومەلە( کە خود را بە کمیتە انقلابی و چریکهای فدائی نزیک می دانست)، اکثر جوانان دختر و پسر را در شهرهای کردستان  بە خود جذب کردند. حزب دمکرات در مقطع سال ٥٧ و بعداز آن ترکیبی بود از طرفدران حزب تودە، دمکراتهای قدیم و افرادی کە عمدتا" بە جامعە روستائی کردستان تعلق داشتند.

آنچە در سالهای ٤٦ و ٤٧ در کردستان و ٤٩ در گیلان و سپس در تهران و سایر نقاط ایران رخ داد، رویدادهای خلق الساعە در جامعە ایران نبودند. تاریخ چند هزار سالە سلسلەهای شاهنشاهی در ایران بر بستر قهر استوار شدە بود. قرن بیستم هم علیرغم خیزشهای سیاسی، مدنی و اجتماعی، قرن جنبش ها و انقلابات قهرآمیز، علیە قهر حاکم در ایران بود. جنبش جنگل، انقلاب مشروطە و انقلاب اسلامی، سوای ایدەها،ایدئولوژی و اعتقادات، کاملا" متفاوت و متضاد از همدیگر، سە نمونە از تسلط فکر و فرهنگ قهرآمیز در این سرزمین را بە نمایش گذاشتند. همخوان شدن این پدیدە وطنی با جریانی کە در آن زمان در برخی از نقاط جهان تحت هژمونی سیاسی و ایدئۆلۆژی چپ مرسوم شدە بود، نباید مارا از برخورد با این تاریخ قهرآمیز بازدارد. رژیم اسلامی هم کە ٣٧ سال است بر این سرزمین با استفادە از قهر در اشکال متفاوت مسلط شدە است، نطفەاش بە جریانهای قهرآمیز اسلامی در ایران و منطقە بر می گردد.

حضور افراد اولیە گروە "دارینە" و "سیاهکل" در دانشگاههای تهران و تبریز و زندانهای این دو شهر و ارتباط آنها با همدیگر، امری است کە آغاز همزمان هر دو رویداد را نشان می دهد. کما اینکە بعدا" برخی از افراد گروە فدائی در کردستان حضور پیدا کردە و از این طریق با جنبش کردهای جنوب کردستان(عراق) نیز مرتبط شدند، تا جائیکە رادیو متعلق بە فدائیان، برنامەهایش را از عراق پخش می کرد.
پیوستگی جنبش چریکی فدائیان و کردها بعداز سقوط رژیم پهلوی، در مدتی بس کوتاە، فدائیان را در کنار حزب دمکرات کردستان ایران و کومەلە کە هنوز جمعیتی متشکل از نیروهای کرد و سازمانهای موسوم بە خط سە بود، بە یکی از سە نیروی عمدە در کردستان در عرصە نظامی، سیاسی و تشکیلاتی تبدیل کرد و موقعیتی بە مراتب بالاتر از دو نیروی دیگر در ایران را پیدا کرد.
فدائیان از نیرو و تشکیلات بزرگی در سراسر ایران برخوردار بودند، تجربیات نظامی آنها در کنار نیروهای فلسطینی و دسترسی آنها بە منابع مالی بیشتر، جایگاە بهتری در کردستان بە آنها بخشیدە بود. از طرف دیگر حضور فدائیان در کردستان امکان بسیار مناسبی برای جنبش کرد در سراسر ایران، بویژە در آذربایجان و ترکمن صحرا بوجود آوردە بود. برگزاری جشنوارە خلقها در شهرهای کردستان با حضور هنرمندان آذربایجانی، ترکمن و فارس، همبستگی کردها با خلق ترکمن و کمکهای واصلە از کردستان بە گنبد، همبستگی مردم کرد با مردم آذربایجان در جریان خیزش مردم تبریز و همبستگی وسیع و شرکت بسیاری از انقلابیون آذربایجان در مقاومتهای مردم کردستان کە برخی از آنها در کردستان جان باختند و در گورستانهای کردستان آرامیدەاند، بخشی از تاریخ فدائیان و کردها را در فاصلە سالهای ١٣٥٧ تا  ١٣٦٠ را بازگو می کند.

جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن کە برخی از آنان دوران تبعید خود را در شهرهای کردستان در دورە پهلوی سپری کردە بودند، هیچ جایگاهی در کردستان نداشتند، بغییر از آن نقاطی کە مذهب شیعە آنها را بە برخی از کردها متصل می کرد. اما حزب تودە ایران بە علت جایگاهی کە در حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان چریکهای فدائی پیدا کردە بود، امکان بلقوەای برای تضعیف جنبش کردستان بود، تا حکومت اسلامی از طریق نظامی، اداری، سیاسی و فرهنگی بتواند بر کردستان مسلط شود. در دورەای کە سازمان فدائی، حزب دمکرات کردستان ایران و کوملە دچار انشعاب و انشقاق نشدە بودند، حکومت جمهوری اسلامی، ارتش و نهادهای نظامی وابستە بە آن، در همە عرصەها با شکست مطلق روبرو شدە بودند، هرچند نیروهای نظیر احمد مفتی زادە و برخی دیگر نقش اسب تروا را در کردستان برای جمهوری اسلامی ایفا می کردند.

انشعاب  پیروان کنگرە ٤ از حزب دمکرات با مشارکت مستقیم حزب تودە و شخص کیانوری در خرداد ٥٩ و انشعاب همزمان در همان ماە و همان سال در سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و رویگردانی بخش اکثریت این جریان از دفاع از خود و مردم کرد و پیوستن بە سیاست و استراتژی حزب تودە، چرخش بنیادین در کل ایران بسود استحکام  دیکتاتوری اسلامی ایجاد نمود.

در ادامە این روند کوملە نیز با تشکیل حزب کمونیست ایران در پیوند با نیروهای منتصب بە خط سە، در مسیری گام نهاد کە این نیرو و حزب دمکرات را در برابر هم قرار داد و هر دو را درگیر جنگی خانمان برانداز نمود. همە این حوادث بهترین موقعیت را برای پیروزیهای پی در پی حکومت جمهوری اسلامی در کردستان و سراسر ایران و شکستهای مداوم احزاب کرد و سراسری از جملە حزب تودە ایران و سازمان چریکهای فدائی را مهیا نمود. آنچە بعداز سرکوب همە جانبە مردم کردستان در آن سالها روی داد، آغازی بود برای سرکوب مداوم  ٣٧ سالە جمهوری اسلامی در سراسر ایران و این واقعیتی بود کە مردم کرد فریاد می کشیدند، کە بعداز گنبد و کردستان نوبت بە تهران و اصفهان خواهد رسید.

تاریخ نخبگان سیاسی، فرهنگی، علمی این سرزمین تراژیک است کە خود در استحکام دیکتاتوری در این سرزمین نقش ایفا کردەاند و این تنها شامل نحلە محمود جعفریان، پرویز نیکخواە  و امثالهم نمی شود، بلکە شامل همە من و ماها می شود کە نقش ستون فقرات دیکتاتوریها را بازی کردە و می کنیم.

 پروسە کیانوری شدن ارانی، نگهدار شدن جزنی/احمدزادە، حسن زادە شدن شریفزادە/معینی، مهتدی شدن مصطفی سلطانی، پروسەهای قابل بررسی هستند. تغییر احزاب بزرگ بە کلوبهای بیشمار منشعب از هم، دور افتادە در خارج از ایران، پدیدەهای نادر در تاریخ مبارزات هستند. 

حزب تودە ایران از ٧٥ سال تنها ١٥ سال، حزب دمکرات کردستان ایران از ٧٠ سال تنها ١٧ سال، سازمان فدائیان از ٤٥ سال تنها ١٢ سال، کوملە زحمتکشان از  چهل سال تنها ٥ سال در میان مردم بودەاند، اما هرکدام ادعای ٤٠، ٤٥، ٧٠ و ٧٥ سال فعالیت را دارند و سالانە نرخ فعالیتهایشان بالاتر هم می رود. باید پرسید بر اساس کدام معیار حزب تودە با ٦٠ سال اقامت در خارج، حزب دمکرات با ٥٣ سال، فدائیان با ٣٣ سال، کوملە با ٣٥ سال دور بودن از مردم، هنوز حزب خواندە می شوند؟

بهمن ماە امسال مصادف است با ٤٥ مین سال سیاهکل و ٤٨ مین سال دارینە، کە نماد عصیان سیاسی افرادی بود کە جان را بهای آزادی می پنداشتند. نیم قرن بعداز این رویداد، در سکوت دارینە و سیاهکل، مردم و نخبگان در روزهای آتیە بسوی صندوقهای رای خواهند شتافت، تا طول عمر دیکتاتوری را بە قرن ١٥ هجری شمسی برسانند و ثابت کنند در حفظ عادت خویش استوارند.

ابراهیم فرشی (بهرام) - بهمن ١٣٩٤

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.