چه در کشورهای بهار عربی که به ضرب زور و سرکوب وضعیت پیشین احیا شد و چه در کشورهایی که که جنگ داخلی درگرفت و در گوشه و کنار آنها خلاء قدرت شکل گرفت، زمینه مناسبی برای رشد و گسترش افراطگرایی بهوجود آمد که بیتفاوتی یا حتی حمایتهای بینالمللی و منطقهای هم به این روند دامنه گستردهتری بخشید. از این رهگذر حالا بخشهایی از سوریه، عراق، یمن و لیبی در چنگ گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده است که خود معضلی مضاعف شده و اولویت مبارزه با آنها همه مسائل دیگر را تحتالشعاع قرار داده است.
تروریسم و سرنوشت تونس
افراطگرایی و تروریسم بر وضعیت تونس که خوشاقبالترین کشور بهار عربی بود نیز تاثیر گسترده گذاشته است. تونس از رهگذر قدرت بیشتر جامعه مدنیاش، ارتشی که کمتر درگیر منافع سیاسی و اقتصادی بود و نیز به اعتبار انسجام قومی و ملی و اهمیت استراتژیک کمترش، نه سرنوشت مصر و بحرین و احیای استبداد را تجربه کرد، نه به ورطه جنگ داخلی افتاد و نه صحنه جنگ نیابتی شد. روند دمکراتیزاسیون در این کشور روالی مناسب را طی کرد، چه از باب تدوین قانون اساسی و چه از جهت سهیمکردن همه بخشهای جامعه در روندهای سیاسی و تاسیس و انتخاب نهادهای جدید.
با این همه، مشکلات اقتصادی تونس که از عوامل اصلی بروز اعتراضات و شروع بهار عربی و سرنگونی رژیم بنعلی بود، با شدتی مضاعف برقرارند. توریسم به دلیل بحرانهای اروپا و بهخصوص به دلیل اقدامات تروریستی گروههای افراطی در تونس به نفسافتاده و به این ترتیب شاخهای که نقشی عمده در اشتغال و تولید ناخالص ملی داشت دچار رکود شده است.۴۰ درصد فارغالتحصیلان و به همین میزان جوانان تونس بیکارند و چشماندازی برای خود نمیبینند. مهاجرت عمدتا توام با خطر بخشی از این جوانان به سوی اروپا یا پیوستن به گروههای افراطی چه در منطقه و چه در سوریه و عراق تا حدود زیادی ناشی از همین وضعیت است.
وضعیت بد اقتصادی به علاوه فساد و ناکارایی دستاندرکاران حاکمیت جدید و نیز اختلاف و کشمکشهای سیاسی میان آنها در کنار اقدامات تروریستی دوباره بخشهایی از جامعه تونس را به اعتراض و برآمدهای خیابانی و اقدامات بعضا خشونتبار کشانده و دولت نیز متقابلا با وضع حالت فوقالعاده به مصاف این وضعیت رفته است، بدون آن که برای حل بحران چارهای سریع و کارآ داشته باشد. به این ترتیب مدل موفق تونس در بهار عربی هم در وضعیت حساس و خطیری است.
پایان یک قرارداد صدساله؟
تا آنجا که به منطقه خاورمیانه برمیگردد بهار عربی و شناورشدن مرزها و وضعیتهای سیاسی پیشین میتواند سرنوشت مبهم و نامعلومی را برای کشورهای درگیر رقم بزند. مرزهای کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه و برخی دیگر از کشورهای عربی حاصل قرارداد سایکس-پیکو است که صد سال پیش محرمانه میان فرانسه و بریتانیا رقم خورد. این قرارداد به شکلگیری مرزهای بحثانگیزی انجامید که حالا روند واگرایی قومی و مذهبی در منطقه که حاصل جنگ داخلی و مناقشات سیاسی پس از بهار عربی و نیز جنگهای نیابتی میان کشورهای منطقه (از جمله ایران و عربستان) است به آن ابعاد تازهای بخشیده است. به این ترتیب اگر زمانی منطقه روی آرامش به خود ببیند شاید به لحاظ ساختارهای سیاسی و همگراییها و واگراییهای قومی و مذهبی و احیانا شکلگیری مرزهای جدید نماها و تصویرهایی به خود بگیرد که به این یا آن میزان با امروز متفاوت باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید