به عنوان یک قلمزن آذربایجانی، شخصاً از «گروه تئاتر فیتیله» شکایت قضایی ندارم. اما «کارشان» را نقد میکنم.
با اینکه گروه نامبرده با اجرای یک «کار راسیستی» ، طبق قوانین بین الملی که عمل راسیستی را «جرم» میداند، مرتکب جرم شده اند، اما فرداً عمل آنان برای من قابل بخشش است.
چرا که اینان خود «قربانی» راسیسم موجود در جامعه هستند و منشاء آن نیز حکومت فاشیستی اسلامی ست با تکیه برفرهنگ شونیستی فارسی در جامعه که حداقل سابقه ی تاریخی یک صد ساله دارد.
تا این حکومت با پرجاست و تا این فرهنگ «فرچه ای ایرانی» و در حقیقت «فارسی» ریشه کن نشده، این اعمال ادامه خواهد داشت. مشکل در جامعه «فرد و گروه» نیست بل مسئله اصلی «خود حکومت» و «فرهنگ فرچه ای راسیستی» ست. من با این « فرهنگ و حکومت» مشکل دارم. این فرهنگ هم هیچ ربطی به فرهنگ آزادی خواهانه ی ستمدیدگان مردم فارسی زبان ندارد و حسابش جداست.
راه حل آن نیز: برکناری حکومت، و دموکراتیزه نمودن فرهنگ جامعه» است. با رفع تبعیض در همه ی عرصه های زندگی. و اجرای اصول دموکراتیک از جمله : 
«-تقسیم قدرت سیاسی بین مردمان جامعه- استقلال فرهنگها و شکوفایی آنها- خدمات مضاعف برای مناطق تبعیض دیده- تأمین آزادی و برابری و عدالت اجتماعی- حق تعیین سرنوشت- حقوق بشر و عدم اعدام- جدایی دین و دولت.» می باشد.
وگرنه تا حکومت تبعیض پابرجاست، تا «فرهنگ تبعیض و عقب ماندگی» برجامعه حاکم است ، نمی توان« قانون مترقی» را به اجرا در آورد. و هر قانونی در عمل به نفی حقوق انسانی تبدیل میشود.

کار به اصطلاح «تئاتری گروه فیتیله» از نوع و سرشت  همان کارهایی ست که « هنرمندان  روح و استعداد فروش، و تغذیه گر» از حکومتهای دیکتاتوری و فاشیستی در همه ی جوامع انجام داده اند.
مانند دوران هیتلر و موسولنی و فرانگو و دیگران. چقدر فیلمها و نمایش نامه ها و موسیقی و غیره در دوران آنها تولید و پخش شده است. این یک فرهنگ مبتذل جهانی و کشوری ست. که علیه آزادی به کار گرفته میشود. و گروه فیتیله نیز در این فرهنگ ضد انسانی جای دارند. 
دیکتاتوری و فاشیسم و راسیسم تنها پایه ی سیاسی ندارد، سیاست ضد انسانی بر اساس فرهنگ تبعیض بالا میاید و گروه هایی مثل فیتیله «عمله ی » آنند. اینان را فرهنگ تبعیض تهی کرده است. و خود نیاز به یاری دارند که شاید راه خروجی بیابند و اگر هم نیابند، حداقل گروههایی نظیر آن در جامعه «کمتر» تولید شود.
جامعه ایکه « نویسنده و  روشنفکر و چپ و دموکراتش» به درجات مختلف «از فرهنگ فرچه ای» تبعیت میکند دیگر چه انتظاری میتوان از  کسانی داشت که همه چیز خود را در اختیار فاشیسم حاکم 
قرار داده اند . و به خاطر «شکم و زیر شکمشان» رضایت داده اند که برده ی دیکتاتورها  باشند.
مویه کن سرزمین محبوبم 
برای قربانیان خرد
برای آدمیانی که روح خود را به دیکتاتورها فرخته اند
برای آدمیانی که در اسارت برتری ها به زنجیر اند
و خود نمیدانند که به زنجیراند
به آدمیانی که  برای اسارت دیگران سر از پا نمی شناسند.

مویه کن سرزمین محبوبم 
برای تهی شدن انسان از انسانیت خود
برای این قربانیان خرد 
که عظمت روح انسان را
به اسارت شکم و زیر شکم خویش ترجیح داده اند.

تو همواره پیام آور عظمت روح انسانها بوده ای
تو همواره پیام آور رهایی بوده ای
سرزمین محبوبم 
مویه کن اسارت قربانیان خرد را 
مویه کن رهایی آدمیان
از اسارت «خود و دیگری» را
تو همواره پیام آور رهایی بوده ای.

سرزمین محبوبم
مویه کن برای آدمیانی که
از بهر فروش کودکان و دختران خود تغذیه میکنند
مویه کن برای آنان که
ایران را به خوک ، به لکاته تبدل کرده اند
و به ستایش آن مشغول اند .

 -----------
در پیوند : از آ. ائلیار:
اهداف سیاست توهین به آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/51356