این دخالت روسیه، آغازگر فصلِ جدیدی در مناقشات سوریه است و بحران فزاینده در این کشور را وارد مرحله تازهای کرده است.
پیام روسیه واضح است: مسکو اجازه نخواهد داد که رئیس جمهور سوریه ساقط شود، هرچند ادعا میکند که با بشار اسد هم پیمان نیست.
تا پیش از این اقدام، به نظر میرسید که سرنوشت شومی در انتظار رئیس جمهور سوریه باشد.
در چند قدمی سرنگونی
در آغاز سال جاری، شرایط در سوریه شروع به تغییر کرد. قدرتهای منطقه که از پشتیبانی آمریکا برخوردارند و شورشیانِ مخالف اسد را حمایت میکنند - (در رأس آنها) عربستان سعودی، قطر و ترکیه - همکاری نزدیکتری را با یکدیگر آغاز کردند.
گروههای شورشی مخالف اسد نیز بیش از پیش با یکدیگر متحد شدند.
آمریکا - علاوه بر برنامه ضد تروریستی شکست خورده "آموزش بده و تجهیز کن"، حمایت مالی و نظامی خود را افزایش داد.
در نتیجه این اقدامات، با آغاز فصل بهار، شورشیان هم در شمال (استان ادلب) و هم در جنوب سوریه پیشروی قابل توجهی کردند.
Image copyrightAPImage caption
بشار اسد (در سخنرانیهای عمومی خود) اذعان داشت که به علت ضعف نیروهای نظامیاش، به ناچار برخی مناطق را رها کرده است تا کنترل مناطق مهمتر را در دست بگیرد.
در این مرحله، با افزایش فشارها و کاهش وسعت مناطق تحت کنترل اسد، به نظر میرسید که او در موقعیتی فرسایشی قرار گرفته است که ممکن است به سرنگونی حکومتش منجر شود.
اسد تمامی راه حلهای موجود را، ۳ سال پیش زمانی که در شرایطی بغرنج و تنگنایی مشابه قرار داشت، محک زده بود.
در آن زمان، ایران متحد قدیمی سوریه، با حمایت نظامی گسترده پا پیش گذاشت و "حزبالله" و دیگر متحدان نظامی شیعه را به نبرد زمینی در حمایت از اسد فراخواند- نبردی که ایران و دیگر متحدان اسد، نقش مهمی را در آن ایفا کردند.
روسیه نیز پشتیبانی نظامی خود را افزایش داد.
اما، این حمایتها برای بقای حکومت اسد کافی نبود. حزبالله با محدودیت منابع روبرو بود.
به نظر میرسید که نه ایران و نه روسیه توان کافی برای بازگرداندن تعادل قدرت به سوریه را ندارند.
بنبست ویرانگر
غرب احتمال میداد که ایران و روسیه، ناامید از سرمایهگذاری نظامی خود در دمشق، برای برون رفت از این بحران، بشار اسد و حامیان او را در داخل سوریه ساقط و قدرت را بدون درگیری بیشتر به دولتی جدید منتقل کنند.
اما دخالت روسیه این تصور را به خیالی واهی بدل نمود. هدف از این اقدام، مشخصاً جبران خسارتهایی بود که در یک سال گذشته آمریکا و متحدانش به حکومت اسد وارد کردند.
این اقدام روسیه، بیش از آنکه در راستای بازگرداندن کنترل کامل کشور به بشار اسد باشد، به هدف برقراری تعادل بین اسد و مخالفان او در میدان نبرد انجام میشود.
اسد برای غلبه کامل بر مخالفان خود به ارتش زمینی بزرگ و قدرتمندی نیاز دارد؛ امری که پیشتر از طرف روسیه رد شده است.
Image copyrightReutersImage caption
این خود ممکن است دورهای دیگر از ویرانی را، طولانیتر از قبل، به همراه آورد بی آنکه نتیجهای حاصل شود.
روسیه احتمالا نیروی هوایی خود را برای پشتیبانی از ارتش هوایی سوریه، در مناطقی که این ارتش تحت فشار بیشتری است، به کار خواهد گرفت.
اقدامی مشابه آنچه آمریکا و متحدانش در حمایت از شبه نظامیان کرد در عراق و سوریه برای مبارزه با گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) انجام دادند.
به نظر نمیرسد که "مبارزه با داعش" در اولویت برنامههای روسیه باشد، هرچند که خود اینگونه وانمود کند.
اگر هدف روسیه از دخالت شکست داعش بود، جنگندههای روسی در همراهی با ائتلاف غربی ضد داعش، شهر رقه را هدف قرار میدادند نه آنکه شهرهای شمال حمص را بمباران کنند یعنی مناطقی که عمدتاً ارتش بشار اسد درگیر جنگ با مخالفانی غیر از داعش است، مخالفانی که برخی از آنها از طرف غرب حمایت میشوند.
جهش بزرگ
دخالت ناگهانی نیروهای روسی در بحران سوریه، آمریکا و متحدانش را شگفتزده کرد و آنها را از هرگونه برنامه برای برقراری شرایطی پایدار در سوریه بر حذر داشت.
در عین حال نباید فراموش کرد که هر دو طرف (آمریکا و روسیه) اهداف مشترکی را نیز در این جنگ دنبال میکنند.
هر دو طرف خواهان جلوگیری از پیشروی و ترجیحا شکست کامل نیروهای داعش هستند.
هیچ یک از دو طرف تمایلی به سرنگونی رژیم بشار اسد و پیروزی شورشیان ندارند که ممکن است به انتقال حکومت دمشق به اسلامگراها منجر شود حتی اگر این گروهها زیر بیرق سیاه داعش نباشند.
اما با توجه به جنگ خونینی که هر روز در سوریه جریان دارد، توافق دیپلماتیک جهشی بزرگ است.
فارغ از تمامی این قضایا، آینده بشار اسد و اطرافیانش و سرنوشت سوریه در صورت سرنگونی او همچنان به عنوان مسئلهای عمده مطرح است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید